English Version
This Site Is Available In English

زندگی مثل یک بازی است

زندگی مثل یک بازی است

انسان‌ها با مکر، کار خود را جلو می‌اندازند؛ یعنی برای پیشرفت خود، باعث ضرر دیگران می‌شوند. اکثر مشکلات ما بر اثر مکر و حیله است و ما باید بدانیم حیله و تزویری که دیگران به ما می‌زنند با لباس قشنگی است که ما نمی‌توانیم آن‌ها را تشخیص دهیم مانند: داستان زاغ و روباه؛ ما نباید به‌راحتی گول دیگران را بخوریم و بایستی قبل از انجام هر کاری به درست و یا نادرست بودن آن پی ببریم و مثل زاغ نباشیم که با چاپلوسی روباه، زود حرفش را باور کنیم. مسئله دیگری که در این سی‌دی باعث شد من بیشتر در مورد آن فکر کنم، خشم بود. آقای مهندس فرمودند: «خشم باعث می‌شود سطح هوش انسان‌ها کاهش پیدا کند». برای همین شاید باهوش‌ترین افراد در حالت خشم با یک اشتباه مرتکب قتل شوند؛ زیرا اگر هوش یک نابغه ۱۴۰ باشد، هنگام خشم تقسیم بر ۳ می‌شود و در آن زمان هوش یک فرد خشمگین، از یک کودن هم کمتر است و مرتکب خطایی می‌شود که شاید قابل‌جبران نباشد؛ بنابراین من باید به آن آگاهی رسیده باشم که در خشم، سریع عکس‌العمل نشان ندهم و اگر کسی در مقابلم خشمگین شد به یاد بیاورم که هوش او الان تقسیم بر ۳ شده، پس با او بحث نکنم و در فرصتی دیگر با او سخن بگویم.

آقای مهندس در اکثر سی‌‌دی‌ها در مورد حس صحبت می‌کنند. حس مهم‌ترین نیرویی است که باعث حرکت انسان و به‌کارافتادن قوه عقل می‌شود و هر چیزی صور آشکار و پنهان دارد که حس هم از این قضیه مستثنی نیست. ما ۵ حس درون و ۵ حس برون داریم که حس‌های درون مربوط به جسم ما می‌شود (چشایی، بینایی، لامسه، شنوایی و بویایی) و اما حس‌های برون حس‌هایی هستند که با جهان‌های دیگر در ارتباط است؛ یعنی حس‌هایی که در خواب از آن استفاده می‌کنیم، برای مثال: زمانی که ما خواب هستیم و جسم ما روی زمین است، چشم‌های ما بسته است؛ ولی ما در خواب می‌بینیم، اگر کتک بخوریم دردمان می‌آید و حتی تلخی و شیرینی غذا را حس می‌کنیم؛ درحالی‌که جسم ما روی زمین است و آن روح یا نفس یا یکی از پیکره‌های ما است که در خواب، در جهان دیگری است. هر انسان هفت پیکره دارد که یکی از این پیکره‌ها را در خواب می‌بینیم و دیگری هم جسم ما است و تا زمانی که زنده هستیم، این جسم، جسم حقیقی ما است؛ اما بعد از مرگ ارتباط ما با این جهان خاکی قطع می‌شود؛ یعنی بند سیمین از جسم جدا شده و سیر و سلوکی را در جهان‌های دیگر انجام می‌دهیم که جسم این بُعد ما هیچ دخالتی در آن ندارد!

بارها شنیده‌ایم که می‌گویند: چه کسی از آن دنیا آمده است که بگوید زندگی بعد از مرگ هم وجود دارد؟! آقای مهندس می‌فرمایند: «ما الان هم در آن دنیا زندگی می‌کنیم» یعنی ما هر شب به دنیای دیگری می‌رویم و صبح برمی‌گردیم. این مسئله بسیار ساده است؛ اما ما نمی‌خواهیم آن را باور کنیم. ما برای ورود به جهان دیگر و یا ارتباط داشتن با پیکره‌های دیگر، باید با آن‌ها هم حس شویم؛ یعنی موج فرکانس ما با آن‌ها یک موج شود تا ارتباط برقرار گردد. آقای مهندس زندگی پس از مرگ را بسیار زیبا برای ما توضیح دادند و من همسفر قبلاً فکر می‌کردم با مرگ همه‌چیزتمام می‌شود و آن زندگی که داشتم را پذیرفته بودم و فکر می‌کردم تقدیر من بوده و همیشه منتظر مرگ بودم تا از زندگی و بدبختی که دارم راحت شوم؛ اما اکنون می‌دانم باید تلاش کنم، حرکت کنم و می‌دانم زندگی مثل یک بازی است، در هر مرحله‌ای که بتوانم لول آن را بالا ببرم، در بُعد دیگر، زندگی از همان لول ادامه دارد و این یعنی امید! یعنی پایان نقطه، سرآغاز خط دیگری است و من تمام تلاشم را می‌کنم تا بتوانم به درجه بالایی از انسانیت برسم، درصورتی‌که قبلاً ‌می‌خواستم بمیرم؛ اما حال از خدا عمر بیشتری می‌خواهم تا مهلت داشته باشم برای جبران سال‌هایی که بیهوده گذراندم و این لذت و حال خوب را سپاسگزار آقای مهندس و راهنمای عزیز و مهربانم هستم.

در پایان آقای مهندس فرمودند: «هر چیزی از یک فکر و اندیشه خلق می‌شود» هر چیزی باید اول در اندیشه باشد تا به‌وجود بیاید. آقای مهندس با اندیشه‌ای که در ذهن داشتند، متد DST را خلق کردند و زمانی که تفکر درست باشد، تولید درستی هم خواهیم داشت. ما با خیال‌پردازی هم می‌توانیم چیزی را به‌وجود بیاوریم؛ یعنی زمانی که یک تفکر در ذهن ما تصویرسازی شود و ما آن را در ذهن مرور کنیم، آن وقت می‌توانیم آن را خلق کنیم. خدا را شکر که در کنگره حضور دارم، آموزش می‌گیرم و با عملی‌کردن آموزش‌ها به حال خوش می‌رسم.

نویسنده و رابط خبری: همسفر سمیه رهجوی راهنما همسفر مینا (لژیون دوم)
عکس: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر محبوبه (لژیون اول)
ارسال: راهنمای تازه‌واردین همسفر سمانه نگهبان سایت
همسفران نمایندگی نائین

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .