مبحثی که امروز در مورد آن صحبت میشود تحت عنوان بدون حس، هیچ حرکتی انجام نمیگیرد. موضوعی که در مراکز آموزشی مثلاً کلاس ششم یا دهم یا دانشگاه درس داده میشود همه اکثراً در یک فهم یا سطحی هستند و کمابیش موارد را میفهمند؛ اما مبحثی که من در جهانبینی درس میدهم، مخاطب مشخص نیست. مخاطب کسی است که یا تحصیلات ابتدایی دارد و حداقل خوب است که کنگره بیسواد ندارد؛ بنابراین یک مخاطب ممکن است که سوادش در سطح ابتدایی باشد و یک مخاطب در سطح دکترا باشد پس مخاطبهای مختلفی است؛ ولی صحبتهایی که میکنم هر کسی در حد خودش برداشت میکند و برای همه است. بچههایی که تازه سیدی گوش میکنند لازم نیست که همه مطالب را بیاموزند؛ ولی قدر مسلم برای آنها هم یکسری مطلب در سیدی همیشه است. بعضی مطالب را همه میفهمند مثل مکر و بعضی مطالب را متوجه نمیشوند مثل حس بیرون، کالبدها، جهانبینی. تازهواردین در کنگره اول چهل سیدی را مینویسند آنها سیدی روز را نمینویسند؛ چون برای درمان اعتیاد گفتیم جسم، روان و جهانبینی است که هر کدام مهم هستند و مفصل در خصوص آنها مباحثی گفته میشود بخاطر همین است که من در پروژه کنگره۶۰ دانشگاه را دیده بودم و اقدام به تأسیس دانشگاه که در جزیره قشم تا مقطع کارشناسی ارشد رشتههای مهندسی را فارغ التحصیل میدهد انشاءالله رشتههای علوم انسانی هم در یکی دو سال آینده افتتاح شوند؛ چون باید مباحث را دانشگاهی دنبال کنید.
مطلب ذیل را میخوانم و بعد توضیحات را کامل میکنم. استاد میگوید انشاءالله همانطور که مکتوبات ارزش واقعی خود را جهت بیداری انسانهایی که میخواهند به صراط مستقیم بروند نشان میدهند یا آنان خواستهها و جهت خود را بهطور حتم در آن نوشتارها مییابند ما این موضوع را تجربه مینماییم و خوشحال هستیم؛ اما در مورد حس، حس درون که میدانید در بدن است و قابل فهم میباشد و از پنج حس نام برده شده است از جمله حس بینایی، چشایی، بویایی و لامسه؛ اما بحث شما، پنج حس بیرون بدن است که با هفت اندام نزدیکی بیشتری دارند. حس ششم رابطه بین درون و بیرون است. حسهای بیرون قابل رؤیت نیستند حالا در این خصوص توضیحاتی میدهم بدون حس هیچ حرکتی انجام نمیشود چه در صور پنهان، چه صور آشکار شما تا زمانی که حس گرسنگی نداشته باشید به سمت غذا نمیروید. حس گرسنگی، حس مال اندوزی، حس درمان اعتیاد، حس تشنگی، حس عشق ورزیدن پس هر کاری که بخواهیم انجام دهیم میبایست حس آن را در وجود خود داشته باشیم اگر حس آن را نداشته باشیم هیچ حرکتی انجام نمیشود پس منشاء تمام حرکتهای ما حس است حالا بستگی دارد که حس ما چگونه حسی باشد.
