جلسه یازدهم از دوره اول سری کارگاههای آموزشی عمومی کنگره ۶۰ نمایندگی دزفول، با استادی راهنما مسافر علی، نگهبانی مسافر احمد و دبیری مسافر رامین، با دستور جلسه «وادی دوازدهم و تأثیر آن روی من» سه شنبه 2 بهمن ماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار نمود.
سخنان استاد:
سلام دوستان علی هستم یک مسافر.
غافلگیر شدید، ناراحت نباشید آقای خدامی هم تشریف میآورند و صحبت میکنند و ادامه جلسه را با حضور ایشان خواهیم داشت، خیلی خوشحال هستم.
اما در مورد دستور جلسه امروز، در آخر امر، امر اول اجرا میشود، آقای مهندس با قدرت قلمی که دارند، تفکر خاصی که دارند، شناختی که از انسان دارند، به شکلی مطالب را در کتاب ۱۴ وادی برای رسیدن به خود نگارش کردند که ما را به جهان بینی کلی آفرینش آشنا میکنند،
جهان بینی چه فایده و نفعی برای ما دارد؟ انسان اگر جهانبینی را به طور کامل بلد نباشد، نمیتواند قدمی در صراط مستقیم بردارد و آزاد نخواهد بود و نمیتواند در دوراهیهای زندگیاش تصمیم درست را بگیرد، این جهانبینی و جهانبینی کلی که آقای مهندس مد نظرشان است، از آغاز خلقت تا به امروز را به ما آموزش میدهد.
در وادی دوازدهم که عنوانش در آخر امر، امر اول اجرا میشود است، برای همه ما آخر امری وجود دارد، انسان از رنج سفر راحت بشود، سفرهای متعددی که دارد.
دانستن اینکه این خلقت چگونه بوجود آمده است و انسان تا به این لحظه که در زمین قرار دارد چه سیری را طی کرده است، آقای مهندس میآیند از آغاز خلقت صحبت میکنند، در این وادی از لحظه قبل از نافرمانی اهریمن سخن میگویند و میفرمایند: قبل از اینکه اهریمن سرپیچی کند صحبتهایی انجام میدهد و نکته جالبش این است که اهریمن شناخت کاملی نسبت به انسان دارد و ماهیت انسان را میشناسد و میداند که چگونه گمراهش کند و از چه ابزاری استفاده کند تا منحرفش کند، اگر من میخواهم در این مسیر یا نبرد، در این جریان پرتلاطم زندگی موفق بشوم، باید شناخت کافی نسبت به او داشته باشم، که در وادی اول آقای مهندس میفرمایند: باید به رسمیت بشناسید، میخواهید باور کنید یا نکنید، میخواهید قبول کنید یا نکنید، اعتقاد داشته باشید یا نداشته باشید این وجود دارد، اگر باور نداشته باشی، فقط مشکلت را بیشتر میکند، پس به این نتیجه برسید که نیروی مخالف و ضد وجود دارد، شناخت کافی نسبت به هر کسی را دارد و شروع میکند از اختیار صحبت میکند، میگوید: انسان با اختیار خودش میتواند کاری انجام بدهد و ما اجازه دخالت نداریم.
در میان وادی به یک مثلث میرسیم که یک ضلع آن القاء است، که همه ما در حال دریافت القاء هستیم و تعیین کننده خیلی از مسائل میباشد، من اگر اینجا بخواهم صحبت کنم باید به من القاء شود، اگر دریافت القاء در من نباشد و ارتباطم با درون خودم قطع بشود، حرفی برای گفتن ندارم.
امیدوارم که بتوانیم با تزکیه به این القای مثبت برسیم تا بتوانیم تغییرات را در خود نهادینه کنیم.
من خیلی سپاسگزارم از آقای خدامی که تشریف آوردند و باعث خیلی تغییرات در استان ما شدند، مثل شوشتر، دزفول و بهبهان که جدیداً رقم خورده است، من همیشه با نگاه کردن به ایشان تازگی و طراوت را در ایشان میبینم و خیلی عجیب است برایم که انسانی که ۲۰ سال در کنگره است چگونه به این راحتی دارد خدمت میکند و این نشان از قدرت درونی دارد و من خیلی خوشحال هستم که الگوهایی مانند آقای خدامی در کنگره هستند و به ما آموزش میدهند، امیدوارم همیشه حضورشان را کنار خودمان داشته باشیم.
متشکرم که به صحبتهای من گوش کردید.
و در ادامه، استاد جلسه دعوت کردند از جانشین نگهبان کنگره ۶۰ ، دیدهبان محترم جناب آقای علی خدامی.
سخنان جناب آقای خدامی:
سلام دوستان علی هستم یک مسافر.
تشکر میکنم از همه کسانی که به نوعی در پیشبرد اهداف کنگره ۶۰ دارند تلاش میکنند، واقعا لطف خداوند است و سعادت بسیار ارزشمند، که در کنگره ۶۰ در حال خدمت کردن هستم.
من هر جایی که میروم میگویم گران ترین صندلی دنیا، همین صندلی پلاستیکی کنگره ۶۰ است، زیرا روی این صندلی پلاستیکی، انسانها به درمان و رهایی میرسند، اما روی آن صندلیهای پشت بلند مدیریتی، هیچ خبری نیست؛ حداقل برای درمان اعتیاد که ما چیزی ندیدیم، بنابراین انشاالله که قدر این صندلی را بدانیم، قدر لحظه لحظه حضور در کنگره ۶۰ را بدانیم و خوشبخت باشیم، واقعاً این لذت و این خوشبختی را احساس کنیم که جزء انسانهایی هستیم که در کنگره ۶۰ حضور داریم، زیرا کنگره ۶۰ سرآمد علم و دانش و هستی و نیستی است که واقعاً باورش کار هر کسی نیست، مگر معنی آن را بداند که این جهان چیست؟ به هر حال خیلی خوشحال هستم، خدا را شکر میکنم که کنگره ۶۰ با قدرت به کارش ادامه میدهد.
الان اعضایی که در کنگره کارت عضویت دارند، تعدادشان به 200 هزار نفر رسیده است، تعداد سفر اولیها که همزمان دارند در شعب کنگره ۶۰ دوره درمانی خود را طی میکنند، به بیش از ۱۸ هزار نفر رسیده است، تعداد شعبه ها به ۱۴۵ عدد رسیده است.
در سال ۱۴۰۳ تقریبا ۱۴ شعبه راه اندازی شده و ۱۲ شعبه در نوبت داریم که برای سال 1404 باید راه اندازی بشوند، از شهرستانها و جاهای دور و نزدیک میآیند و تقاضا دارند که آنجا کنگره ۶۰ راه اندازی بشود، اما خب امکاناتش نیست، نه این که وجود نداشته باشد، دارد اما ما نمیخواهیم کمیت را فدای کیفیت کنیم، میخواهیم هرجا که میرویم آن کیفیتی که در تهران هست، در دزفول هم وجود داشته باشد، همان سفر اولی که در آکادمی تهران در حال سفر کردن است، با آن سفر اولی که در دزفول است، هیچ تفاوتی از نظر آموزش و از نظر امکانات نداشته باشد و کاملاً یکدست و یکسان این آموزشها برای همه باشد، به هیچ عنوان نمیخواهیم شعبهای تأسیس بشود که آن شعبه کیفیت لازم را نداشته باشد، نه هرگز کنگره ۶۰ این کار را نمیکند، جایی نمایندگی تأسیس میشود که از عهدهاش بر بیاییم و از عهدهاش بر آمدن یعنی این که راهنما داشته باشیم، یعنی اینکه بتوانیم آن سرویس و خدمات را به خوبی ارائه کنیم، انشاالله که خداوند به همه ما توفیق بدهد که کارمان را درست انجام بدهیم و ارزش کنگره ۶۰ را بدانیم، تکالیف کنگرهای را انجام بدهیم، مخصوصاً سی دی نوشتن، نوشتن سیدی بسیار بسیار مهم است.
تکلیف سیدی برای تمام اعضای کنگره ۶۰ است، ما دیدهبانها هم سیدی مینویسیم.
بنابراین سیدی نوشتن فقط برای سفر اولیها نیست، یک تکلیف همگانی است، برای همه اعضای کنگره ۶۰. بنابراین اگر میخواهیم ساعت درونیمان، فرکانسمان، امواجمان، ساختار ذهنیمان، تفکراتمان با کنگره ۶۰ تنظیم باشد، باید سیدی بنویسیم و اگر سیدی ننویسیم از خط خارج میشویم، سیدی ننویسیم زبان افراد کنگره ۶۰ را نمیفهمیم، سیدی ننویسیم از مدار محبت خارج میشویم، مهمترین اصل در کنگره ۶۰ محبت است، قوانین، اصول، پروتکل، علم و دانش، همه اینها یک طرف و محبت هم یک طرف، این است که ما را به هم متصل کرده است، این است که مثل چسب ما را به هم چسبانده که نمیتوانیم دوری کنگره ۶۰ را تحمل کنیم، آیا چیزی جز محبت است؟ همان چیزی که تمام کهکشانها را به هم متصل کرده است، ما اعضای کنگره ۶۰ را هم به هم وصل کرده و این دوست داشتن است.
این محبت زمانی در ما جاری است، و زمانی درست حسش میکنیم، و زمانی بچههای کنگره ۶۰ را میفهمیم، که داریم سیدی هایمان را مینویسیم و تکالیف کنگرهای را انجام میدهیم، ورزش میرویم و در پارک هستیم، رشته ورزشی داریم، خدمت میکنیم، همه این کارها را انجام میدهیم.
خدا را شکر در کنگره ۶۰ برگشتی هایمان خیلی کم هستند، یعنی تقریباً طبق آن راستی آزماییهایی که انجام شده است، حتی با حضور سازمانهای دیگر، ماندگاری اعضای کنگره ۶۰ در درمان اعتیاد بالای سه سال، بیش از ۸۵ درصد است، اصلاً یک رقم عجیب و غریبی است هیچکس باور نمیکند که ما برگشتمان بعد از ۳ سال زیر ۱۵ درصد است، حال آنهایی که برگشت کردند و میآیند که دوباره سفر کنند، یک فرم پر میکنند، وقتی فرم درخواست مجدد را نگاه میکنیم، میپرسیم سیدی نوشتی: میگوید نه، خدمت چه کردی: هیچی، دبیر شدی: نه، نگهبان شدی: نه، لژیون سردار بودی: نه، هیچ خدمتی نکرده است و سیدی ننوشته، تکالیف کنگرهای را انجام نداده است، آن کسی که تکالیف کنگرهای را انجام نمیدهد، قطعاً سفر خوبی هم نخواهد داشت، قطعاً از نظر فیزیولوژی هم سیستم ایکسش راه نمیافتد، قطعاً از نظر روان، تفکرات و جهانبینی هم به تعادل نمیرسد، بله برگشتیهای ما همه آن ها هستند.
انشاالله که خداوند توفیق بدهد که کارمان را درست انجام بدهیم، تکالیف کنگرهای را درست انجام بدهیم و از بودن در کنگره ۶۰ لذت ببریم و بدانیم که اگر تکالیف را انجام بدهیم و اگر در مدار و در مسیر صراط مستقیم باشیم، هیچ پارازیتی چه در کنگره ۶۰ و چه در خارج از کنگره ۶۰، نمیتواند حال ما را بد کند.
گروه سایت نمایندگی دزفول
تایپ گزارش: مسافر احسان لژیون یکم و مسافر حمید لژیون دوم
عکاس، ویرایش و ارسال گزارش: همسفر مهزیار لژیون یکم
- تعداد بازدید از این مطلب :
93