در سیدی خشم، آقای مهندس میفرمایند؛ بدون حس هیچ حرکتی در صور پنهان و صور آشکار انجام نمیگیرد. ما انسانها پنج حس داریم که شامل حس بویایی، چشایی، شنوایی، بینایی و لامسه است که حسهای درون نام دارند همچنین دارای پنج حس بیرون نیز هستیم که ما آن حسها را درخواب با یک پیکره دیگر میبینیم، مانند زمانی که در خواب هستیم و کابوس میبینیم یا صدایی میشنویم، این پنج حس قابل لمس و رویت نیستند ولی وجود دارند. در این میان حس دیگری نیز وجود دارد که رابط بین حسهای درون و حسهای بیرون ما است، که حس ششم یا حس یازدهم نیز گفته میشود.
تمام حسهای انسان نوعی گیرنده هستند و باعث حرکت او میشوند، از جمله این حسها میتوانیم به حس شادی، حس ناامیدی، حس تنفر و حس خشم اشاره کنیم که منشاء تمام حرکتهای ما هستند و بستگی به این دارد که حس ما چگونه باشد، گاهی وقتها شخصی را میبینیم که با کوچکترین حرفی، عصبانی میشود ولی در مقابل فرد دیگری به راحتی از کنار آن موضوع عبور میکند و یا واکنش شخصی دیگر نسبت به آن موضوع حس انتقام است و خیلی زود خشمگین میشود. در مورد خشم این مسئله وجود دارد که در شرایط عادی ضریب هوشی افراد نابغه صد و بیست و ضریب هوشی افراد معمولی صد و افراد کم هوش هشتاد، و ضریب هوشی یک فرد کودن، شصت است.
اگر ضریب هوشی فردی تقسیم بر سه شود، در مقابل شخصی که نابغه هست عصبانی شود، از فرد کودن هم ضریب هوشیاش پایینتر میشود و اصلاً نمیتواند خودش را کنترل کند و تعادل داشته باشد و امکان دارد که در اثر خشمگین شدن دچار درگیری و حتی در حالت پرخاشگری تعادل خود را از دست داده و یک مشاجره ساده منجر به قتل شود و پیامد آن مجازات فرد خاطی خواهد شد. پس همه ما باید سعی کنیم کمتر خشمگین شویم.
اگر حس ناامیدی و افسردگی بر انسان چیره شود، الهام شیطانی است و اگر راهی برای رهایی از حس ناامیدی پبدا نکند، درقهقرا و تاریکی فرو میرود و باعث مشکلات زیادی میشود، دست از همه چیز و همه کس بر میدارد و هیچ حرکتی نمیکند. در نتیجه ما باید سعی کنیم حسهای درستی مانند امیدواری و شادی را در درون خود تقویت کنیم. حس در تمام هستی و نیستی، حتی در یک اتم و مولکول و کروات و کهکشانها نیز وجود دارد ولی قابل دیدن نیست بلکه همنام خودش قابل حس است.
نیرویی که ما را به جاهای دیگر میبرد و میآورد و ما آگاه و خبردار نمیشویم و یادمان نمیماند همان حسهایی هستند که طبق فرمان، انجام به عمل میآورند و تمام این مسائل توسط حسهای بیرون انجام میگیرد. حسهای بیرون انسان از اهمیت خاصی برخوردار و تعیین کننده بسیاری از امور انسان هستند. برای مشخص شدن هر مسئلهای باید نقاطی معلوم و صورت مسئله هر چیزی کاملاً مشخص باشد.
اگر راهنما حس کمک کردن به رهجوها را نداشته باشد نمیتواند به آنان کمک کند، ما در کنگره حس کمک کردن به همنوعان خود را یاد میگیریم، بنابراین حس خدمت کردن بسته به نوع حسی است که در ما وجود دارد. حس ششم رابط بین حسهای درون و بیرون انسان است و نوعی الهام به شمار میرود، مثلاً یک دفعه از منزل خارج میشویم سپس میفهمیم که سقف خانه ریخته است، این نوعی الهام هست که در موجودات دیگر و حیوانات نیز وجود دارد مثل الهام به زنبور عسل، که در آیاتی از قرآن به فالهمهافجورها وتقوی ها اشاره زیادی شده است.
الهام میتواند از نوع فسق و فجور یعنی همان الهام منفی باشد یا الهام تقوی و مثبت باشد و ما را در جهت راهی که انتخاب کردهایم کمک کند. انسان هر خواسته و هدفی که داشته باشد، باید بر مبنای تمنای دل و خواست قوی باشد، وقتی تمنای دل در او ایجاد شد الهام هم شکل میگیرد، بعد از دریافت الهام اقدام به انجام خواسته مورد نظر خود میکند و سپس به تدریج پلههای تزکیه و پالایش و صعود را طی کرده و در سراشیبی صراط مستقیم قرار میگیرد، یعنی انسان در اثر تزکیه و پالایش میتواند در صراط مستقیم قدم بردارد و هر کاری را که بخواهد انجام دهد، ولی ابتدا باید یک قسمتی از آن کار معلوم باشد تا بتواند بقیه مطالب را مشخص کند، مثلاً برای درمان اعتیاد، ابتدا باید صورت مسئله آن را بدانیم تا قادر به درمان باشیم.در کنگره۶۰، صورت مسئله اعتیاد توسط آقای مهندس حلشده است همچنین سیستم ایکس انسان توسط ایشان شناخته شد، بنابراین درمان قطعی اعتیاد نیز صورت گرفت، پس برای مشخص شدن هر مسئلهای باید یک سری نکات معلوم باشد، اگر معلوم نباشد آن کار انجام نمیگیرد.
نویسنده: همسفر زکیه هجوی راهنما همسفر مینو (لژیون دوم)
رابط خبری لژیون: همسفر حکیمه رهجوی راهنما همسفر مینو (لژیون دوم)
ویراستاری و ارسال: همسفر لیلا رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون اول) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی صائب تبریزی
- تعداد بازدید از این مطلب :
88