English Version
This Site Is Available In English

انسان فاقد محبت نمی‌تواند به دیگران عشق بورزد

انسان فاقد محبت نمی‌تواند به دیگران عشق بورزد

جلسه حضوری همسفران لژیون هفدهم با استادی راهنما همسفر شقایق و دبیری همسفر زهرا (ت) با دستور‌جلسه سی‌دی "قلب" در تاریخ ۱۴۰۳/۱۰/۱۰ آغاز به کار کرد.

سخنان استاد:

در این سی‌دی آقای مهندس روش رسیدن به آرامش، صلح، حال‌خوش و بهشت را توضیح می‌دهند و دائماً انسان را به حرکت توصیه می‌کنند و سکون را برای انسان که هدف از خلقت آن رشد و تکامل بوده است جایز نمی‌دانند، سیزده وادی را جهت مراحل تزکیه و پالایش فراگرفته‌ایم که هر مرحله از زندگی به پایان می‌رسد مرحله دیگری آغاز می‌شود، پایان در واقعیت معنا ندارد، پس از آن به وادی چهاردهم می‌رسیم تکامل انسان با پیام وادی چهاردهم انجام می‌گیرد، انسانی که فاقد محبت است مانند ظرف تهی می‌باشد که کارآمد نیست، فرد فاقد محبت هیچ حسی ندارد و نمی‌تواند عشق بورزد، اطلاعاتی که دریافت می‌کنیم باعث افزايش دانش می‌شود، سربازان دانایی که محافظان عقل ما هستند کمک می‌کنند که اطلاعات لازم را برای تصمیم‌گیری به عقل ارسال کنند، زمانی بهترین اطلاعات به عقل می‌رسد که حس ما پالایش و تصفیه شده باشد و سربازان دانایی احساس زیبایی که ما از کائنات به‌دلیل فرکانس حس خوب خود دریافت کرده‌ایم به عقل منتقل می‌کنند، بنابراین عقل بهترین تصمیمات را خواهد گرفت.

طبق پیام وادی چهاردهم انتقال اطلاعات میان زمین و آسمان دائماً در حال گردش است، آقای مهندس می‌فرمایند؛ اگر می‌خواهید حس خود را درست کنید باید بدانید که مرکز حس کجا است، هستی سه پارامتر اصلی دارد که بر پایه آن‌ها استوار است نور، صوت و حس که مرکز هر کدام مشخص می‌باشد در تاریکی مطلق قادر به دیدن هیچ نوری نیستیم، بنابراین مرکز دید ما چشم است اگر صوت خوشی را می‌شنویم مرکز شنیدن این صوت گوش است که هر دو جزء صور‌آشکار می‌باشند به‌ همین‌ دلیل توجه به آن‌ها بسیار آسان است، حس پارامتر سوم هستی است که جزء صور‌پنهان می‌باشد و بر خلاف تفکر ما که مرکز حس و عشق ورزیدن را قلب می‌دانیم، قلب عضو ماهیچه‌ای است که وظیفه پمپاژ خون در بدن را دارد و مانند دیگر اعضای بدن صور‌‌آشکار محسوب می‌گردد.

مرکز حس دل است، زمانی می‌توانیم عشق بورزیم و آن را دریافت نماییم که حس و مرکز احساس ما صاف، پاک و تزکیه شده باشد و این اتفاق زمانی رخ می‌دهد که ما از تمام ضد‌ارزشی‌هایی که در کتاب آسمانی و خرد‌ جهانی گوشزد شده فاصله بگیریم در‌ غیر‌این‌صورت قلب سیاه و دل سنگ می‌شود و حسی برای انتقال احساسات باقی نمی‌ماند، در پیام اول وادی چهاردهم بیان می‌کند"در دل سنگ بروید و ترکیب‌ها را جدا کنید" یکی از تعبیرات آقای مهندس از این جمله این است که اگر قصد شروع عشق و وادی چهاردهم را دارید باید در دل قلب سنگی خود بروید. سی‌دی شمشیر در سنگ مکمل این سی‌دی می‌باشد که در آن استاد امین می‌فرمایند؛ حتی شمشیر در قلبی که سنگ باشد فرو نمی‌رود یا اگر شمشیر نیز در آن باشد پس از آن، قلب سنگ شده است.

شمشیر نماد ضد‌ارزشی است، اگر بخواهیم شمشیر را بیرون بکشیم و از ضد‌ارزشی‌ها فاصله بگیریم بسیار دشوار است، زیرا قلب حس‌های منفی را از شمشیر دریافت کرده و با آن پیوند خورده است، در سی‌دی پیوند‌های نا‌میمون نیز به این موضوع اشاره شده است که استاد امین می‌فرمایند؛ برای پیوند نامیمون ابتدا به قلب نیشتری زده می‌شود همان‌گونه که باغبان‌ها برای پیوند زدن یک درخت بارور به درختی که محصول نمی‌دهد ابتدا نیشتری به درخت می‌زنند و سپس قلمه‌ای که از درخت بارور گرفته‌اند را در آن نیشتر فرو می‌نمایند و محل آن را با باند یا پارچه می‌بندند که به مرور زمان این پیوند جوش بخورد و این درخت هم بارور شود، قلب و دلی که سنگ شده باشد قابل نیشتر زدن و پیوند خوردن نیست چرا‌که با ضد‌ارزشی‌ها پیوند خورده و سخت شده است، اگر بخواهیم آن شمشیر را بیرون بکشیم بسیار درد‌آور خواهد بود.

با تحمل درد به خواسته‌های خود می‌رسیم، زیرا درد شکافنده فهم است که شکاف فهم تشخیص ضد‌ارزشی‌ها و نزدیک شدن به وادی چهاردهم جهت عشق ورزیدن را در‌پی دارد، زمانی اتفاق می‌افتد که به اطرافیان خود حس خوبی داشته باشیم، خوب رفتار کنیم، حس خوب را از آن‌ها دریافت نماییم و از میان تمام خصوصیات خوب و بد، ویژگی‌های مثبت آن‌ها را ببینیم؛ در‌این‌صورت حس خوب به سربازان دانایی نیز منتقل می‌شود و عقل مشخص می‌کند که چگونه عشق بورزیم و بهشت موعود را فراهم کنیم، بهشت و جهنم دائمی نیست، با فرمان عقل که به‌وسیله حس‌ صادر شده کار‌هایی انجام می‌دهیم که خود را در بهشت و یا جهنم قرار می‌دهیم فرمان می‌دهد که با دیدن یک فرد حال دل ما بد شود، زیرا حس ما خوب نیست و دل سیاه آمادگی پذیرش حس خوب، عشق و محبت را ندارد؛ اما عشق ورزیدن نیز حد و اندازه دارد، عشقی که ما را به بهشت موعود، آرامش نسبی و صلح درونی می‌رساند اگر از تعادل بگذرد و به افراط و تفریط برسد، به گره عشق تبدیل می‌شود که زمان و انرژی بسیاری برای باز کردن آن لازم است.

نکته مهم این است که هنگام قدم گذاشتن در صراط‌مستقیم اشخاصی پیش روی ما قرار می‌گیرند که حکم نیروی بازدازنده را دارند و قصد دارند ما را از ادامه مسیر منصرف کنند، باید به اندازه‌ای اهمیت بدهیم که به توان و انرژی ما برای ادامه مسیر آسیب نزند، نیرو‌های بازدارنده و تخریبی دائماً وجود دارند؛ اما ما نباید به سبزه‌های کنار جاده و حواشی توجه نماییم که از مسیر اصلی منحرف نشویم، نکته مهم دیگر این است که ما چهارده وادی و آموزش‌های جهان‌بینی را فرا‌گرفتیم؛ اما وادی پنجم می‌گوید صرفاً آموختن مهم نیست، بلکه اجرای آموزش‌ها در مرحله عمل مهم می‌باشد.
آقای مهندس می‌فرمایند؛ یک سی‌دی بار اطلاعاتی بسیاری دارد؛ اما کاری از آن بر‌نمی‌آید و فقط یک منبع اطلاعاتی است، اگر همه آموخته‌های من نیز در حدی باشد که صرفاً برای شما بیان کنم کار‌آمد نخواهد بود زمانی‌که در زندگی به مشکلی برخورد کردم و آموزش‌های کنگره را به یاد آوردم که بدون تفکر کاری انجام ندهم، مسئولیت زندگی خود را به عهده بگیرم و به عهده خداوند یا دیگران نگذارم، آگاه باشم که این موقعیت عین عدالت است چراکه در حیات خود به همین میزان کاشتم که اکنون این‌گونه برداشت می‌کنم و حکم عقل را فرمانده خود کنم، آن‌گاه آموخته‌های من کار‌آمد خواهد بود.

پیش‌زمینه حکم عقل در وادی ششم حس سالم می‌باشد که عمل سالم را در‌پی داشته باشد، اگر حس سالم نباشد چگونه با دیدن فردی که حال ما را بد می‌کند عقل فرمان عشق و محبت دهد؟ در وادی دهم در چرخه تزکیه؛ حس سالم، تفکر سالم، ایمان سالم، عقل سالم و عشق سالم مانند یک چرخه تکرار می‌شود و همه به هم متصل هستند اگر حس سالم نباشد عمل سالم نخواهد بود اگر عمل سالم نباشد عشق سالم نخواهد بود، در سی‌دی احترام استاد امین می‌فرمایند؛ زمانی حال دل و حس خوبی داریم که از خبر موفقیت دیگران خوشحال شویم اگر خبر موفقیت فردی به ما رسید و درگیر قیاس، قضاوت، حسادت و دیگر ضد‌ارزشی‌ها شدیم حال دل ما خوب نیست‌، این هشداری برای آگاهی ما است که برای تزکیه و پالایش خود اقدام نماییم، زیرا هدف اصلی از آموزش در کنگره اصلاح دیگران نیست، بلکه اصلاح خود است آقای مهندس به ما آموختند که هیچ فردی را غیر از خود نمی‌توانیم تغییر دهیم و برای رسیدن به حال خوب باید انگشت اشاره از دیگران برداریم و صرفاً بر تغییر خود تمرکز کنیم در‌این‌صورت اگر شخصی پشت سر ما غیبت کند یا کنایه بزند به‌دلیل این‌که می‌دانیم از جهل و نا‌دانی او سرچشمه می‌گیرد حال ما بد نخواهد شد و اگر بد شود گذرا است، زیرا حس‌های درون ما پالایش شده‌اند و وجود ما صرفاً خوبی، روشنایی، سفیدی، ارزش، حال خوب و بهشت را می‌بیند و قوه قدردانی و سپاسگزاری درون ما متبلور می‌شود.

مشارکت همسفر زهرا (ک)؛

در تفاوت قلب و دل، قلب مرکز احساسات نیست و تنها وظیفه آن خون‌رسانی می‌باشد، در کنگره سه کلمه کلیدی نور، صوت و حس قابل توجه است، نور؛ ابصار، صوت؛ سمع و حس؛ قلوب است که درک نور و صوت به‌وسیله حس صورت می‌گیرد، بنابراین کارهای ضد‌ارزشی مانند تکبر، دشمنی و حسادت باعث سیاه شدن دل می‌شود، آسودگی حس خوب و در بهشت بودن است، خوشبختی انسان در پول و سرمایه نیست، بلکه میزان دوست داشتن و قلب سفید است ما امکان باز کردن قلب‌ و حس دیگران را نداریم، همه دریافت ما از اطرافیان بستگی به حس دارد، حس دچار نا‌امیدی و ترس می‌شود، بنابراین درمان در قسمت جسم و روان انجام می‌گردد.

مشارکت همسفر پریسا؛

قلب ماهیت جسمانی دارد به‌عنوان‌مثال؛ دلتنگی در واقعیت اتفاق نمی‌افتد، بلکه احساس این عواطف را به ما انتقال می‌دهد، زمانی‌که قلب سیاه را به فردی نسبت می‌دهیم به‌علت بسته بودن احساس او است یعنی او برای دیگران خواستار شادی نیست و بدخواه آن‌ها است، با حضور در کنگره و دریافت آموزش‌ها، جهان‌بینی ما بالا می‌رود و کم‌کم احساس ما باز می‌شود به‌طوری‌ که از ضد‌ارزش‌ها فاصله می‌گیریم و در قلب خود احساس سبکی می‌کنیم، پس از باز شدن حس‌ها بهشت برای ما معنا می‌شود، درست است که مشکلات ما با وجود کنگره هم ادامه دارد؛ اما به‌‌دلیل جهان‌بینی و حس‌ها حال ما خوب خواهد بود و خود را در بهشت تصور می‌کنیم در‌صورتی‌که قبل از ورود به کنگره با وجود مشکلات زندگی خود را جهنم تصور می‌کردیم.

مشارکت همسفر الهام؛

در اين سی‌دی آقای مهندس می‌فرمايند؛ هموار نمودن قلب‌ها بسيار دشوار است و با زور تازيانه سخت‌تر و غير‌قابل تسخير خواهد شد، در وادی عشق و محبت قلب عضو مهمی از بدن معرفی می‌شود که فاقد احساس است اگر حس فردی مشکل داشته باشد قلب سیاهی دارد که منشأ آن کینه، دشمنی، حسادت و دیگر ضد‌ارزشی‌ها می‌باشد، مکانی که در آن ایمان، عمل سالم، عشق و محبت باشد بهشت است همه دریافت‌های ما بستگی به حس دارد، سه کلمه کلیدی در کنگره صوت، نور و حس می‌باشد؛ صوت اولین کلمه در آفرینش، خداوند نور زمین و آسمان و حس ارتباط بین این دو است، دانش زمانی کاربردی می‌شود که حس انسان سالم باشد زمانی‌که حس خوب باشد بهشت را تجربه می‌کنیم و اگر حس سالم نباشد همه مکان‌ها جهنم تصور می‌شوند در نتیجه باید جسم و جان خود را پالایش کنم، عشق بورزم و دور از ضد‌ارزش‌ها به زندگی ادامه دهم.

مشارکت همسفر ندا؛

از وادی اول با تفکر تا وادی آخر پیمودیم، در وادی سیزدهم فرا‌گرفتیم پایان هر نقطه سرآغاز خط دیگری است یعنی هر مرحله‌ از زندگی تمام شود مرحله دیگری آغاز خواهد شد، وادی چهاردهم بیان می‌کند، آن‌چه باور است محبت است و آن‌چه نیست ظروف تهی است، دوست داشتن و محبت در زمین و سماء را قلب توصیف می‌کند و بدون احساس در قفسه سینه قرار دارد و درد خود را به‌وسیله دست چپ، قفسه سینه و ستون فقرات نمایش می‌دهد که با دل متفاوت است، قلب سیاه تاریکی درون انسان است که منشأ آن کینه، دشمنی، حسادت، دروغ و تکبر می‌باشد از مثال آقای مهندس درباره کوزه و آب خنک درون آن فرا‌گرفتم که می‌توانم آرامش را به زندگی خود بازگردانم؛ معنای خوشبختی سرمایه و پول نیست، دریافت ما از هستی به حس ما بستگی دارد، زیرا حس دریافت کننده صوت و نور است، نتیجه حس پاک، قلب روشنی است که محبت می‌کند ما توانایی تغییر حس دیگران را نداریم؛ اما خود می‌توانیم تغییر کنیم، حس دچار نا‌امیدی و ترس می‌شود، بنابراین درمان در قسمت جسم و روان انجام می‌گردد، هنگام قرارگرفتن در صراط‌مستقیم نیروهای تخریبی و بازدارنده قدرت انسان را تضعیف می‌کنند؛ اما مهم انتخاب این مسیر، تزکیه و پالایش حس به‌وسیله عقل و ایمان است.

تایپ و ویرایش؛ رابط خبری همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر شقایق (لژیون هفدهم)
عکس؛ همسفر صبیحه رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون یازدهم)
ارسال؛ همسفر راحله (نگهبان سایت)
نمایندگی همسفران سلمان فارسی

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .