چهارمین جلسه از دوره بیست و نهم کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰، نمایندگی لوییپاستور با استادی مسافر محمد، نگهبانی مسافر امیر و دبیری مسافر جواد با دستور جلسه «وادی دوازدهم» در روز چهارشنبه 3 بهمن ماه ۱۴۰۳ رأس ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
در ابتدا از خداوند سپاسگزارم که توفیق داد این جایگاه را تجربه کنم. از ایجنت محترم، اساتید راهنماهای گرانقدر، مرزبانی محترم، نگهبان و دبیر عزیز هم کمال تشکر و قدردانی را دارم. همچنین از استاد و راهنمای گرانقدرم، جناب آقای کاوه عزیز، که اطمینان کردند و این جایگاه را به من سپردند، کمال تشکر و قدردانی را دارم.
امیدوارم درسهایی را که به من آموختهاند بتوانم بهدرستی پس بدهم، هرچند این جایگاه نیز جایگاهی برای آموختن است.
دستور جلسه امروز "وادی دوازدهم و تأثیر آن روی من" است.
باید عرض کنم پایه و اساس آفرینش بر مبنای عشق بوده است. به این صورت که خداوند عشق را بین امواج و ذرات دمید و باعث جذب این ذرات شد. هسته زمین تشکیل شد و به این صورتی که الان مشاهده میکنیم درآمد.
من بهدرستی یادم هست روز اولی که از این پلهها پایین آمدم، از روی کنجکاوی بود. اما زمانی که سه جلسه اولیه تازهواردین را آمدم، لژیون خود را انتخاب کردم و سر جلسه لژیون نشستم، این عشق و محبت راهنما بود که مرا در لژیون نگه داشت. جا دارد اینجا یادی کنم از آقا میثم.
دومین نکتهای که این وادی برای من داشت، پارامتر زمان است، چراکه این موضوع کلید خیلی از حل مشکلاتم بود. همین درمانی که برای بنده صورت گرفت، بیش از ۱۰ ماه طول کشید تا درمان من اتفاق بیفتد و سفر اول خودم را به پایان برسانم. مثل زمینی که جهت ساخت به یک مهندس میدهیم و بعد از سه سال، یک بنای پنجطبقه یا آپارتمان تحویل میگیریم.
نکته مهمی که در این وادی و در اکثر وادیهای آموزشی جناب آقای مهندس دژاکام وجود دارد، این است که عباراتی مانند "اندک اندک"، "ذره ذره"، "کمکم"، "یواش یواش"، "آهسته آهسته" و مانند اینها را زیاد میشنویم. یک جمله معروف نیز وجود دارد که میگوید: "دانهدانه است غله در انبار." برای ایجاد تغییر، بایستی این تغییرات بهآرامی و بهتدریج در ما ایجاد شود.
نکته بعدی که جناب آقای مهندس دژاکام در این وادی صحبت میکنند، این است که برای زندگی روی زمین نباید خسارتی به گیاهان، جانوران، جهان هستی و انسانها وارد کنیم. در کتاب آسمانی خودمان هم از این موضوع به عمل صالحات یاد شده است. کلمه "صالحات" از ریشه "صلح" میآید که شامل صلح با خود، صلح با خدا و صلح با جهان هستی میباشد.
صلح با خدا، یکی از سادهترین مراحل صلح است و همان کلمه "بسماللهالرحمنالرحیم" نشاندهنده آن است. خداوند در همان بدو خلقت ما را بخشیده و این صلح در ما ایجاد شده است. اما صلح با خود به این معناست که صور آشکار، یا به عبارتی جسم خودمان را دریابیم. این موضوع با بهموقع خوابیدن، بهموقع بیدار شدن، درست غذا خوردن و ورزش کردن محقق میشود. باید از همین پاهایی که امروز به کنگره آمدهایم، سپاسگزاری کنیم.
اما صلح با هستی در واقع همان صلح با طبیعت است. تخریب جنگلها، سدسازیهای بیرویه و تبدیل رودخانهها به اتوبان، همه اینها تخریب طبیعت است. خدا نکند روزی خشم طبیعت بیدار شود، چراکه باعث ایجاد سیل، آتشسوزی و خرابیهای گسترده خواهد شد و دودمان ما را بر باد میدهد.
صلح با همنوع نیز همان حقالناس است. جناب آقای مهندس دژاکام نکته جالبی میفرمایند: "سرتان در زندگی خودتان باشد و به زندگی دیگران کاری نداشته باشید." البته این به این معنا نیست که ما نسبت به انسانها و اطرافیان خود بیتفاوت باشیم.
در پایان، جملهای از بزرگی خدمتتان عرض میکنم:
"خدمت، اجارهبهایی است که ما در این دنیا پرداخت میکنیم."
ما با انجام خدمت میتوانیم اجارهبهای این دنیا را پرداخت کنیم.
از اینکه به صحبتهای من گوش کردید، سپاسگزارم.
تایپ: مسافر اکبر (لژیون17)
ویرایش و بارگزاری: مسافر حسام (لژیون16)
- تعداد بازدید از این مطلب :
28