چهاردهمین جلسه از دوره چهارم جلسات آموزشی خصوصی لژیون سردار ویژه همسفران شعبه سمنان در روز دوشنبه ۱ بهمن ماه ۱۴۰۳ با استادی راهنما همسفر پریسا، نگهبانی راهنما همسفر راضیه و دبیری همسفر و راهنمای نیکوتین عارفه با دستورجلسه «وادی دوازدهم (در آخر امر؛ امر، اول اجرا میشود) و تأثیر آن روی من» ساعت ۱۴:۳۰ آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
امروز دستورجلسه در مورد وادی دوازدهم است: «در آخر امر،امر اول اجرا میشود». در واقع این دستورجلسه برای من این مسئله را باز میکند که من اگر هر خواستهای داشته باشم و هر کاری که مد نظر من است را بخواهم به انجام برسانم باید زمانش طی شود. هیچگاه نمیتوانم به جایگاه و خواسته مورد نظرم برسم مگر زمان آن سپری شود.
همه ما خواستههایی در وجودمان است؛ مثل خرید خانه، رسیدن به کمک راهنمایی، دنور شدن، کشت گندم و …. برای رسیدن به همه اینها باید زمان لازم سپری شود. اگر زمان طی نشود خیلی سریع به آن خواستهام نمیرسم. جناب مهندس دژاکام هم میفرمایند: شما اندکاندک به خواسته خود میرسید. برای رسیدن به هدف و خواسته هیچگاه مسیر و راه برای من هموار نیست و پیچ و خمهایی دارد؛ چون در واقع تغییر و تبدیلات زیادی وجود دارد. انجام هیچ کاری بدون تغییرات و تبدیلات امکانپذیر نیست.
روز اول زندگی من به این منوال نبوده است و خیلی تغییر و تبدیل در زندگی من رخ داده است تا به اینجا رسیدهام. گاهی اوقات بنابر شرایط تغییرات و تبدیلات زمان زیادی لازم دارد. هر گاه تصمیم به حرکت داشته باشم خداوند سه نیرو القا، احیا، تحرک را به کمک من میفرستد. هر انسانی در زندگی دارای اختیار کامل است و میتواند سرنوشت خودش را رقم بزند. در همین حین که من اختیار کامل در تغییر زندگی خود را دارم، نیروهای مثبت و منفی هم در کنار من قرار دارند.
انسان از دو نیمه تشکیل شده است: نیمهای از عالم پایین و نیمهای از عالم بالا. گاهی اوقات نیروهای منفی و گاهی نیروهای مثبت با من هستند. من در هر جهتی که بخواهم حرکت کنم چه مثبت و چه منفی نیروهای سهگانه القا، احیا و تحرک به کمک من میآیند. حال من باید به این آگاهی برسم زمانیکه این نیروها و خداوند به کمک من میآیند من در جهتی حرکت کنم که فرمان خداوند است. بعضی وقتها من قدمهایی بر میدارم که شاید آن قدمها به خیر و صلاح من نباشد.
گاهی اوقات من راهی را اشتباه میروم؛ ولی با پوشاندن لباس مبدل به آن میخواهم آن را زیبا، خوب و درست جلوه دهم؛ مثلاً برای درمان مسافرم به کلینیکهای مختلفی رفتم و به خیال خودم قدمهایی که برداشتم بسیار حرکت درست و صحیحی است در حالی که این حرکت من اشتباه بود و من را به نتیجه دلخواه نرساند. زمانیکه ما غیبت میکنیم در اینجا هم به کار خود لباس مبدل میپوشانیم و میگوییم من از او تعریف میکنم و غیبت نمیکنم؛ زمانیکه شخص حضور داشت و ازخود دفاع کرد غیبت محسوب نمیشود.
زمانیکه در صراط مستقیم حرکت میکنیم خداوند توسط نیروهای مثبت به ما کمک میکند؛ چون این راه را دوست دارد. وقتی کسی به ما میگوید که این مسیر پر از تاریکی است و ما را از رفتن منع میکند؛ ولی ما به حرفهایش گوش نمیدهیم و میرویم؛ پس در اینجا نباید برای تاریکیهای خودمان دیگران را مقصر بدانیم؛ بلکه باید جستجو کنیم و گرههای درونی خود را پیدا کنیم که اگر حرکتی میکنیم حرکت درستی باشد. خداوند همه بندگان خودش را دوست دارد و در تمام نعمتهایش از صفات و عشق خود دمیده است. من گاهی اوقات به خاطر جهالت خودم آن عشق را فراموش میکنم. هرگاه انسان به دانش و آگاهی لازم برسد آرشیوهایی را که از قبل در وجودش بوده است و نیز پیمانهایی که قبلاً بسته است به یاد میآورد.
لژیون سردار هم یک حرکت مثبت است که اعضای کنگره به یکدیگر القا میکنند و شعاعش وسیعتر میشود. دیگران کاشتند و ما خوردیم، ما بکاریم دیگران بخورند. اگر این حرکت مثبت وسیع شود افراد زیادی به اینجا میآیند و به حال خوش و درمان میرسند. احیا کردن، یعنی زنده کردن و زنده کردن فقط کار خداوند نیست هرکس که به کنگره بیایید و صفات بدش اصلاح شود و از تاریکی خارج شود، نوعی احیا است که توسط افرادی که به کنگره کمک میکنند، انجام میگیرد. إنشاءالله من بتوانم سالیان سال در لژیون سردار شرکت کنم تا شعبههای بیشتری در سمنان داشته باشیم. کسی که سفر اول را به پایان رسانده و تزکیه و پالایش شده است، میتواند در درختکاری شرکت کند.
رابط خبری: همسفر نازنین مرزبان خبری
عکاس خبری: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر راضیه (لژیون چهارم)
تایپ و ویرایش: همسفر سارا رهجوی راهنما همسفر نرجس (لژیون پنجم)
ارسال مطلب: همسفر اکرم رهجوی راهنما همسفر راضیه (لژیون چهارم)
همسفران نمایندگی سمنان
- تعداد بازدید از این مطلب :
87