سلام دوستان گلی هستم یک همسفر
«در آخر امر، امر اول اجرا میشود». پیام این وادی امیدواری است. در کنگره، چهارده وادی داریم که هر کدام از وادیها تکمیلکننده بقیه هستند و نقش مهمی در تغییر نگرش فرد دارند. هر وادی در طرز فکر و نگاه من اثر مثبتی داشته و توانسته من را پشتیبانی کند.
به نظر من، وادی دوازدهم به معنی برداشت از خواسته است؛ مثلاً اگر امر و خواسته اولیه من، برداشت گندم باشد، باید در نظر بگیرم که این گندم چه زمانی به دست من میرسد. از زمانی که من حرکت میکنم، راه نمایان میشود. زمان حرکت ما، کاشتن گندم است و از زمان کاشت تا برداشت، هشت ماه زمان لازم داریم تا درو کرده و صاحب گندم شویم. پروسه زمان خیلی مهم است؛ اما باید تلاش، کوشش و رسیدگی هم داشته باشم؛ بایستی مراقبت و آبیاری کنیم تا صاحب گندم شویم؛ یعنی «در آخر امر، امر اول اجرا میشود». این یک قانون کلی است که در تمام سطوح زندگی ما حاکم است؛ مثل درمان اعتیاد، بارداری، تحصیل و خرید خانه.
خداوند دارای قدرتی است که به آن «کن فیکون» میگویند؛ یعنی هر چیزی را بخواهد، در آن واحد، خلق میکند. انسانها در قالب ذهن میتوانند، چیزی را که میخواهند، خلق کنند. من میتوانم در ذهن خودم بال داشته باشم و در آسمان پرواز کنم. خلق این تصویر بلافاصله اتفاق میافتد؛ اما در عالم بیرون این امکانپذیر نیست؛ پس برای ما انسانها، همه چیز امکانپذیر نیست؛ باید پروسه زمان، همراه با تلاش، کوشش و صبوری را در نظر گرفت. انشاءالله فرمان خدا با خواسته من منطبق و اجرا شود.
سلام دوستان فاطمه هستم یک همسفر
«در آخر امر، امر اول اجرا میشود». این وادی، بیانکننده اهمیت زمان در جهان ما است. برای رسیدن به هر خواستهای باید فاکتور زمان را در نظر بگیریم. اینطور نیست که من اکنون خواستهای داشته باشم و بلافاصله به آن برسم.
با نگاه کردن به طبیعت، درسهای زیادی در مورد اهمیت زمان میگیریم. اگر به فرآیندهای مختلف در طبیعت دقت کنیم، میبینیم که هر تغییر و تبدیلی، نیازمند زمان خاصی است. برای اینکه یک دانه بذر بکاریم و به محصول برسیم، نیازمند طی شدن زمان مشخص هستیم. همچنین تولید مثل در حیوانات و انسان زمان مشخص خود را میطلبد.
برای رسیدن به خواستههای مختلف، مانند باسواد شدن، تحصیلات عالیه، خرید خانه، درمان بیماریها و سایر خواستهها باید زمان لازم سپری شود.
در مورد بیماری اعتیاد، اگر من توقع داشته باشم، مسافرم با روشهای کوتاهمدت چند روزه و چند هفتهای به درمان برسد، توقع نابهجایی است. همانطور که در کتاب «عبور از منطقه ۶۰ درجه زیر صفر» اشاره شده، با گذشت چهار فصل، بدن فرصت پیدا میکند که خود را ترمیم کند؛ یعنی برای درمان با روش DST و داروی OT، باید زمان مورد نظر طی شود.
این وادی به من گوشزد میکند؛ بایستی در تمام مراحل زندگی، زمان را در نظر داشته باشم؛ چون نمیتوانیم زمان لازم برای انجام کاری را حذف یا کوتاه، کنیم.
اهمیت زمان برای رسیدن به خواستهها، درس صبر و بردباری همراه با تلاش، کوشش و امیدواری به من میدهد؛ پس برای رسیدن به خواستهها باید زمان لازم، همراه با صبوری، طی شود؛ بنابراین بهتر است صبری زیبا، توأم با آرامش داشته باشم و با بیتابی، اطرافیانم را آزردهخاطر نکنم.
سلام دوستان فرحناز هستم یک همسفر
«در امر آخر، امر اول اجرا میشود». این جمله، کاملاً روشن کرد که تغییرات ابتدا باید در ذهن من پذیرفته شوند و بعد از آن اقدام کنم. پذیرش و عمل، دو مرحله اساسی برای تغییر هستند. شاید در ابتدا سخت به نظر بیاید؛ اما وقتی پذیرش در ذهن من شکل میگیرد، عمل نیز به دنبال آن میآید و تغییرات مثبت به تدریج در زندگیام ظاهر میشود.