یک نفر است فوری احساسش بهم میریزد، عصبانی میشود و گارد میگیرد و... یک نفر دیگر حرفی را که میزنی به راحتی از بغل آن حرف عبور میکند یکی است دارید رانندگی میکنید فحش و ناسزا میدهد و شما هیچ حرفی نمیزنید تو دلت میگویی با نادانان سخن نگو و به راحتی از کنارش میگذری و یکی دیگر میخواهد جوابش را بدهد و با هم درگیر میشوند درگیر شدن همانا و حس خشم هم جلو میآید. وقتی انسان خشمگین میشود ضریب هوشیش سه مرتبه کاهش پیدا میکند ضریب هوشی انسان معمولی ۱۰۰، تیزهوشان ۱۲۰، نابغه ۱۴۰، خنگ ۸۰ و کودن ۶۰ است حالا یکی که جزء تیزهوشان است خشمگین که میشود ۱۲۰ تقسیم بر۳، ۴۰ میشود پس میبینید از خنگ و کودن هم پایینتر میرود پس این نکته از لحاظ علمی ثابت شده است. ما موقعی که خشمگین میشویم چه امتیازهایی از دست میدهیم و چه احمقهایی میشویم، کارهایی میکنیم که زمان عادی هیچ وقت انجام نمیدهیم؛ ولی زمانی که خشمگین میشویم تفکر از دست میرود و در هنگام خشم، اتفاقات بسیار وحشتناک و بدی اتفاق میافتد. بدترین حس، حس ناامیدی است.
کسی که حس ناامیدی دارد، دست از همه چیز بر میدارد و هیچ حرکتی را انجام نمیدهد. انسان در حسهای مختلف که قرار میگیرد دائم آن حس تکثیر میشود، مثل افسردگی، ناامیدی، شادی، حس کمک به دیگران. همه کارهای زندگی ما بستگی به حس ما دارد. استاد میگوید انشاءالله همانطوری که مکتوبات ارزش واقعی خود را جهت بیداری انسانهایی که میخواهند به صراط مستقیم بروند نشان میدهند. آیا مکتوبات ما این کار را میکنند؟ بله مثال کتاب ۶۰ درجه که تا به حال چندین بار چاپ شده است یا کتاب عشق آنانی که خواستهها و جهت خود را در آن نوشتهها مییابند. ما این موضوع را تجربه مینماییم و خوشحال هستیم؛ اما در مورد حس از حس درون که میدانید در بدن و قابل فهم است. قبلاً گفتیم که حس درون و حس بیرون داریم. حس درون در داخل بدن هستند مثل حس چشایی، بویایی، بینایی، شنوایی و لامسه؛ ولی آنهایی که در خواب میبینیم به آنها حس بیرون میگوییم؛ اما بحث ۵ حس بیرون از بدن است که با هفت اندام نزدیکی بیشتری دارد حس ششم رابطه بین درون و بیرون است و یک حس مشترک بین اینها حس ششم به آن میگوییم.
مولانا میگوید «پنج حس از برون میسور او، پنج حس از درون مأمور او حس است و هفت اندام و دگر آنچه اندر گفت نیاید میشمر» باز مولانا میگوید ده تا حس است و ما اینجا میگوییم ۱۱ حس که پنج تا بیرون و پنج تا درون و یکی هم رابط بین اینها حس ششم چطوری؟ مثلاً شما در خانه نشستید یک مرتبه به شما القاء میشود که از خانه بیرون برو از خانه که بیرون میروی، میبینی یکمرتبه سقف آمد پایین، حسهای برون قابل رؤیت نیستند؛ اما همنام خودشان را مییابند. شما حس یک کبوتر را به کبوتر دیگر نمیتوانید درک کنید، حس زنبور عسل به زنبور عسل را نمیتوانید درک کنید. شما زمانی میتوانید حس زنبور عسل را درک کنید که همنام خودش باشید در انسانها هم باید حسشان همنام شود تا بتوانند یکدیگر را درک کنند به هر چه که وجود دارد، باید دلت بخواهد تا بتوانی بهش برسی و درکش کنی اگر بخواهی ببینی در کتاب آسمانی چی نوشته شده؟ باید دلت بخواهد و تمنای دل داشته باشی و مطالعه کنی تا ببینی چه است، هر کاری که بخواهی بکنید باید تمنای دل داشته باشید. وقتی تمنای دل داشتید الهام به آن شکل میدهد میخواهید ببینید که آیا انسان بعد از مرگ است یا نیست یا میخواهی ببینید روح یا نفس چه است تمنای دل باید داشته باشی وقتی خواستی الهام بهش شکل میدهد وقتی بهطور جدی وارد آن مرحله شدی از آن منبع به ما الهام میشود.
«وَنَفْسٍ وَمَا سَوَّاهَا» و سوگند به نفس آدمي و آن كس كه آن را منظم ساخته «فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا» سپس فجور و تقوا، شر و خير را به او الهام كرده است. «قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَكَّاهَا» كه هر كس نفس خود را تزكيه كرده، رستگار شده «وَقَدْ خَابَ مَنْ دَسَّاهَا» و آن كس كه نفس خويش را با معصيت و گناه آلوده ساخته، نوميد و محروم گشته است. الهام بستگی به انتخاب تو دارد یا منفی است و یا مثبت مثلاً میخواهی یک میکروبی را پیدا کنی و بیندازی بین انسانها آن را بمب شیمیایی کنی، آن الهام فجور میشود پس انسان در پی هر چه است همان به انسان الهام میشود؛ بنابراین کسی که در تاریکی است مرتب بهش تاریکی الهام میشود مثل کسی که مواد مصرف میکند همیشه مواد بیشتر میشود و تنوع نیز بیشتر میشود وقتی به انسان الهام میشود از روی الهام، اقدام میکند حالا انسان هر چه پالایش بیشتر داشته باشد، تراوش بیشتر میشود یعنی موفقتر میشود و دریافتش بیشتر میگردد تا زمانی که پالایش نشوی هیچ چیز دیگری ارزش ندارد. حس مانند خداوند است در تمام هستی و نیستی موجود و رؤیت ناپذیر است؛ اما همنام خودش قابل حس است.
حس در یک اتم، کروات، کهکشانها و... وجود دارد؛ ولی رؤیت ناپذیر است و قابل دیدن نیست و زمانی که همنام خودش باشد قابل حس است بین انسانها تا همنام نباشد یکدیگر را درک نمیکند. دو تا کلاه بردار یکدیگر را درک میکنند. یک انسان پالایش شده و انسان کلاه بردار یکدیگر را درک نمیکنند؛ چون همنام و هم حس نیستند. مجنون عاشق لیلی بود، لیلی یک دختر خیلی لاغر و زشتی است وقتی افراد لیلی را میبینند به مجنون میگویند لیلی همین بود بیا صدتا دختر خوشگل بهت معرفی شود. مجنون میگوید تو باید مجنون باشی تا لیلی را از دریچه مجنون ببینی نه از دریچه چشم خودت همین جا است که میگوید همنام خودش قائل حس است پس بینید در بین انسانها باید همنام باشید تا بتوانید یکدیگر را درک کنی ما حس دو تا مگس را اصلاً درک نمیکنیم پس باید همنام یکدیگر باشید تا یکدیگر را درک کنید اگر میخواهید به خارج از جسم حرکت کنید باید بدانید که مکان و مبدأ و منشاء ریشه از جسم است از قفس تن شروع میشود و بعد به ماوراء اندیشه هدایت میکند. عرفا و بزرگانی هم که بودند سیر و سلوک میکردند اینها از قفس تن خارج میشدند و به مسائلی میپرداختند و به قول سهروردی حکیم تعلیم کسی است که همینطوری که لباس از تن در میکند خلأ کالبد کند و به عالم بالا برود هر چیزی آغازی دارد و برای شناخت بقیه مطالب میبایست وسیلهای باشد.
یعنی مانند صورت مسئله در این مسئله هم حداقل بایستی یک مسئله یا موضوع معلوم باشد تا بتوان مجهولات دیگر را یافت هر کاری بخواهیم کنیم باید یک چیزی از آن مشخص باشد برای حل مسئله اعتیاد میبایست صورت مسئله را بدانیم در قدیم کسانی که از ششم ابتدایی به بالا خواندهاند یادشان است که یک معادله داشتیم معادله یک مجهولی باید بعضی چیزها معلوم باشد تا بتوانیم مجهول را پیدا کنیم مثلاً میخواهیم برویم مشهد، چقدر زمان میبرد؟ با چه میخواهیم برویم؟ تا مشهد چند کیلومتر است؟ پس وقتی میخواهید کاری را انجام دهید باید یک چیزهایی مشخص باشد تا مشخص نباشد، نمیشود. مثلاً یک نفر دوست شما است؛ اما شما میزان و عمق دوستیاش را نمیدانید. جوانی به پدرش گفت من میخواهم جشنی بگیرم و دوستانم را دعوت کنم پدر گفت من همه را دعوت میکنم آیا این دوستانت ارزش دارند؟ گفت بابا اینها همه دوستان خوب و قدیمی من هستند. پدر برای همه کارت دعوت نوشت که برای دوستشان جمشید مشکلی پیش آمده و تحت تعقیب دولت است شما بیایید و با هم مشورت کنیم، ببینیم چکار کنیم غیر از یکی الی دو نفر هیچکدام نیامدند. گفت پدر، تو برای دیگران کارت دعوت نفرستادی؟ گفت چرا نوشتم که برایت مشکلی پیش آمده غیر از همینها دیگر کسی نیامده است.
میگوید بعضی دوستان تا پول داری رفیقت هستند، قربان بند کیفت هستند. قطعاً دوست در دوستیاش باید امتحان شود. ما هر کاری بخواهیم کنیم باید صورت مسئلهاش معلوم باشد تا بر مبناء آن گام بعدی را برداریم. شاگرد میگوید آیا فکر تصور کردن و ذهن جزء حس میباشند؟ استاد میگوید: نامهایی که بیان کردی جزء مجموعه ذهن هستند اگر شما حس نداشته باشید، هیچ حرکتی صورت نمیگیرد خواه در خواب باشید یا در بیداری همیشه وسیله اندیشیدن در اختیار نیست. شما یک لحظه فقط نگاه میکنید به نظر میرسد که با چشمان خود نگاه میکنید؛ اما اینطور نیست بلکه با دید دیگری به مکان و زمانهای گذشته یا حال و آینده سیر مینمایید و برگشت میکنید. وقتی به وقت خود نگاه میکنید، میبینید فقط چند ثانیه یا کمتر از یک دقیقه بوده؛ اما گویی در آن بعد از زمان و مکان بهطور طولانی بوده و زندگی کردهاید پس در اینجا تفکر و اندیشه هیچ نقشی در این موضوع نداشته است؛ اما ریشه و پایهاش همان تفکرات گذشته بوده است پس دیدن و سفر در جاهایی که جسمت نبوده چطوری توجیه میکنید پس اگر قدری خوب فکر کنید میبینید که کار، کار همان حسها است. حسهای بیرون بر بقیه پیکرها مانند کسی که یک دستگاه داشته باشد و از آن استفاده نکند و یا فقط مواقعی که لازم است طبق فرمان استفاده نماید شاید مفهوم کامل نشود؛ اما اطلاعاتی که به بدن ما میرسد همه به ما داده نمیشود بلکه در ضمیر ناخودآگاه باقی میماند زیرا با مسائل اطراف ما مطابقت ندارد و باعث مشکلات میشود پس پنج حس دیگر شما نیاز به ابزار ندارد و این به هر کس داده نمیشود مگر فرمان داشته باشد پس نتیجه میگیریم که بدون حس، هیچ حرکتی انجام نمیشود، حس ما خیلی تعیین کننده است که ممکن است حس ما حس تنفر باشد، ناامیدی، امیدواری، خدمت یا سوءاستفاده باشد اینها تعیین کننده ما است و بعد برای مشخص کردن هر مسئلهای میبایست یکسری چیزها معلوم باشد اگر معلوم نباشد آن کار انجام نمیشود از جمله یکی از چیزهایی که خیلی ضروری است این است که باید صورت مسئله مشخص باشد.
نویسنده: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر محیا (لژیون سوم)
رابط خبری و ویراستاری: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر محیا (لژیون سوم)
ارسال: همسفر منصوره رهجوی راهنما همسفر مهدیه (لژیون اول)
همسفران نمایندگی کریمان
- تعداد بازدید از این مطلب :
53