English Version
This Site Is Available In English

در تزکیه و پالایش شکسته شدن ساختار دردناک است

در تزکیه و پالایش شکسته شدن ساختار دردناک است

خلاصه سی‌دی فوتون

فرد دانا هر چیزی را قبول نمی‌کند ولی فرد نادان هر مسئولیتی را خواهد پذیرفت و این یکی از نشانه‌های تعادل داشتن و تعادل نداشتن انسان است. وجود انسان مانند زمین است و تفکرات و دانش و اندیشه او مانند بنا است. این بنا می‌تواند کوچک و یک طبقه باشد می‌تواند کلبه باشد و یا ساختمانی عظیم باشد با امکانات زیاد، برای هر انسانی بستگی به ظرفیت و شخصیت انسان دارد. اگر تغییرات سطحی و در حد تنوع باشد مانند تغییر رنگ اتاق یا گردش رفتن و... خیلی سخت نیست و نتیجه آن سریع به دست می‌آید درواقع با مقداری سختی می‌توانیم نتیجه را دریافت کنیم. زمانی که تغییرات باشد یعنی ما بخواهیم از فضای داشته بهتر استفاده کنیم یا فضا را ازنظر ساختار تجدید کنیم مانند اینکه دیوار کاذب بسازیم اتاق به وجود آوریم یا غیره ممکن است یک یا دو ماه طول بکشد که در این صورت نسبت به مرحله قبل سختی بیشتری وارد می‌شود  ممکن است در ساختمانی به‌اندازه 12 نفر اتاق باشد و ما با تغییری اتاق اضافه کرده و 15 نفر دارای اتاق شوند و به‌این‌ترتیب همه افراد دارای اتاق خواهد شد اما ممکن است شرایطی به وجود آید که به‌اندازه 500 نفر اتاق لازم باشد در این شرایط هر چه دیوار ساخته شود نمی‌توان 500 اتاق داشت نهایتاً 20 نفر دارای اتاق خواهند شد. در این قسمت باید ساختار منهدم شود و ساختار جدیدی به وجود آید. وقتی به این مراحل نگاه می‌کنیم متوجه می‌شویم چند ساختار منهدم شدند تا به ساختاری بزرگ رسیده است.
انسان‌هایی که کارهای بزرگی انجام داده‌اند و توانایی‌های زیادی داشته‌اند نیز انسان بوده‌اند اما تفاوت آن‌ها در این است که ساختارهای زیادی را پشت سر گذاشته‌اند یعنی ساختار آن‌ها در ابتدا بسیار ابتدایی بوده سپس مرحله‌ای بعد و سپس مرحله‌ای بعد. در تزکیه و پالایش هر انسانی شکسته شدن ساختار، دردناک‌ترین مرحله هست. وقتی شما هواپیمایی دارید که 20 تن را جابجا می‌کند کار شما را راه می‌اندازد و مشکلات شما را حل نمی‌کند ولی زمانی که ساختار را از هم متلاشی می‌کنید دیگر هیچ‌چیزی ندارید و هیچ کاری نمی‌توانید انجام دهید و مجبور هستید خیلی از کارها را خودتان انجام دهید و امکاناتی که وجود داشت از شما گرفته می‌شود. هر انسانی حاضر نیست این مرحله را انجام دهد و با این قضیه روبه‌رو شود و با خود می‌گوید تمام چیزهایی که دارد را از دست بدهم یا توانایی‌های خود را از دست بدهم و مستقیماً وارد جهنم شوم، دوستان و احساسات خود را از دست بدهم به دلیل سخت بودن عده‌ای اندک این را می‌پذیرند و همان عده اندک سال‌های سال طول می‌کشد تا ساختاری جدید به وجود آورند. ساختار جدید برابر است با توانایی جدید، قدرت جدید، حافظه جدید، استعداد جدید، چیزی که قبلاً در آن شخص وجود نداشته است. یکی از شکسته شدن ساختارها وارد شدن به اعتیاد است.

بیماری اعتیاد از حالت‌هایی است که ساختارهای شخص را کاملاً از بین می‌برد و منهدم می‌کند کسانی که بیمار اعتیاد شده‌اند آن را پذیرفته‌اند و می‌توانستند آن را قبول نکنند. می‌توانستند مسیر زندگی دیگری را انتخاب نمایند اما قبول کردن آن‌ها و اینکه این دشواری را تجربه می‌نماید از طرفی دشواری و درد است و از طرفی فرصت و امکاناتی است تا شخص بتواند ساختار جدیدی را با روش دی اس تی به وجود آورد. روش DST متدی بود که امکان به وجود آمدن ساختار جدید را در عمق بیماری اعتیاد و تاریکی فراهم نمود و قبل از آن چنین چیزی وجود نداشت به همین دلیل؛ هر فردی ساختار خود را ازدست‌داده و وارد دنیای اعتیاد شده بود، مال‌باخته‌ای واقعی بود چراکه هر آنچه داشته را ازدست‌داده و راه خروج و ساختن بنای جدید وجود نداشت کسانی که به درمان می‌رسند توانایی‌هایی را در خود می‌بینند و آن‌قدر توانایی آن‌ها بزرگ و بارز است که قابل‌رؤیت است و در قبل وجود نداشته است. اصل قضیه این است که تمام انسان‌ها در آفرینش یکسان هستند. همه انسان‌ها تمام عناصر و ساختارها را در آفرینش خود دارند اما شخصی آگاهی اندک دارد و مس را انتخاب می‌کند اولین عنصری که پیدا شد. اگر این‌گونه نگاه کنیم، هیچ تفاوتی از نظر آفرینش در انسان وجود ندارد. همچنین درگذشته گفته شد بیماری کبر نیز از جایی به وجود می‌آید که شخص تصور می‌کند از فلز پلاتین یا طلای ناب ساخته‌ شده است و بقیه انسان‌ها از چیز پایین‌تری ساخته‌ شده‌اند. کسی که چنین تفکری را داشته باشد، هزاران بیماری دیگر در کنار آن به وجود می‌آید مانند وسواس. مطلب دیگر این بود که؛ انسان می‌تواند ساختار خود را منهدم کند و به ساختاری جدید دست یابد اما قوانین انتخاب وجود دارد.قوانین انتخاب، از انتقال الکترون‌ها در ترازهای اتمی الگوبرداری شده بود یعنی؛ زمانی که الکترونی از مداری به مدار دیگر جهش داشته باشد، باید یک فوتون به آن تابیده شود و فوتون توسط آن الکترون دریافت شود و سپس با پرشی به مدار دیگر صعود کند اگر هم بخواهد از مدار بالاتر به مدار پایین‌تر بیاید، باید الکترون یا فوتونی از دست بدهد و در مدار پایین‌تر سقوط کند و برای جهش باید نوری دریافت نماید. درنتیجه؛ یا باید نوری از دست بدهد و یا نوری دریافت کند. انسان نیز همین‌گونه است و همان ذرات در انسان صادق است.

جهش امکان‌پذیر است اما نمی‌توان از هر ترازی به ترازی دیگر رفت. مثلاً نمی‌توان از مس به نقره رفت اما می‌توان از آهن به نقره رفت. باید ابتدا ساختار آن خرد شود و به آهن برود و سپس از آهن خردشده نقره برود. بعضی به این تغییر، گذارهای مجاز و گذارهای ممنوع یا غیرمجاز می‌گویند. اگر انسان در وضعیت آموزش درست و شرایط درست قرار داشته باشد یعنی؛ حالت او طبیعی باشد، به‌ صورت ناخودآگاه جهش‌های مجاز را انتخاب می‌نماید یعنی؛ می‌خواهد از ترازی به ترازی درست برود اما اگر در وضعیت عدم تعادل از لحاظ جسمی و روان و جهان‌بینی باشد، ناخودآگاه به سمت ترازهای غیرمجاز می‌رود.انسانی که در حالت طبیعی و تعادل باشد، می‌داند چه چیزی برای او مفید است و آنچه برای او خوب و درست است را انتخاب می‌نماید.  وقتی شخص به سمت تعادل و درمان در حرکت است، این مسائل در او هضم خواهد شد. فرد دانا هر چیزی را قبول نمی‌کند ولی فرد نادان هر مسئولیتی را خواهد پذیرفت. یکی از نشانه‌های تعادل داشتن و تعادل نداشتن انسان، (انتخاب‌های مجاز و غیر مجار) است. این مسائل بسیار مهم هستند و شخص باید ابتدا به درمان برسد. به همین دلیل می‌گویند حرکت‌های بزرگ انجام دادن و انتخاب‌های بزرگ داشتن مانند شراکت، ازدواج و تصمیم‌گیری‌های مهم برای زندگی در طول سفر اول مجاز نیست چون شخص باید ابتدا به تعادل برسد تا بتواند ترازهایی مجاز را انتخاب کند و به سمت آن‌ها برود و ممکن است لازم باشد از مشورت دیگران نیز استفاده نماید. شاید برخی ندانند غیرمجاز چیست و از کجا به وجود می‌آید؟ غیرمجاز یعنی اینکه؛ فلان حرکت با شما مطابقت ندارد.مثلاً این شغل با شما سازگار نیست چون برایتان مفید نیست و اگر برای شما اتفاق بیفتد، در ساختار شما تخریب ایجاد خواهد کرد و انفجار حس به وجود خواهد آورد بنابراین هر چیزی که انفجار حس به وجود آورد، برای انسان مجاز نیست. اگر انسان این مسئله را بداند متوجه خواهد شد که چرا خیلی از چیزهایی که با تمام وجود می‌خواهد برای او اتفاق نمی‌افتد. 

دوستان واقعی انسان کسانی هستند که از جنس آدم‌ هستند زمانی که شخص در فقر است او را دوست دارند وقتی در بیماری است او را دوست دارند وقتی در رنج است او را دوست دارند و برای آن‌ها فرقی نمی‌کند چگونه باشد چون از جنس او هستند. گزار غیرمجاز بر اساس جاذبه به وجود می‌آید، نه بر اساس ماهیت ساختار. افراد بزرگ و دانشمندان هیچ‌گاه به دنبال مُد نبوده‌اند چون بر اساس جنس مسائل و اشیاء و وقایع به سمت آن‌ها می‌روند. این مسائل ممکن است در سفر دوم وجود داشته باشد و باید بتوانید از آن‌ها جدا شوید تا در مسیر قرار بگیرید وقت و انرژی ما محدود هست اگر مثلاً 60% آن‌ها صرف مُد شود چیزی باقی نخواهد ماند. گزارهای غیر مجاز اجازه نمی‌دهند انسان راحت باشد.

منبع: سی‌دی فوتون
نویسنده : همسفر الهام رهجوی راهنما همسفر اعظم (لژیون پنجم)
ویراستاری و ارسال: همسفر ملیحه رهجوی راهنما همسفر مهتاب (لژیون دوم)

همسفران نمایندگی خمین

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .