English Version
This Site Is Available In English

حرکت کردن در مسیر درست با تلاش مستمر

حرکت کردن در مسیر درست با تلاش مستمر

سلام دوستان فاطمه(گ) هستم همسفر

اگر بخواهیم درباره وادی دوازدهم حرف بزنیم مطالب بسیاری هستند که تا‌کنون چشممان را بر روی آن‌ها بسته بودیم و زمانی‌که به کنگره آمدیم با نوشتن سی‌دی‌ها آگاهی ما بالا رفت و متوجه شدیم که می‌توانیم تغییر کنیم. در وادی دوازدهم قدرت مطلق به ساکنین می‌گوید: انسان هم خلقی است مانند شما که صور پنهانش از آتش است؛ اما صور آشکارش این‌گونه خلق شده است که انسان دو قسمت است؛ یکی جسم و دیگری نفس است. جسمش از خاک است و نفسش از آتش، جهان خاکی امواجی از خاک است، خداوند امواج را به هم نزدیک‌تر و متراکم‌تر نمود و از فشردن امواج ذراتی مانند پتاسیم، منیزیم، کلسیم و ..... شهری به وجود آمد به نام جسم و به انسان هم گفت: برود در این شهر، ساکنین پرسیدند جهان خاکی چگونه به وجود آمد؟جانشین پاسخ می‌دهد، شما نمی‌توانید درکش کنید؛ چون نمی‌توانید لمسش کنید. هر موجودی یک گیرنده دارد مثلا بینایی ما از رنگ قرمز تا بنفش است؛ اما مادون قرمز و مادون بنفش را نمی‌‌بینیم. پس اگر جهانی از این امواج درست شود انسان قادر به دیدنش نیست.

جهان شما هم برای زمینیان قابل درک نیست. همان‌طور که یک گندم می‌کارید شکاف بر می‌دارد. هر هسته‌ای که شما می‌کارید باید شکافته شود جهان خاکی هم همین است و هسته اولیه شکافته شد. هسته گردو که از آن یک درخت بیرون می‌آید و از انرژی‌های دیگری کمک گرفته است. جهان هستی هم وقتی به وجود آمد از انرژی‌هایی کمک گرفته که ما هنوز آن‌ها را نمی‌شناسیم. این امواج آمدند و جهان را به وجود آوردند. امواج هم اطلاعات زیادی در خود ذخیره کردند. هر کسی که از دنیا می‌رود شخص دیگری به دنیا می‌آید، هر مسافری که به مقصد می‌رسد شخص دیگری سفرش را آغاز می‌کند؛ بنا‌براین همه این‌ها در حال تغییر است، پس ما همیشه با انسان‌های کم خرد مواجه می‌شویم و این سیستم نظام هستی. کارش این است که انسان‌های کم‌خرد را به خردمند تبدیل نماید و این جزء ساختار هستی است و حتما باید تغییر انجام شود.

سلام دوستان زهرا ( آ ) هستم همسفر

وادی دوازدهم به ما می‌گوید: در آخر امر، امر اول ااجرا می‌‌شود، یعنی اگر من خواسته، هدف و یا نیتی دارم با تصویر سازی در ذهن خود و حرکت کردن در مسیر و هدف خود با تلاش مستمر می‌توانم به آن خواسته اولیه برسم و در پایان کار آن هدف اولیه اجرا می‌‌شود. به‌ عنوان مثال اگر من بخواهم یک شغل خانگی را راه‌ اندازی کنم و از طریق آن به درآمد لازم برسم، ابتدا باید در مورد آن شغل آگاهی لازم را کسب کنم، سرمایه اولیه، ابزار و لوازم مورد نیاز برای راه‌ اندازی شغل مورد‌نظر را مهیا کنم و بعد از شروع، بتوانم آن محصول را به بازار ارائه بدهم تا در آخر به آن درآمد لازم برسم. پس در پایان هر کاری آن امر اول اجرا می‌ شود.

اگر من از همان روز اول انتظار داشته باشم که سرمایه اولیه به من بازگردانده و به سود کلان برسم، سخت در اشتباه هستم. ما باید بدانیم که این شغل در طی چند روز یا چند ماه دیگر به ما جواب‌گو است و با صبر و تلاش می‌توانیم آن سرمایه اولیه را به دست بیاوریم و بعد از آن هم برای ما محل کسب درآمد باشد. همان‌طور که جناب مهندس حسین دژاکام همیشه می‌فرمایند: ما در هر کاری باید پارامتر زمان را در نظر بگیریم و بدانیم که زمان مسئله بسیار مهمی است. اعتیاد هم به همین صورت است، من نباید فکر کنم که یک مصرف‌ کننده می‌‌تواند یک‌باره مواد را کنار بگذارد و از اعتیاد رها شود؛ زیرا در اثر مصرف مواد جسم، روان و جهان‌‌بینی مصرف‌ کنندگان دچار تخریب‌ شده و باید با استفاده از روش مناسب DST و داروی مناسب OT و در زمان مناسب درمان صورت بگیرد و در طی این چند سال ما شاهد رهایی و درمان خیلی از مسافران بوده‌ایم و همین روش باعث شده که به تعادل لازم برسند و این امر، ابتدا در فکر آن‌‌ها بوده و در آخر امر آن امر اول اجرا شده است، یعنی فرمان رهایی؛ بنابراین ما در تمام مسائل و امورات زندگی خود باید به این مسئله توجه کنیم و این‌ یک قانون کلی است.

سلام دوستان لیلا هستم همسفر

وادی دوازدهم می‌گوید در آخر امر، امر اول اجرا می شود. این وادی در اصل می‌خواهد بگوید: اگر می‌خواهی به هدف و خواسته‌‌ خود دست پیدا کنیم باید طبق اصول حرکت کنیم و چند نکته را در این وادی به ما یاد‌آور می‌شود. ‌اختیار، زمان، تغییر، تبدیل، ترخیص و نیرو‌های القا، احیا و تحرک هم وجود دارد. برداشت من این است که وقتی در این وادی هدفی را در نظر می‌گیرم باید برای آن هدف شروع به حرکت کنم و در این بعد از حیات که ما زندگی می‌کنیم بدون در نظر گرفتن زمان نمی‌توانیم کاری انجام دهیم و بعد دیگری نیز وجود دارد که بی‌زمانی در آن معنا دارد؛ مثلا در درمان اعتیاد ۱۰ ماه زمان نیاز است؛ اما در جهان ذهن ما، آسمان‌ها و در بعد‌های دیگر نیاز به زمان نیست.

مثلا در ذهن ما، تصور یک ماشین مدل بالا زمان ندارد ولی در بیرون از بعد زمان یک مدتی دارد و  و زمان یعنی شمردن. مثلا در درمان اعتیاد ما احتیاج به گذشت زمان داریم تا بتوانیم بر اثر گذشت زمان تغییراتی را در خود انجام دهیم تا تبدیل شویم و‌ در نهایت ترخیص شویم و برای تغییر ما باید زمان را در نظر گرفت. این‌طور نیست که ما از فردا بخواهیم تغییر کنیم و این تغییرات در یک شب صورت بگیرد؛ بلکه باید علم و دانایی خود را بالا ببریم، با تجربه و آموزش به چیزهایی که در کنگره وجود دارد مانند شناخت و معرفت برسیم تا بتوانیم تغییر کنیم. وقتی علم را یافتیم می‌توانیم به آرامی تبدیل شویم و پس از آن ترخیص صورت می‌گیرد.وادی دوازدهم مانند یک نمایشنامه است که بسیار شیرین و روان توضیح داده شده و در یک مقطع که جانشین می‌گوید: انسان ها خصوصیات زیادی دارند می‌توانند خردمند باشند و هم خردمند نباشند و به گفته جناب مهندس:‌ به جز اختیار انسان موضوع دیگری نیز در بر دارد و آن نیمه‌ تاریک و روشن انسان است که در مقطعی در تاریکی‌ها بودیم و در مقطعی در روشنایی‌ها، این تاریکی می‌آید و می‌رود و تمام زندگی مد و افراد را در بر می‌گیرد. این خصوصیت انسانی است که با اختیاری که دارد از دل تاریکی به روشنایی برسد، ترخیص شود و همه جا را روشن ببیند.

رابط‌خبری: همسفر مهسا رهجوی راهنما همسفر هما (لژیون دوم)
ارسال: همسفر فاطمه راهنمای تازه‌واردین
همسفران نمایندگی الیگودرز

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .