بدون حس هیچ حرکتی انجام نمیشود. منشاء تمام حرکات ما حس هست و حس به عنوان گیرنده عمل میکند. تا زمانی که حس گرسنگی دریافت نکنیم به جهت برطرف کردن این نیاز حرکتی نمیکنیم. مرکز حس در سینه و همان قلب هست. مهم این است که حس ما چگونه حسی باشد؟ شخصی در مقابل یک حرف نامربوط تنها با استناد به پیام: «با نادان سخن مگوئید» بهراحتی میگذرد؛ ولی شخص دیگر عصبانی شده، کینه به دل میگیرد و خشم پدیدار میشود و با توجه به اینکه ضریب هوشی او هر چه باشد به یک سوم کاهش پیدا میکند و عکسالعملی که از او سر میزند که غیر قابل پیشبینی است.
بدترین گناه حس ناامیدی است که نوعی القا از طرف شیطان است که اجازه هر گونه حرکتی را از شخص خواهد گرفت و مثل، حس شادی، حس افسردگی و یا حس کمک به دیگران.
نکته جالب این است که حس خودش را تقویت میکند، یعنی اگر شخصی که در چاه ناامیدی فرو رفته است خودش نخواهد و تلاشی نکند روزبهروز پایینتر خواهد رفت، مانند تاریکی اعتیاد که یکی از عمیقترین تاریکیهاست.
حسهای انسان دو دستهاند، پنج حس درون که چون داخل بدن هستند و ابزار آن را مشاهده میکنیم حسهای درون گفته میشوند و پنج حس بیرون که در خواب هستند و یک حس دیگر که رابط این دو دسته از حس است و به آن حس ششم گفته میشود. از طریق حس ششم به انسان القا صورت میگیرد (و نفس و ما سواها فالهمها فجورها و تقویها) برای پذیرش الهام و القا و تراوش آنها پالایش و تزکیه نقش تعیینکنندهای دارد.
برای دریافت تنها کافی است که تمنای دل داشته باشی، یعنی واقعاً خواستار باشی، اگر به صورت جدی وارد قضیه شدی الهام صورت میگیرد و تصویرسازی در صور پنهان انجام میشود و سرانجام آنچه خواهان آن بودی به وقوع خواهد پیوست. سیر و سلوک و مسائل ماورائی هم ریشه در جسم دارد. با پالایش و تزکیه شخص به جایی خواهد رسید که میتواند از قفس جسم رها شود مانند عارفان بزرگی همچون مولانا و سهروردی که به این مراحل رسیدند.
نکته مهم دیگر اینکه برای انجام هر کاری نیاز به یک نقطه شروع یا یک معلوم میباشد درست مثل هر معادله که هم معلوم دارد و هم مجهول. در کنگره۶۰ زمانی که یکی از مجهولات، تبدیل به معلوم شد و روشن گردید راه درمان نمایان گردید و آن معلوم چیزی نبود جز صورت مسئله اعتیاد و در انتها با کمی تفکر میتوان دریافت که وقتی ما با چشم ظاهر به جایی نگاه میکنیم و در افکار خویش در گذشته و آینده سیر میکنیم یا زمانی که جسد ما در هنگام خواب روی زمین است و خودمان در جایی دیگر در حالا انجام کاری هستیم، اینها فقط با وجود یکسری حس خارج از جسم و با یک فرمان از جایی دیگر امکانپذیر میباشد و در حقیقت نمیتواند چیزی به جز این باشد.
نویسنده و تایپ: راهنما همسفر نفیسه (لژیون بیست و هفتم)
عکاس: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر نجمه (لژیون هشتم)
ویراستاری و ارسال: همسفر آرزو رهجوی راهنما همسفر هاجر (لژیون هفتم) نگهبان سایت
همسفران میرداماد اصفهان
- تعداد بازدید از این مطلب :
224