به نام قدرت مطلق "الله"
هفتمین جلسه از شصت و پنجمین دوره کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره۶۰ ویژه مسافران آقا در نمایندگی پرستار با استادی راهنمای محترم مسافر جاوید ، نگهبانی مسافر جمیل و دبیری مسافر رضا با دستور جلسه: «وادی دوازدهم و تأثیر آن بر روی من» در روز چهارشنبه مورخ سوم بهمن ماه ۱۴۰۳ رأس ساعت ۱۷ برگزار گردید.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان جاوید هستم یک مسافر،
خدا را شاکرم که یک بار دیگر این جایگاه را تجربه میکنم تا آموزش بگیرم.
دستور جلسه: "وادی دوازدهم و تأثیر آن بر روی من" میباشد، در آخر امر، امر اول، اجرا میگردد.
به نظر من این وادی بسیار لذتبخش است در ابتدا بحث جانشین با ساکنین است و صحبت از اینکه همواره امر اول در آخر اجرا میگردد و قطعاً همین است ولی در این پروسه مراحلی وجود دارد که باید انجام شود مانند تغییر، تبدیل و ترخیص.
من اگر تغییر نکنم به تبدیلی نمیرسم و همه این مراحل لازمه فاکتور زمان میباشد.وقتی من وارد کنگره میشوم باید تغییر را بپذیرم و در این راستا عمل نمایم و زمان مناسب را رعایت کنم تا تبدیل بشوم.حال این سوال پیش میآید که به چه چیزی تبدیل بشوم؟ من یک مصرف کننده بودم و میخواهم به یک فردی تبدیل شوم که مصرف نمیکند و تعادل رفتاری دارد و حالش خوب میباشد، قطعاً پروسه زمان لازم میباشد و طبق برنامه زمانی کنگره۶۰ حداقل ۱۰ ماه وقت لازم است، همانگونه که برای برداشت محصول گندم ۸ ماه زمان لازم است و یا برای تبدیل جنین به نوزاد ۹ ماه زمان لازم است،
برای رهایی نیز حتماً باید ۱۰ماه سپری شود.
اگر درست سفر نکنیم و از سفرمان مراقبت نکنیم به عنوان مثال نظم در ورود و خروج را رعایت نکنیم، پوشیدن لباس سفید ، آموزش گرفتن و سیدی نوشتن را رعایت نکنیم در نتیجه سفر خوب و رهایی لذتبخشی نخواهیم داشت.
بحث دیگر این است که میگویند صفات خداوند در انسان متجلی میگردد و در وجود انسان پدیدار نهادینه میگردد، حال این سؤال پیش میآید که چگونه نور خداوند در انسان متجلی میگردد؟
با آموزش گرفتن و تکرار در آن این امر محقق میگردد.در کنگره نیز وضع به همینگونه است که با آموزش گرفتن درست جهانبینی و سی دی نوشتن و تکرار کردن است.
از لازمه هاي تغییر، نوشتن سی دی و پوشیدن لباس سفید و منظم بودن و به صحبتهای راهنما توجه نمودن و غیره... میباشد.
در این وادی به من میگویند که به سمت ارزشها و صراط مستقیم حرکت کنید و در ادامه القاء،احیا و حرکت نیز وجود دارد و لازمهی آن حرکت کردن است که در آن صورت القاء نیز صورت میگیرد.
باز این سؤال پیش میآید که چه چیزی القاء میشود؟ و چه کسی القاء میکند؟
ما یکسری القای مثبت داریم و یکسری القای منفی، معاشرت با افراد که القائات منفی دارند باعث میشود که القائات منفی در ما ورود کند و با انجام کارهای ضدارزشی به مانند دروغ گفتن،غیبت کردن،القاعات منفی صورت گیرد.
با بودن در کنگره از افراد خدمتگزار القائات مثبت دریافت میکنیم مثلاً مرزبانان به مانند کاتالیزور عمل میکند و القائات مثبت را به افراد تزریق مینمایند و کمک میکنند که یک حال خوب داشته باشند و یک سفر پربار را سپری کنند.
در انتهای وادی برای اینکه مفهوم « در آخر امر، امر اول اجرا میشود» را به خوبی درک کنیم به ما میگویند که درختی بکاریم که به تعبیر من این است که در قلب خود امید بکاریم، زیرا شخصی که امید ندارد به هیچ هدفی نمیرسد، باید امید داشته باشیم که پس از ۱۰ماه رها میشویم, خدمتگزار میشویم و در نهایت به شال راهنمایی میرسیم.
همهی ما باید یقین داشته باشیم که یک مسئولیتی به گردنمان است که وارد این مسیر شدهایم وگرنه وارد نمیشدیم و در آخر اگر من به راستی بخواهم که تغییر کنم تمامی نیروهای کائنات کمک میکنند که این امر محقق گردد.
ممنونم که به صحبتهای من توجه نمودید.
عکاس:مسافر محمد لژیون سوم
تایپ و ویراست: مسافر کوشیار لژیون نهم
بارگزاری: مسافر مهدی لژیون دهم
وبلاگ نمایندگی پرستار
- تعداد بازدید از این مطلب :
49