باید از هرخیالی امیدی جست
هر امیدی خیال بود روز نخست
سلام دوستان امین هستم یک مسافر. در این وادی بهطور کلی ما با سه کنش و واکنش روبرو هستیم که عبارتند از "آخر امر" که بیانگر زمان و معرف صبر و استقامت است.
امر اول که به خواسته و نیاز شخص اشارت دارد و اجرا که هم بیانگر نیاز به تحرک و تلاش را بیان میکند و هم به عبارتی دیگر دلالت بر عمل به شیوه درست و اصولی آن دارد.
اولین سوالی که در این راستا میتوان درباره آن تفکر کرد و مطرح نمود این است که اجرای دقیق و کارآمد هر امری نیاز به چه مولفهها و پارامترهایی دارد؟
از نظر بنده، اجرای هر امری از یک خواسته و نیاز شکل میگیرد که با تفکر در مسیر صحیح خود پختهتر و جدیتر میشود و ما را برآن میدارد که برای نیل به خواسته خود طرح و نقشهای مناسب بکشیم.
طبیعی است که اجرای هر طرح و نقشهای نیاز به ابزارهای متناسب با آن دارد و بسته به اهمیت و وسعت آن زمان و صبوری نقشی کلیدی در آن ایفا خواهد نمود.
با توجه به آموزههای شخصی بنده در کنگره راه هزار فرسنگی هم با اولین قدم شروع میشود.
ما در طول حیات خود از تولد تا توفی همواره در سه جهان در حال زندگی هستیم که عبارتند از جهان جسم، جهان خواب و جهان ذهن. بیشک جهان ذهن، جهانی بینهایت بزرگ و لایتناهی است و شو شود خداوند در قالب قدرت مطلق، در تشبیه و در مقیاسی دیگر در ذهن ما قابل اجراست.
تفاوتی که شو شود قدرت الهی با شو شود انسانی دارد، این است که خداوند چون بخواهد میشود، ولی برای انسان آنچه در ذهن و در صور پنهان میپروراند و میخواهد، برای رسیدن و دستیابی به آن در عالم واقعیت و صور آشکار نیاز به عواملی متعدد چون القا، احیا و تحرک دارد که البته زمان نیز عامل تعیینکننده و مهم دیگری است که بنا بر هر خواسته طول و توالی خاص خود را میطلبد.
این وادی در شمایلی دیگر به ما یادآوری میکند که تنها خداوند است که قدرت مطلق است و آنچه میخواهد بدون کم و کاست و اما و اگر، حادث میشود، اما انسان و قدرت او نسبی است یعنی هر آنچه میخواهد و میطلبد ناگزیر منتسب به یک سری عوامل است که وجود هریک از آنها نقشی کلیدی و تعیین کننده در اجرای امر اول در آخر امر دارد.
برای خداوند در اول امر، امر اول اجرا میشود و به بیانی دیگر اول و آخری برای ذات اقدس الوهیت نمیتوان متصور شد، اما انسان محصور و محصول زمان است و به دلیل ساختار تضاد گونه درون و برون، بایستی این تفاوت را درک نموده و برای رسیدن به اهداف خود در مقیاس انسانی خود گام بردارد.
نه تنها در کنگره، بلکه در کلیه مراحل زندگی، چیزی که بسیار حائز اهمیت است این است که باید در راه رسیدن به خواستههای خود، قدرت تفکر و پذیرش و بندگی را در خود ارتقا دهیم و به عبارت دیگر باید شاگردی کرد و صبوری پیشه نمود.
اگر قدرت مطلق را بهعنوان خالق کامل و فرستنده سیگنالهای حیاتی و تعیینکننده زندگی و ارتقا در این بعد حیات در نظر بگیریم، بیشک گیرنده، مخلوقات او هستند و انسان با قدرت انتخاب و موجودیت ذی شعور، بهعنوان اشرف مخلوقات قویترین گیرنده این سیگنالهای مهم است.
آنچه برای دریافت سیگنالهای الهی و بینقص، تعیینکننده است، میزان سلامتی گیرنده است. پس همواره باید تلاش کرد که گیرندههای ما روی موج درست خود تنظیم شده باشد تا الهامات و القائات در زمان درست و در جای درست و در شکل و قواره درست برای ما مخابره و ارسال شود، تا آرامش و آسایش و عاقبت بخیری را برای ما بههمراه داشته باشد.
همواره شو شود و همچنین نشو نشود الهی حکمت است و درس و اندرز برای آنان که تفکر و اندیشه میکنند و همواره در مسیر خودشناسی و خداشناسی در حرکتند.
اما آیا میتوان ادعا نمود که همیشه شو شود و نشو نشود بشری هم حکیمانه، کامل و بی غرض و مرض است؟
نگارش: مسافر امین (لژیون چهارم)
ارسال: راهنما مسافر حجت (لژیون چهارم)
ثبت: مسافر اسماعیل
- تعداد بازدید از این مطلب :
48