طبق تجربهای که داشتم، وقتی در برابر شرایط سخت تسلیم نمیشدم و مقاومت میکردم، به جای اینکه تغییرات به نفع من باشند، بیشتر به مشکلات و فشارهای اضافی منجر میشدند؛ اما وقتی شروع به پذیرش کردم، میدیدم که حتی مشکلات میتوانند بهعنوان فرصتی برای رشد و تغییر، به من کمک کنند.
این وادی به من نشان داد، در هر لحظه که به راه خود ادامه میدهیم، در حال برداشت همان بذرهایی هستیم که در گذشته کاشتهایم.
وادی دوازدهم این پیام را داد که نباید از تغییرات، هراس داشته باشم؛ بلکه باید با آنها همراه شوم و از هر تجربهای برای پیشرفت استفاده کنم. در این مسیر، پذیرش شرایط و عمل کردن در برابر آنها، کلید رسیدن به آرامش و موفقیت است.
سلام دوستان شهناز هستم یک همسفر
در کنگره۶۰، درمان بر پایه سه ضلع جسم، روان و جهانبینی است که نیاز به زمان و بازه دارد. برای سفر اول، حداقل ۱۰ ماه زمان لازم است تا جسم و روان به تعادل برسند و برای جهانبینی، خدا میداند.
چطور ممکن است فردی که سالها مواد مخدر مصرف کرده، طی یک شب یا یک هفته به رهایی و درمان برسد؟ این امر، امکانپذیر نیست.
در این وادی یاد گرفتم که پلههایی که بالا میروم، یکییکی پایین بیایم و از صفر شروع کنم. انسان بدون سعی، تلاش و پشتکار به هدف نمیرسد.
من چند سال در گروههای دیگری شرکت کردم؛ ولی هیچکدام راه درمان را نمیدانستند؛ گویا لازم بوده، من قدر کنگره۶۰ و روش DST را بدانم. اوایل باور نداشتم که مسافرم به درمان برسد؛ ولی چیزی که من را جذب کرد، حس خوبی بود که کنگره به من میداد. من این حس خوب را از رهاییها، راهنماهای توانا، چهرههای شاد و با آرامش افراد و حس خوبی که راهنما به من میداد، گرفتم.
اینجا روی صبر و زمان کار میکنم. من باید روی خودم کار کنم و برای رسیدن به خواسته و هدف، زمان را در نظر بگیرم؛ زیرا صبر یکی از مؤلفههای خلقت است؛ برای مثال، مراحل کاشت و برداشت گندم به ۸ ماه زمان، نیاز دارد. صبر، باید توأم با حرکت و تلاش باشد.
اگر بهعنوان یک همسفر از سفرم لذت ببرم و روی مسافرم تمرکز نکنم، حالم بهتر میشود. من با حضور مرتب در جلسات، نوشتن سیدیها، گوش کردن به حرف راهنما و عملی کردن آنها، حتماً به خواسته و هدفم میرسم؛ زیرا همیشه صبر و ظفر دو یار قدیمی هستند.
سلام دوستان مهری هستم یک همسفر
زمانی که وارد کنگره شدم، پیام وادی دوازدهم «در امر آخر، امر اول اجرا میشود». انرژی مثبت بسیار خوبی برای من داشت. عنوان این وادی، مانند یک پیام انگیزشی بود و این موضوع را مطرح میکرد که بالاخره روزی نوبت تکتک افراد دارای خواسته، خواهد رسید؛ ولی باید زمانش برسد.
وقتی این جمله بسیار پر معنا را از زبان راهنمای خودم میشنیدم، گویا با تمام وجودم اطمینان داشتم که قطعاً چنین خواهد شد. در توضیحاتی که در خصوص این پیام شنیده و خوانده بودم، کاملاً تأکید شده بود که برای رسیدن به هر آنچه میخواهی؛ باید صبورانه منتظر باشی و دست از تلاش و کوشش نکشی.
به نظر من جمله «در صبر، بیصبری نکن». خیلی زیبا است؛ یعنی ناامید نشو، دست از تلاش نکش و تصور نکن که اگر چیزی را از صمیم قلب میخواهی و برایش تلاش میکنی، باید سریع اتفاق بیفتد. اینطورنیست؛ بلکه باید زمانش برسد. در واقع، این جمله صبور بودن را یادآوری کرده است.
اگر فردی تصمیم میگیرد، مهارتی را بیاموزد و برای یادگیری آن مهارت وقت و انرژی میگذارد، باید بداند که تنها با وقت گذاشتن و صرف انرژی نمیتواند، بلافاصله آن مهارت را به دست آورد؛ بلکه باید زمانی را برای یادگیری آن صرف نماید تا تجربه و عمل کند تا آن مهارت را بیاموزد. این امر در کلیه امور زندگی صدق میکند.
