یازدهمین جلسه از دوره نهم سری کارگاه های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰؛ نمایندگی جهانبین شهرکرد؛ به استادی راهنمای محترم مسافر فرزاد، نگهبانی مسافر یاسین و دبیری مسافر مجتبی، با دستور جلسه «وادی دوازدهم و تأثیر آن روی من» در ۲ بهمن ماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۷:٠٠ آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد :
سلام دوستان فرزاد هستم یک مسافر؛
خدا را شکر میکنم بابت اینکه توفیق داد در این جایگاه حضور داشته باشم و آموزش بگیرم. دستور جلسه این هفته وادی دوازدهم است. ما در کنگره ۱۴ وادی یا ۱۴ راه یا ۱۴ سرزمین برای خروج از تاریکیها داریم و باید به ترتیب این سرزمینها را طی کنیم و تجربیات لازم را به دست بیاوریم.
عنوان وادی دوازدهم این است که در آخر امر، امر اول اجرا میشود. در کتاب عشق مطلبی داریم که عنوان میکند: «وقتی روشنایی آبستن تاریکی بود و اهریمن از فرمان سرپیچی کرد.....» معنی این جمله چیست؟ یعنی اینکه تمام تاریکیهای موجود فرزند روشناییها هستند و به فرمان روشناییها بوجود آمده اند. حالا این سؤال پیش می آید که اصلاً علت به وجود آمدن تاریکی ها چه بوده است؟ پاسخ این است که به این دلیل که هستی به نیروهای نیرومندش احتیاج دارد و قرار است که هستی رو به تکامل برود و هیچ سیستمی با نیروهای ضعیف نمیتواند به تکامل برسد.
در این وادی راجع به یک سری مسائل حیاتی صحبت میشود که افراد تازه وارد به کنگره از خود میپرسند که این مسائل چه ربطی به ما دارد؟ مگر ما فیلسوف هستیم؟و در واقع مسئله اعتیاد تشکیل شده است از انسان که مواد مخدر مصرف میکند. پس مسئله اصلی انسان است نه مواد مخدر. چون اگر مواد مخدر را در جایی قرار بدهیم و کسی استفاده نکند هیچ اعتیادی شکل نمیگیرد و همه مسئله ما با انسان است. انسانی که خودش را نمیشناسد و تواناییهایش را نمیشناسد و هدف از خلقتش را نمیداند که برای چه به روی زمین آمده است. انسانی که خودش را نشناسد چه فرقی میکند که نشئه باشد یا نباشد؟ سیگار بکشد یا نکشد؟ مشروب بخورد یا نخورد؟ این وادی دوباره انسان را به خودش میشناساند و راجع به خصوصیات انسان صحبت میشود، ولی قبل از آن میگوید وقتی اهریمن از فرمان سرپیچی کرد. اهریمن نزدیکترین فرشته به خداوند است که با نافرمانی از خداوند دور میشود. این برای من مسافر یک نماد است، یعنی زمانی که من گوش به فرمان راهنما نیستم این به معنای شروع سقوط من است.
در این وادی ساکنین از خداوند سوال میکنند که انسان چه کسی است؟ و خداوند میفرماید: «من قرار دادم در روی زمین جانشینی برای خود....» هدف از مطرح کردن این قضیه این است که بگوید انسان خدای روی زمین است، ولی اعتیاد با او چه میکند؟ آن خدایی که قرار بوده روی زمین خلق کند و زندگی کند و با قوانینی مانند تغییر، تبدیل و ترخیص زندگی خودش و جهان را آبادتر کند و با قوانینی مثل القاء، احیاء و تحرک شروع کند به یک زندگی بهتر، حالا با نقض فرمان تبدیل میشود به یک نیروی حلقه به گوش اهریمن. زمانی که اهریمن از فرمان سرپیچی میکند، آنگاه دو خواسته از خداوند دارد: یکی قدرت و دیگری زمان. که در این وادی از زمان صحبت میشود. معجزه خلقت زمان است. در کنگره به من معتاد زمان میدهند تا درمان بشوم، نه اینکه با رفتن به کمپ و سقوط آزاد و چندین روز تحمل کردن سختی ها رها بشوم. ما در دوران اعتیاد به بیزمانی میرسیم و متوجه گذر زمان و اتفاقات اطرافمان نمیشویم. مسئله این است که من وقتی وارد کنگره میشوم چگونه بیزمانی را حل کنم؟ اینجا به ما آموزش داده میشود که با حرکت میشود زمان را کنترل کرد و در دست گرفت. با نشستن و غصه خوردن هیچ اتفاقی نخواهد افتاد. باید حرکت کنیم به سمت خواسته هایمان تا بتوانیم زمان را کنترل کنیم.
و در نهایت چون وادی ۱۲ یک وادی اجرایی است باید هر کسی که در کنگره سفر میکند و رها میشود، به پاس رهاییاش و جبران خسارت از خودش و خانواده و جامعه و طبیعت هر ساله یک درخت بکارد و از آن مراقبت کند تا سال دیگر.
این را بدانیم که نمیشود جلوی تاریکیها را گرفت چون تاریکیها زاده روشناییها هستند و معماری جهان اینگونه است که تاریکی ها باید باشند. ولی میتوانیم روشناییها را آنقدر زیاد کنیم که دیگر تاریکیها دیده نشوند.
از اینکه به صحبت های من توجه کردید، از همه شما سپاسگزارم.
نگارنده: مسافر شمسالدین لژیون ۳
ویراستار: مسافر بهزاد لژیون ۷
عکاس: مسافر رحمان لژیون ۱۶
تنظیم: مسافر وحید لژیون ۱۸
ارسال: مرزبان خبری مسافر ایمان
نمایندگی جهانبین شهرکرد/مسافران
- تعداد بازدید از این مطلب :
419