آقای مهندس در سیدی ایمان میفرمایند: ایمان، تجلی نور خداوند در انسان است و روح خداوند در ما دمیده شدهاست؛ پس ما جزئی از خداوند هستیم. تجلی نور خداوند در انسان؛ یعنی صفات خداوند در انسان متجلی میشود. خداوند بخشنده است و کسی که ایمان دارد، بخشنده است. خداوند مهربان است، کسی که ایمان دارد مهربان است. ایمان؛ یعنی اعتقاد داشتن به خود، انسانها، خانوادهاش، جامعه بشری، حیات، راستی، صداقت و محبت.
ایمان این نیست که فقط شما سفره بیندازید و دعا کنید. ایمان آن چیزی است که ما از عصاره جانمان و زیباییهایی که در وجودمان است را به بقیه انسانها دهیم و کسی که میگوید من ایمان دارم؛ ولی عصاره جانم و مالم را نمیدهم، حتی اگر بنشیند هزار رکعت نماز بخواند یا بالاترین عبادتها را بکند، هیچوقت حالش خوب نیست. کسی که ایمان داشته باشد از جان و مال خودش برای دیگران مایه میگذارد و آنچه برای خودش میپسندد، برای دیگران نیز میپسندد و کسانی که بیایمان هستند همهچیز را برای خودشان میپسندند و نمیتوانند از این نعمتها استفاده کنند. ما تا نکاریم برداشت نمی کنیم، مثل عشق، محبت و با بخشیدن میتوانیم حال خوب را برای خودمان بهوجود بیاوریم.
کسی که ایمان داشته باشد میداند یک حکمتی هم وجود دارد و یک توکلی هم هست؛ پس کارش را میکند و میگوید: خدا کریم است. عبادت به جزء خدمت خلق نیست، به تسبیح و سجاده دلق نیست. کسانی که ایمان دارند؛ واقعاً در آسایش و امنیت هستند و میدانند هر کاری و مشکلی یک حکمتی دارد و کسانیکه ایمان ندارند و همیشه شک و تردید در آنها وجود دارد به انواع و اقسام بیماریها دچار میشوند؛ چون تکیهگاهی ندارند، اعتقاد و پشتوانهای ندارند، مثل فردی است که در دریا در حال غرق شدن است و جایگاهی ندارد. خداوند همه چیز به ما دادهاست و کمکمان میکند و به جایی میرسیم که اگر دست به خاکستر بزنیم، طلا میشود.
من این را خودم دیدم و هم بین افراد کنگره شنیدم وهم مشاهده کردم، وقتی به این مرحله میرسند همه راهها باز میشود و گشایش اتفاق میافتد؛ ولی اگر ناسپاسی و ناشکری کنیم و از صراط مستقیم دور شویم، آن موقع به همان عقب برمیگردیم و به جایی میرسیم که اگر دست به طلا بزنیم خاکستر میشود. اگر گندم کاشتیم، نباید توقع داشته باشیم که جو یا نخود برداشت کنیم و اگر روی حساب چیزی بکاریم به تو محصول خوب میدهد؛ چرا که در ایمان، هر کاری باید بلاعوض باشد، کسی که ایمان دارد؛ باید گذشت داشته باشد و از جان، مال، فکر و اندیشه خودش برای خوشحال کردن دیگران استفاده کند. دست یکی را بگیرد تا خداوند از یک راهی دیگر به او کمک کند؛ ولی کسانی که ایمان ندارند فکر متعادل خوبی ندارند و در آرامش نیستند و بیشتر به خودشان آسیب میرسانند. تو نیکی میکن و در دجله انداز، که ایزد در بیابانت دهد باز. هر چقدر خوبی کنید، بدان بالاخره جایی در قبال آن خوبی که کردهاید خداوند دستت را میگیرد.
نتیجهای که از این سیدی میگیرم این است که كسانی كه ایمان دارند در آسایش و امنیت هستند. كسانی كه ایمان داشته باشند، میدانند هر كاری و هر مشکلی یک حکمتی دارد. وقتی ایمان نداشته باشیم، در هر کاری تردید داریم؛ چون توكل نداریم. ما باید ایمانمان را قوی کنیم تا بتوانیم در زندگیمان بهترین برداشتها را انجام دهیم؛ پس تا خوبی نكنیم خوبی نمیبینیم و چیزهایی كه اتفاق میافتد، بازتاب كارهای خودمان است. خدا را شکر می کنم که با کنگره آشنا شدم و با ایمان قوی که به کنگره داشتم از من یک انسان جدیدی ساخت و توانستم بیشتر روی خود کار کنم و من هر چه جلوتر میروم زیباییها را بیشتر میبینم و امیدوارم که بتوانم یک خدمتگزار واقعی برای کنگره باشم.
منبع: سیدی ایمان (آقای مهندس دژاکام)
نویسنده: همسفر لیلا رهجوی راهنما همسفر سمیه (لژیون ششم)
رابط خبری: راهنما همسفر سمیه (لژیون ششم)
ویراستاری و ارسال: همسفر لیلا رهجوی راهنما همسفر نرگس (لژیون دوم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی زاگرس
- تعداد بازدید از این مطلب :
34