شما در انوار الهی تولد یافتید و از کوچکترین شهر به آفاق قدم نهادید امید که همواره همچون عقاب با نیروی ایمان بر فراز طوفان و ابر در پرواز باشید. راهنما همسفر مریم و مسافرشان با پانزده سال تخریب در تیرماه سال نودوهفت وارد کنگره شدند، آخرین آنتیایکس مصرفی شیشه، به مدت سیزده ماه به روش DST و داروی OT با راهنمایی همسفر مریم و مسافر علیرضا سفر کردند در حال حاضر پنج سال و پنج ماه است که آزاد و رها هستند. مسافر اکبر در رشته ورزشی والیبال و همسفر مریم در رشته ورزشی بدمینتون فعال هستند. به مناسبت جشن آزاد مردی با ایشان گفتگویی ترتیب دادهایم که توجه شما را به آن جلب میکنیم.
مسافر اکبر، راهنمای تازهواردین باید چه ویژگیهایی داشته باشد؟
باید بتواند آن حس و حال خوب را منتقل کند و اینکه خودش را جای تازهوارد ببیند، او را به درمان امیدوار کند و اطمینان قلبی به او بدهد که مسیر کنگره مسیر درستی است.
مسافر اکبر، شیرینترین لحظه برای یک راهنمای تازه واردین چه لحظهای است؟
مسلماً رهایی تازهواردی که مشاوره داده بودم.
مسافر اکبر، داشتن همسفری که عشق به کنگره دارد و مدام در حال تلاش برای دریافت آموزشها میباشد چه تأثیری میتواند برای یک مسافر داشته باشد؟
مطمئناً باعث رشد، ماندگاری و خدمتگزار بودن مسافر میشود و از همه مهمتر؛ درک متقابل، همزبان بودن و دوشادوش هم خدمت کردن در کنگره لذت سفر را بیشتر و قشنگتر میکند.
با توجه به وادی دوازدهم «در آخر امر، امر اول اجرا میشود» پیام خود را برای مسافران و همسفران سفر اولی بیان کنید؟
راهنمای تازهواردین مسافر اکبر:
اینکه تصمیم جدی برای تغییر بگیرد و با کاربردی کردن آموزشها و تزکیه و پالایش تبدیل به انسان بهتری شود تا به رهایی و ترخیص در سفر اول برسند.
راهنما همسفر مریم:
در کلام الله آمده: «انسان چیزی جز سعی و تلاش خودش نیست» اما زمان برای انسانها حلقه گمشده است و دوست دارند که زود به نتیجه برسند. این وادی میگوید: اگر با قدمهای محکم حرکت کنی و به نتیجه فکر نکنی، فقط در مسیر باشی و به حاشیه کشیده نشوی با نیروهای القاء، احیاء و تحرک به آخر امر که خواسته اولیه بود میرسی.
در چه جایگاههایی تا به حال خدمت کردهاید و تأثیر خدمت در سفر شما چگونه بوده است؟
راهنمای تازهواردین مسافر اکبر:
من افتخار این را داشتم که خدمتگزار باشم از آبدارخانه تا مرزبانی پارک و اکنون هم راهنمای تازه واردین هستم، این خدمتها انسان را به شناخت درون خودش میرساند و در اصل برای خودم و رشد خودم خدمت کردم.
راهنما همسفر مریم:
خدا را شکر در هر جایگاهی که خدمت کردم تجربیات بسیاری کسب کردم. در سفر اول از میکروفن گردان و نصب اپلیکیشن و بعد دبیری، نگهبانی، راهنمای تازه واردین و در آخر راهنما که این خدمتها؛ فقط سراسر آموزش بود. حسهایی درون من مثل اعتماد به نفس و امیدوار بودن بیدار شد. فهمیدم؛ باید هم شجاع بود هم ترسو، لزوماً همیشه ترس چیز بدی نیست؛ جاهایی نگهدارنده است که از چراغ قرمزهای زندگی برای لذتهای زود گذر عبور نکنیم.
با توجه به اینکه شما زوج کنگرهای هستید آیا بودن هر دوی شما در جایگاه خدمتگزاری، خللی در زندگی شما ایجاد نمیکند؟
اصلاً، هر دوی ما با اینکه شاغل هستیم کارها با نظم و برنامهریزی مدیریت میشود تا بتونیم در کنار هم بدون دغدغه و استرس در کنگره خدمت کنیم.
همسفر مریم، دوری از خانواده برای هر همسفری سخت است و شما به علت خدمتی که دارید خیلی کمتر به دیدن آنها میروید؛ راهکار این صبوری چیست؟
بله دقیقاً، قبل از کنگره هر زمانی که دوست داشتم به دیدن خانواده میرفتم؛ آقای مهندس در سیدی مثلث تشخیص ۱ فرمودند: «باید کنترل تمام زندگی به دست خودمان باشد هر حرکتی میکنید؛ باید حساب شده باشد و با برنامهریزی قدم بعدی را بردارید.»
همسفر مریم، قطعاً شما در مسیر زندگی سختیهای زیادی را متحمل شدهاید تا به این جایگاه برسید چه پیامی برای همسفران دارید تا نور امید در دلشان دوچندان شود؟
ناامیدی یکی از مخربتربن حسها است؛ باید به نیروهای راستین بپیوندیم که این راه همیشه سختیهای خودش را دارد ولی در ادامه به آرامش میرسند. در هموار بودن زندگی کسی رشد نمیکند. در کنگره باید برای رسیدن به حال خوب؛ اول حرکت کرد، آموزش دید و بعد خدمت کرد که در انسان حس مفید بودن، تقویت میشود.
به نظر شما تغییر چه زمان در یک همسفر شکل میگیرد؟
وقتی که سفر را شروع میکنیم میبینیم بیشتر از مسافر، یک همسفر احتیاج به درمان از نوع جهانبینیاش دارد تا بتواند با مسافر همراه باشد و زبان همدیگر را بفهمند؛ اینجاست که خواست ما، آغاز تغییر، در ما را شکل میدهد و شروع به ساختن ساختاری جدید میکنیم و اگر این خواست همراه با زمانبندی مناسب، با سعی و تلاش همراه با کاربردی کردن آموزشها باشد تغییر به راحتی در همسفر شکل میگیرد.
کلام آخر:
خوشحالم از اینکه قطرهای در این اقیانوس کنگره هستم، سالها بی هدف زندگی کردم؛ ولی حالا خدا را شکر میکنم، اگر لایق باشم برای رشد اهداف کنگره قدمی بردارم. إنشاءالله روزی کنگره جهانی شود تا آقای مهندس به خواسته قلبیشان برسند. برای ایشان و خانواده محترمشان سلامتی و طول عمر آرزومندم.
طراح سؤال و مصاحبه کننده: همسفر فرشته رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون هفتم)
ویرایش: همسفر پریناز رهجوی راهنما همسفر لیلا (لژیون هفدهم)
ارسال: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر لیلا (لژیون هفدهم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی حر
- تعداد بازدید از این مطلب :
146