وادی دوازدهم میگوید:«در آخر امر، امر اول اجرا میشود»
در این وادی آقای مهندس در مورد بوجود آمدن انسان و جهانها صحبت میکند؛ که در یک گرد همایی همه دور هم جمع شده بودند و قدرت مطلق اعلام میکند که انسان را خلق کرده است و همه اسمها را به او یاد دادهام؛ در اینجا منظور از اسمها چند مفهوم را به ما نشان میدهد؛ یکی اسم اشیا یعنی؛ هر چیزی که وجود دارد اسم دارد. دوم مفهوم و کنح نامها یعنی؛ وقتی میگویم تلخی تا وقتی تلخی را نخوره باشی متوجه آن نمیشوی یا وقتی حرف از اعتیاد میزنیم تا فرد معتاد نشود؛ متوجه معنی آن نمیشود؛ ما وقتی در آسمانها بودیم یک اسم داشتیم؛ ولی امروز یادمان رفته است یعنی؛ صور پنهان ما در جهانهای دیگر هم بوده است؛ پس یکی از مفاهیم دیگر آن این است که در جهانهای دیگه پیشینه ما چه بوده است.
در مورد انسان و خلق آن اینطوری توضیح داده است؛ انسان موجودی است که صور پنهان آن مانند همه موجودات دیگر از آتش است و از ویژگیهای انسان به دو مورد اشاره میکند:
۱- اختیار انسان: انسان موجودی است که به همه سرنوشت خودش مختار است و خودش میتواند سرنوشت خودش را مشخص کند؛ حالا چه از این ویژگی استفاده کند یا نکند.
۲- داشتن علم: خداوند در وجود همه انسانها علم را قرار داده است و اکثر صفات قدرت مطلق را در اندازههای کوچک به انسان داده و درون انسان تعبیه کرده است. مفهوم این ویژگی این است که؛ اگر به یک حیوان ریاضیات یا هنر یا موسیقی یا هر چیز دیگری یاد بدهند هیچ وقت یاد نمیگیرد؛ چون در درونش وجود ندارد؛ ولی انسان همه آنها را یاد میگیرد؛ چون درون خودش نهادینه شده است مثلاً؛ اگر خداوند بخشنده است انسان هم میتواند بخشنده باشد؛ اگر خداوند خلق میکند؛ انسان هم می تواند خلق کند و فقط نوع آن فرق دارد. فقط با آموزش و تجربه میتوانیم همه علمها را که در درون خود داریم پیدا کنیم و اختیار کامل داریم تا سرنوشت خودمان را رقم بزنیم و به مرحلهای برسیم که بتوانیم راه را از چاه تشخیص بدهیم؛ یعنی اگر به طرف ارزشها رفتیم به آرامش میرسیم و اگر به طرف ضد ارزشها رفتیم به ناآرامی اضطراب و سختی و عذاب میرسیم.
در آخر امر، امر اول اجرا میشود؛ امر یعنی؛ دستور فرمان یعنی شو شود. مفهوم این جمله چیست؟ ما برای اینکه بتوانیم به اهداف و خواستههای خودمان در زمین برسیم باید؛ مسئله زمان را در نظر بگیریم؛ یعنی هر دستور یا خواستهای با گذشت زمان به اجرا در میآید؛ اگر خواسته و دستور اول من این است که زبان یاد بگیرم یا درس بخوانم یا راهنما شوم یا به رهایی برسم؛ بلافاصله به این امر و خواسته نمیرسم بلکه؛ باید به آن زمان بدهم تا در آخر امر به اون نتیجه و خواسته خودم برسم.
اینجا سوالی پیش میآید که آیا ما میتوانیم در بیزمانی هم چیزی بسازیم یا به خواستههای خودمان برسیم؟ جوابش بله است در بیزمانی میشود همه چیز بسازیم ولی در زمین و جهان خاکی نمیتوانیم مثلا؛ من الان در ذهنم ساختمان هزار طبقه میتوانم بسازم. زمان در جهان خاکی چیست؟ هیچ چیز جهان در حال سکون نیست تمامی ذرات و اتمها در حال حرکت هستند و ما هم در حال حرکت هستیم حتی؛ سلولهای ما از بین میروند و دوباره ساخته میشوند همه چیز در حال حرکت است و ثابت نیست.
پس اگر من بخواهم به نتیجه برسم؛ باید زمان را در نظر بگیرم و زمان را سپری کنم مثلاً؛ دلم میخواهد خیاطی یاد بگیرم، شغلی ایجاد کنم یا لاغر شوم و وزن خود را به تعادل برسانم؛ برای همه اینها احتیاج به زمان دارم و هیچ راهی وجود ندارد که زمان را از بین ببریم و هر کسی هم بخواد زمان را از بین ببره دچار مشکل میشود؛ برای اینکه بتوانیم به آخر امر برسیم؛ باید از مراحل تغییر، تبدیل عبور کنیم و به نتیجه یا ترخیص برسیم در کل برای اینکه؛ به هر خواستهای که داریم برسیم باید زمان را سپری کنیم و سه مرحله «تغییر تبدیل و ترخیص» را پشت سر بگذاریم.
نویسنده: همسفر الهام رهجوی راهنما همسفر ملیحه (عضو لژیون سردار)
رابط خبری: همسفر سمیه رهجوی راهنما همسفر ملیحه (عضو لژیون سردار)
عکس: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر ملیحه (عضو لژیون سردار)
ویراستاری وارسال: همسفر سعیده رهجوی راهنما همسفر ملیحه (عضو لژیون سردار) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی آزادشهر
- تعداد بازدید از این مطلب :
23