امروز قلبم پر از احساسات مثبت و امیدواری است و چقدر زیباست که در کنار هم به یکدیگر خدمت کنیم.
خدمتگزاری در کنگره ۶۰برای من یک سفر عاشقانه به سوی تغییر و تبدیل است. هر بار که دست یاری به سوی دیگری دراز میکنیم، نه تنها به او کمک میکنیم، بلکه خودمان هم در این فرآیند تغییر میکنیم. این یک چرخه جادویی است که ما را به سمت بهبودی و رشد سوق میدهد.
با گذر زمان، ما به درک عمیقتری از خود و دیگران میرسیم. هر تجربه، هر چالش، و هر موفقیتی که با هم پشت سر میگذاریم، ما را به هم نزدیکتر میکند و در این مسیر به ما کمک میکند تا از زنجیرهای گذشته رها شویم و با دلی آزاد به سوی آیندهای روشنتر حرکت کنیم.
همسفر شادی و مسافرشان با تخریب شیشه وارد کنگره شدند و به مدت ۱۰ ماه ۲۶ روز سفر کردند به روش DST با داروی OT به راهنمای مسافر هادی و راهنمای همسفر آمنه ۷ماه و ۲۰ روز است که آزاد و رها هستند. در ادامه توجه شما را به این مصاحبه خواندنی جلب میکنیم.
بفرمایید در طول این مدتی که در کنگره حضور داشتهاید چه جایگاههایی را تجربه کردهاید؟
نگهبان سیستم صوتی، مسئول نشریات، خدمتگزار سایت و دبیر تیم شطرنج.
اولین احساسی که نسبت به مفهوم وادی دوازدهم داشتید چه بود؟اولین بار که وادی دوازدهم را خواندم، احساس خوشحالی و امیدی در من ایجاد شد. متوجه شدم که تغییرات بهتدریج و به آرامی رخ میدهند. این موضوع به من که تازه سفر اولم را به پایان رسانده بودم، انگیزه و امید داد. فهمیدم که مسیر طولانی پیشرو دارم و باید با آگاهی و تدبیر به سمت اهدافم حرکت کنم تا برای ایجاد تغییرات مثبت آماده شوم.
آیا تاکنون تلاش کردهاید که وادی دوازدهم را به دیگران هم معرفی کنید؟
بله، در بسیاری از جمعهای خانوادگی به جوانترها توصیه میکنم. به آنها میگویم که انسانها دو نیمه دارند: نیمی پاک و منزه و نیمی پستتر از حیوان. با کسب علم و آگاهی میتوان صفات را تغییر داد و به انسانی اندیشمند تبدیل شد. هرچند بسیاری از جوانان تمایلی به شنیدن این سخنان ندارند و بیشتر درگیر چالشهای زندگی هستند.
هدف شما از حضور مداوم در کنگره ۶۰ چیست و تا چه موقع ادامه خواهد داشت؟
من با کنگره، خود و خانوادهام را پیدا کردم و خودم را مدیون کنگره میدانم. تا زمانی که آقای مهندس مرا از کنگره بیرون نکنند، در رکابشان آماده خدمت هستم؛ چرا که اگر کنگره نبود، دیگر خانوادهای برای من وجود نداشت و من تنها میشدم.
وادی دوازدهم چه تأثیری روی زندگی و نگاه شما به مسائل گذاشته است؟
گذشته در گذشته میماند. ما برای امروز و فردایمان تلاش میکنیم تا دیگر گرفتار تاریکی نشویم و زندگی انسانی داشته باشیم. اکنون برای خودم تصویری از یک زندگی روشن و امیدوارکننده ترسیم کردهام.
به نظر شما مهمترین پیام یا مفهوم وادی دوازدهم چیست؟
زمان، تغییر صفات در انسان نیاز به زمان دارد. ما با ورود به کنگره، بذر رهایی را کاشتیم و در مدت ۱۰ ماه، نهال رهایی را از دستان آقای مهندس گرفتیم. این وادی به ما میگوید که اگر هر چیزی بکاری، در زمان خودش باید برداشت کنی. از بذر گندم، گندم و از بذر کینه، انتقام بیرون میآید. این تصمیم ماست که چه چیزی را میکاریم و چه آیندهای میسازیم.
چه پیامی برای بچههای سفر اولی و سفر دومی دارید؟
خواهشی که از سفر اولیها دارم این است که با صبر، پلههایی را که یکییکی بالا رفتهاند، یکییکی پایین بیایند و عجله نکنند. به مسافران خود فرصت جبران بدهند تا از تاریکی خارج شوند. شاید این کار سخت باشد، اما امکانپذیر است. اگر در صراط مستقیم باشند، نیروهای احیاکننده از زمین و آسمان به یاریشان میآیند و این وعده خداوند است که هرگز دروغ نیست.
کلام آخر؛
همیشه آرزو داشتم مسافرم درمان شود، اما این خواسته محقق نمیشد. با کمک کنگره ۶۰ و آموزشهای ارزشمند آقای مهندس دژاکام، این آرزو بهراحتی به واقعیت تبدیل شد. از خدای خودم سپاسگزارم که خواستهام را اجابت کرد و مسافرم را به من بازگرداند. امیدوارم روزی فرا برسد که تمام مصرفکنندگان خواستار درمان با کنگره آشنا شوند، بشر از شر اهریمن رهایی یابد و به سوی انسانی اندیشمند حرکت کند. به امید جهانی شدن کنگره ۶۰.
طراحی سوال: همسفر لیلا رهجوی راهنما همسفر عطیه(لژیونیک)
مصاحبه: همسفر لیلا رهجوی راهنما همسفر عطیه(لژیونیک)
ویرایش و ارسال: همسفر لیلا دبیر سایت
همسفران نمایندگی محمدیپور قم
- تعداد بازدید از این مطلب :
74