در کنگره باید به فردی که سفر میکند، حداقل ۱۰ ماه زمان داد تا رها شود. صرفاً، بودن در کنگره، نوشتن سیدی و شرکت در جلسات، نمیتواند شخص را کمتر از این زمان به رهایی برساند.
سلام دوستان لیلا هستم یک همسفر
در وادی دوازدهم به زیبایی پیام خداوند به ما ابلاغ میشود. «ای انسان، خداوند وعده داده و او در وعدهاش تخلف نمیکند؛ پس صبر پیشه کن که وعده خداوند حق است».
در مسیر زندگی، زمانی که به سیاهترین نقطه رسیدم، همان جایی که فکر کردم دیگر باید رها کنم و دست از تلاش بردارم، باید بیخیال هر آنچه هست و نیست شوم، همانجا نوید روشنایی برایم رسید. خوشحالم که رها نکردم و قوی ماندم و ادامه دادم. در همان زمان بود که به یک قدمی روزهای خوب نزدیک شدم و یاد گرفتم، شیرینی روزهای قشنگ نصیب کسانی میشود که از پس هر هفت خان رستم برآمدند، نه آنان که شش خان را رد کردند و در خان هفتم سلاح بر زمین انداختند و تسلیم شدند.
در طول مسیر زندگی دانستم که در طی این مسیر، سیر تکاملی من انجام میگیرد. یاد گرفتم اگر بخواهم نیمه تاریکم را به روشنایی تبدیل کنم، تنها با کسب علم، معرفت، دانایی و تجربه این مهم انجام میگیرد و هیچ تبدیلی انجام نمیگیرد؛ مگر اندکاندک و به آرامی. باید در انجام هر کار و هر تغییری، فاصله زمانی را در نظر بگیرم.
در هستی، همه چیز بر مبنای ضد، قابل تشخیص است؛ به عبارتی، تا مرگ نباشد، حیات مفهومی ندارد و تا تاریکی نباشد، روشنایی چه مفهومی میتواند، داشته باشد؟ نیروهای تخریبی و بازدارنده میتوانند بهعنوان نیروی مکمل ارتقاءدهنده انسان باشند و البته در این میان، نبرد این نیروها وجود دارد؛ به همیندلیل به انسان اختیار کامل داده شده تا خود تعیین کند در کدام سپاه و به سمت کدام نیرو حرکت میکند؛ ولی در پشت همه بازیهای پنهان، حقیقتی عظیم نهفته است و به خوبی میدانم که هر چه باشد، در نهایت ختم به خیر خواهد شد؛ به همیندلیل در فرمان آمده است که در آخر امر، امر اول اجرا میشود.
سلام دوستان فاطمه هستم یک همسفر
وادی دوازدهم که با عنوان «در امر آخر، امر اول اجرا میشود». شناخته میشود، به ما یادآوری میکند که در نهايت نیت و خواستههای اولیه ما در زندگی، به تحقق میرسند. این وادی به ما میآموزد که هر عمل و تصمیمی در زندگی میگیریم، تأثیرات عمیقی بر مسیر زندگیمان دارد و میتواند به شکلگیری خاطرات و تجربیات ما کمک کند.
این وادی به ما میگوید که در زندگی، هر مرحلهای که طی میکنیم، به نوعی به خواستهها و نیتهای اولیه ما مرتبط است. به عبارت دیگر، اگر ما هدفی را در ذهن خود ترسیم کنیم و به آن متعهد باشیم، در نهایت به آن دست خواهیم یافت. این مفهوم میتواند به ما کمک کند تا در زندگی روزمره خود با آگاهی بیشتری عمل کنیم و از تجربیات گذشته بهرهبرداری کنیم.
خاطرات ما نه تنها نتیجه تجربیات گذشته هستند؛ بلکه میتوانند به ما در شکلدهی به آینده کمک کنند. با یادآوری و تحلیل خاطرات، میتوانیم الگوهای رفتاری و احساسی خود را شناسایی کنیم و از آنها برای بهبود کیفیت زندگی استفاده کنیم. این فرآیند میتواند به ما کمک کند تا درک بهتری از خود و دیگران پیدا کنیم و روابط بهتری بسازیم.
در نهایت، وادی دوازدهم به ما یادآوری میکند که هر تصمیمی که امروز میگیریم، میتواند تأثیرات عمیقی بر زندگی در آینده داشته باشد؛ بنابراین با توجه به این وادی، میتوانیم با دقت بیشتری به انتخابهای خود فکر کنیم و از تجربیات گذشته خود برای ساختن آیندهای بهتر استفاده کنیم.
نویسنده و رابط خبری: همسفر فاطمه لژیون راهنما همسفر شادی (لژیون بیستوچهارم)
ارسالکننده: همسفر سميه لژیون راهنما همسفر فخری (لژیون بیستوپنجم)
همسفران نمایندگی آکادمی
- تعداد بازدید از این مطلب :
39