English Version
This Site Is Available In English

آبروی علم به عمل است

آبروی علم به عمل است

بدون حس، هیچ حرکتی انجام نمی‌گیرد. آقای مهندس فرمودند: «مباحث جهان‌بینی که درس می‌دهم، مربوط به شخص خاصی نیست، بلکه برای همه است و نه تنها برای زمان حال بلکه برای آیندگان نیز می‌باشد». زمانی‌که من صحبتی می‌کنم هر شخصی اندازه خود آن را برداشت می‌کند؛ دانشگاه می‌روید دانشجوهایی که می‌آیند و درسی را انتخاب می‌کنند همه هم‌ سطح و مخاطب آن‌ها مشخص است. بچه‌هایی که سی‌دی گوش می‌کنند نیازی نیست تمام مطالب را بیاموزند؛ اما قدر مسلم برای آن‌ها هم یک سری مطالب در سی‌دی می‌باشد و اگر همه سی‌دی را متوجه نمی‌شوند، ایرادی ندارد.

برای درمان اعتیاد؛ سه مقوله جسم، روان و جهان‌بینی را مورد بحث قرار می‌دهیم. جسم؛ همان فیزیولوژی و جهان‌بینی است که با چهارده‌ وادی آغاز می‌گردد و مسئله روان؛ شما زمانی‌که می‌خواهید روان را درست کنید اول باید ببینید روان چه است؟ شما می‌خواهی اتومبیل درست کنی باید ببینی اتومبیل چه است؟ باید تعریف قاطعی داشته باشیم و زمانی قاطع می‌باشد که همه یک چیز را بگویند. زمانی‌که به یک تعریف واحد می‌رسیم یعنی همه پذیرفتند و آن قابل قبول می‌باشد. آبروی علم به عمل است، اگر علمی که به نتیجه رسید، عملکرد و نتیجه داشت قابل قبول می‌شود.

موضوع اصلی حس است، بدون حس هیچ حرکتی در صور‌پنهان و صور آشکار انجام نمی‌گیرد تا زمانی‌که حس گرسنگی نداشته باشیم به طرف غذا نمی‌رویم. حس؛ گیرنده است و مرکز حس در سینه قرار دارد، به عبارتی همان قلب است. برای انجام هر کار و حرکتی اول باید حس آن در وجود آدم باشد و اگر حس آن وجود نداشته باشد هیچ حرکتی انجام نمی‌شود؛ بنابراین منشأ تمام حرکت‌ها حس ما است که بستگی دارد حس ما چگونه حسی باشد.

آقای مهندس در مورد حس خشم و ناامیدی فرمودند: «در هنگام خشمگین شدن ضریب هوشی در انسان سه مرتبه کاهش پیدا می‌کند». در هنگام خشم دست به کارهایی می‌زنیم که هیچ‌وقت  در زمان معمولی انجام نمی‌دهیم. ناامیدی؛ بدترین گناه است و مانند اشعه لیزر عمل می‌کند که مرتب انسان غرق شده را تقویت می‌کند و شخص ناامیدتر می‌شود. شخصی که حس ناامیدی دارد هیچ حرکتی انجام نمی‌دهد و این القای شیطانی است. حس باید باشد تا یاد بگیریم (اگر از آموزگار آموختی که هیچ، وگرنه  روزگار به تو می‌آموزد).

انسان به دنبال هرچه باشد همان به او الهام می‌شود و هرچه پالایش بیشتری داشته باشد موفق‌تر می‌شود. حس ما بسیار تعیین‌کننده است و بدون آن  هیچ حرکتی انجام نمی‌‌گیرد. حس می‌تواند منفی یا مثبت باشد؛ اگر معلوم نباشد آن کار انجام نمی‌گیرد. ما حس درون و بیرون داریم. حس‌هایی مانند؛ چشم و گوش  به‌ دلیل این‌که درون بدن هستند حس درون نام دارند و قابل درک هستند؛ اما حواس بیرون بدن قابل لمس نیست. حس ششم؛ رابطه بین حس درون و بیرون است که در مجموع یازده‌ حس می‌شوند. حس‌های بیرون قابل رویت نیستند و هم‌ نام خود را می‌یابند.

پی بردن به آن‌چه که وجود دارد تمنای دل می‌خواهد؛ یعنی باید دل و حس بخواهد که جویای دانستن و رسیدن شویم. زمانی‌که تمنای دل باشد و نفس به مرحله‌ای خوب برسد، الهامات از منبعی بسیار بزرگ به کمک می‌آیند و به آن شکل می‌دهند. الهامات باعث نقش تصویر در ذهن ما می‌شوند. حس؛ مانند خداوند است و در تمام ذرات هستی وجود دارد؛ اما قابل دیدن نیست و با هم‌ نام  خود قابل درک است.

هر کاری یک شروعی دارد؛ برای این آغاز باید یک بخش مشخص باشد که ما بتوانیم از روی آن به مجهولات برسیم مانند، درمان اعتیاد که شرط اول آن دانستن صورت مسئله اعتیاد بود. لحظه‌هایی هستند که ما در حال نگاه کردن و شنیدن هستیم؛ اما در افکار خود به زمان و مکان‌های دیگری می‌رویم و تصاویر دیگری را می‌بینیم، پس سفر کردن در مکان‌ و زمان دیگر با کمک همان حس‌های بیرونی انجام می‌گیرد؛ بنابراین پنج حس دیگر ما نیاز به ابزار ندارد و به هر شخصی هم داده نمی‌شود.

تایپ: همسفر آزاده رهجوی راهنما همسفر مرضیه (لژیون اول)
ویراستار و رابط خبری: همسفر سمانه رهجوی راهنما همسفر مرضیه (لژیون اول)
ارسال: همسفر زهرا نگهبان سایت
همسفران نمایندگی چرمهین

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .