English Version
This Site Is Available In English

دانستن تنها، هیچ ارزشی ندارد

دانستن تنها، هیچ ارزشی ندارد

جلسه هشتم از دوره ی اول کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ نمایندگی بویین زهرا با استادی مسافرراهنمای محترم داوود ، نگهبانی مسافر یاسر و دبیری مسافر امیر با دستور جلسه "وادی دوازدهم و تاثیر آن روی من   "  در روز سه‌شنبه 2 بهمن ۱۴۰۳راس ساعت ۱۷ آغاز به‌کار نمود.

سلام دوستان داوود هستم یک مسافر،از آقای نگهبان و دبیر محترمشان تشکر می‌کنم که به بنده اجازه دادند در این جایگاه خدمت کنم . عنوان وادی دوازدهم: در آخر امر، امر اول اجرا می‌شود.این وادی می‌خواهد این را به ما بگوید که هر آنچه در ذهن ما است تا وقتی به منصه ظهور نرسیده و انجام‌نشده، هیچ ارزشی ندارد.
همان‌طور که در جزوه جهان‌بینی به مسئله دانایی و دانایی مؤثر پرداخته‌شده است، تمام‌کارهای ضد ارزشی و مصرف مواد مخدر و سیگار، تمام این‌ها در ذهن من بد است ولی تا وقتی‌که این کارها را انجام می‌دهم دانستن تنها، هیچ ارزشی ندارد. وقتی‌که دانسته‌های خود را در وادی پنجم عملیاتی و در وادی ششم حکم عقل را در زندگی خود جاری می‌کنم. در آن زمان است که اطلاعات ما واقعاً به دردمان می‌خورد، وگرنه فقط در سطح یک سری اطلاعات عمومی گروه‌بندی می‌شوند که فقط در ذهن ما جمع‌آوری‌شده‌اند.
در کتاب هم به نمونه‌های کاشت گوجه‌فرنگی و تشکیل جنین اشاره‌شده است که نشان‌دهنده فرآیند و اهمیت زمان در انجام امور است.همان‌طور که میدانید در این وادی هم در مورد زمان و هم در مورد بها یا قیمت، صحبت شده است.به‌عنوان‌مثال وقتی به کار آسانی اشاره می‌شود، میگویند مثل آب خوردن است، ولی برای آب خوردن نیز باید بهایی داد. پس برای رسیدن به رهایی نیز باید بهای آن را پرداخت کنیم.همان‌طور که آقای مهندس هم در صحبت‌هایشان اشاره می‌کنند که: بهشت را به بها دهند نه به بهانه..

موارد درمانی در کنگره مثل: نوشتن سی دی، مشارکت در جلسات، حضور در پارک، حضور در استخر و... نیز بهای رسیدن به یک رهایی خوب و باکیفیت هستند. پس می‌بایست هم‌زمان را در نظر بگیریم و هم‌بها را پرداخت کنیم. در وادی دوازدهم به مثلث القا، احیا و تحرک اشاره‌شده، القا حتی در جامدات هم به وجود می‌آید، القا باعث شروع حرکت و احیا یا همان زنده شدن من می‌شود.احیا باعث می‌شود که من به مرحله اول از مثلث بعدی یعنی تغییر وارد بشوم.(مثلث: تغییر، تبدیل، ترخیص)
یعنی وقتی به‌عنوان مصرف‌کننده وارد کنگره شدم،یاد می‌گیرم یک سری کارها از مصرف مواد مخدر گرفته تا انجام انواع کارهای ضد ارزشی(اخلاق بد، غیبت، دروغ، تجسس، بدبینی و...) را کنار بگذارم. و در این انجام ظرف یا کول پشتی خود را پر می‌کنم تا به مرحله ترخیص(رهایی) برسم.
در قسمت بعدی از خلقت ذرات، موجودات و انسان صحبت شده و اشاره می‌شود که انسان‌ها همیشه سر دوراهی قرار می‌گیرند.یکی مسیر ارزش‌ها و دیگری مسیر ضد ارزش‌ها...و خود من هستم که مسیرم را انتخاب می‌کنم، چون خداوند به من اختیار داده.
در پایان وادی هم آقای مهندس برای ما مسافرها یک پیمان را در نظر گرفته‌اند، که آن‌هم کاشت درخت است که هرساله مسافران کنگره می‌بایست یک درخت را بکارند. و اگر درخت کاشته شده خشک شد باید سال بعد دو عدد درخت بکارند. انشالله که شما 120 درخت بکارید.

تایپ :مسافر حامد 

تنظیم : مسافر مهدی 

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .