English Version
This Site Is Available In English

جایگاه و مسئولیت خداوند و خودمان را تا حد امکان مشخص کنیم

جایگاه و مسئولیت خداوند و خودمان را تا حد امکان مشخص کنیم

سلام دوستان معصومه هستم همسفر 

"در مسائل حیاتی به خداوند مسئولیت دادن، یعنی سلب مسئولیت از خویشتن."

در این وادی ما سعی می‌کنیم، مسائل حیاتی خودمان، جایگاه و مسئولیت خداوند و خودمان را تا حد امکان مشخص کنیم. در وادی اول، دوم و سوم حد و مرز تفکر نشان داده شده و طبق فرموده آقای مهندس بیشترین بار مسئولیت حیات ما بر عهده خودمان است. حال ممکن است گریزگاهی به نظر آید و آن این که از زیرِ بار مسئولیتِ خود شانه خالی کرده و کلید بار مسئولیت زندگی را به صورت حق به جانب به خداوند واگذار کنیم و با گفتن تو بزرگ هستی، ما همهِ چیز خود را به تو واگذار کرده تا تو برای ما مشکلات را حل کنی، فکر می‌کنیم خداوند یا قدرت مطلق یا نیروهای مافوق فرمانبردارهای ما هستند؛ باید دانست که دست‌های آسمانی فقط القا افکار را انجام می‌دهند و بقیه کارها بر عهده خودِ ما است؛ اما گاهی‌ اوقات از قدرت مطلق انتظاراتی داریم که غیر‌معقول است و شاید دلیل آن این باشد که ما به درستی، قدرت مطلق و نیروهای مافوق را نشناخته‌ایم. قدرت مطلق بعد از خلق انسان، او را سر یک دوراهی قرار داد و به او اختیار کامل داد که هر راهی خواست، طی کند؛ یک راه کژی (فسق، فجور) و یک راه راستی (تقوا) است. در کتب متعدد آسمانی نیز اعلام کرده، مسئولیت تمام کارهای انسان به عهده خودش است. دعا و راز و نیاز زمانی می‌تواند مؤثر باشد که ما حداقل در مسیر ارزش‌ها و یا صراط مستقیم حرکت کرده باشیم.

شامل دو بخش است: الف- هسته جسم یا صور آشکار انسان که به آن شهر وجودی یا درون یا کالبد فیزیکی می‌گویند و کاملا قابل رؤیت است.

ب- هسته خارجی یا صور پنهان انسان که شامل نفس، حس‌های خارج از جسم، عقل، روح، ذهن، آرشیو و خیلی چیزهای دیگر می‌شود. نفس تعیین موجودیتی است که در هر صورت، ظاهر و باطن انسان را نشان می‌دهد، نفس؛ نه جسم و نه روح است. نفس انسان بر مبنا خواسته‌ها و دانایی‌ در یک رتبه و یک درجه قرار می گیرد. 

۱- نفس اماره یا امر‌کننده

۲- نفس لوامه یا سرزنش‌کننده

۳- نفس مطمئنه یا قابل اطمینان

هر نفسی دارای خواسته‌هایی است، که در انسان شامل خواسته‌های معقول و غیر‌معقول است. قانون پذیرش مسئولیت حیات و واگذار کردن اختیار به انسان در تمامی مراحل زندگی ما نقش مهمی بر‌عهده دارد؛ حال چه در مرحله نفس اماره، لوامه یا مطمئنه باشیم به هر حال فرقی نمی‌کند و باید کلیه مسئولیت‌های حیات خود را بپذیریم و بر عهده هیچ‌کس حتی قدرت مطلق نگذاریم.

سلام دوستان فاطمه هستم همسفر

در وادی چهارم می‌گوید: مسئوليت دادن به خداوند یعنی سلب مسئوليت از خویش. انسان وقتی گوشه‌ای بنشیند و هیچ تلاشی نکند و بگوید همه چیز را به خدا می‌سپارم یعنی سلب مسئولیت از خویش چنین مواقعی انسان نه جایگاه خود را شناخته است و نه جایگاه خداوند را خداوند کار خود را به بهترین شکل انجام داده است و به او اختیار داده است و ابزارهایی در اختیار او قرار داده مانند قدرت تفکر عقل و پیام آوران الهی انسان می‌تواند با در اختیار داشتن این ابزار و گرفتن آموزش در مسیر درست زندگی که همان صراط مستقیم است قرار بگیرد آن وقت است که خداوند و نیروهای الهی او را کمک و هدایت می‌کنند، خود من وقتی به وادی چهارم رسیدم باعث شد که برگردم به زندگی و تمام مشکلات زندگی‌ام را بپذیرم و بتونم کنار یک مصرف کننده شیشه قرار بگیرم و زندگی کنم و به صلح و آرامش برسم و ایمان دارم که قدرت مطلق هم یاری رسان من خواهد بود و من را در این راه تنها نخواهد گذاشت و او از رگ گردن هم به من نزدیک‌تر است.

سلام دوستان مهسا هستم همسفر 

وادی چهارم: در مسائل حیاتی مسئولیت را به خداوند سپردن، «یعنی سلب مسئولیت از خویشتن» ما سه وادی را وادی پشت سر گذاشتیم، در وادی اول متوجه شدم اشکلات زیادی دارم ناامید شدم؛ ولی وادی دوم آمد گفت: که تو بیهوده آفریده نشدی؛ باید بدانی برای آفرینش تو حتما دلیلی بوده است و در وادی سوم یاد گرفتم که؛ باید دانست هیچ موجودی به میزان خود انسان به خویشتن خویش فکر نمی‌کند؛ یعنی تنها من هستم که می‌توانم به خودم فکر کنم و برای این‌که بخواهم وضعیت خودم را تغییر بدهم؛ باید به فکر خودم باشم و در وادی چهارم آموختم که نمی‌توانم حالا که یک سری مسئولیت دارم یک گریزگاه پیدا کنم و مسئولیتم را به خداوند واگذار کنم و فکر کنم کار درستی دارم انجام می‌دهم، در صورتی که در مسائل زندگی من باید مسئولیت کارهای خودم را به عهده بگیرم و این می‌شود که من کم کم به خودم کمک می‌کنم که خودم را ببینم و اشکالات خود را بپذیرم و بدانم که بخاطر اختیاری که داشتم باعث شدم خودم را به پایین‌ترین نقطه تاریکی سوق بدهم و الان باید به آرامی، مثل این‌که من ته چاه هستم.

وقتی این وادی‌ها را یاد می‌گیرم به آرامی پای خود را روی نقطه نقطه آجرهایی که در پایان هستن قرار می‌دهم تا بتوانم از این چاه تاریک خارج بشوم. این نکته، بسیار حائز اهمیت و مهم است، هیچ چیزی در هستی وجود ندارد و حتی بین نباتات و حیوانات، بین انسان‌ها که هیچ وقت مسئولیت یک طرفه نیست‌، یعنی مسئولیت دو طرفه است، یک پدر نسبت به همسر و فرزندان مسئولیت دارد، حتی ما در مقابل خداوند یک سری مسئولیت داریم خداوند هم در مقابل ما یک سری مسئولیت دارد، خداوند می‌گوید: من غذای شما را فراهم کردم، آب باران را برایتان می‌فرستم، خوراکی و تغذیه شما را فراهم می‌کنم؛ بنابراین در همه جا مسئولیت تعریف شده و ما نمی‌توانیم این را یک طرفه در نظر بگیریم.

اما خط کشی بین مسئولیت‌ها کجاست؟ خط و خطوط بین انسان و خدا تا جایی است، که می‌توانیم مشخص کنیم و بدانیم کدام مال خداست و کدام مال ماست؛ چون این خود یک گریز‌گاه است و آن گریزگاه این است که ما مسئولیت را بیاندازیم به گردن خدا که هر چه به عهده ماست برگردن خدا بیاندازیم.

 ما سعی می‌کنیم برای مسائل حیاتی خودمان جایگاه و مسئولیت قدرت مطلق را تا حد امکان مشخص و مرز بندی کنیم؛ چون قدر مسلم درخواست و یا برداشت و نگرش بعضی از ما انسان‌ها از قدرت مطلق و یا نیروی نظام دهنده کل هستی ممکن است گوناگون باشد. ما در وادی‌های تفکر؛ فهمیدیم که بیشترین مسئولیت بر عهده خود ما است.

گاهی از زیر بار مسئولیت خودمان شانه خالی می‌کنیم و مسئولیت خود را به صورت حق به جانب و به صورت نمادی، الهی و عرفانی و از روی سخاوت و بزرگواری به خداوند واگذار می‌کنیم، اینطور که قیافه حق به جانب می‌گیریم و می‌گوییم ما انسان با خدایی هستیم و ما تو را خیلی قبول داریم، ما فکر می‌کنیم خداوند برای این وجود دارد که اگر ما در اثر بی توجهی و یا کاهلی قرض بالا آوردیم خداوند درب خزانه خود را بگشاید و یا پول را از شخص دیگری بگیرد و به ما بدهد، یا اعتقاد به شانس داریم که البته ما روی شانس هم نمی‌توانیم حساب کنیم؛ چون فقط روی وجود خودمان، فکر خودمان، اندیشه خودمان، تلاش و آموزش خودمان حساب می‌کنیم و معتقد هستیم که اگر ما تکلیف و یا وظیفه خود را انجام دادیم آنگاه بایستی از قدرت مطلق یا نیروهای مافوق انتظار مساعدت و هدایت را داشته باشیم. 

باید در طول زندگی مسئولیت زندگی را بپذیریم و از تلاش فروگذار نباشیم آنوقت دعا، راز و نیاز در مقابل قدرت مطلق موثر واقع خواهد شد.

این قدرت مطلق آنقدر عظیم است که ما نمی‌توانیم آنرا رویت کنیم، مثل این‌که روی کره زمین ایستاده‌ایم ولی؛ نمی‌توانیم آنرا ببینیم. به هر حال برای شناخت این نیرو بایستی اول از دروازه خود عبور کنیم؛ چون اگر روزی بتوانیم خود را بشناسیم بدون تردید آن نیرو را خواهیم شناخت و هر قدر آن نیرو را بشناسیم به همان میزان می‌توانیم تغییرات بزرگ در زندگی ایجاد کنیم.

منبع: سی دی وادی چهارم
نویسندگان: همسفر معصومه، همسفر فاطمه، همسفر مهسا رهجوان راهنما همسفر مرضیه (لژیون اول )
ویرایش: رابط خبری همسفر ثریا رهجوی راهنما همسفر مرضیه( لژیون اول )
ویراستاری و ارسال: همسفر زینب نگهبان سایت
همسفران نمایندگی شوشتر

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .