مشارکت همسفر محبوبه:
این وادی به من میگوید؛ اگر میخواهید کاری انجام دهید یا هدفی دارید باید طبق اصولی خاص پیش بروید و حرکت کنید و اگر بهترین نتیجه را میخواهید باید زمان را در نظر بگیرید، زمان یعنی شمردن؛ مثلاً برای درمان اعتیاد ده ماه زمان لازم است و این مربوط به جهان و حیاتی میشود که در آن زندگی میکنیم. در بعد جهان ذهنی زمان لازم نیست و به قول آقای مهندس وقتی میگویم نوشابه کوکاکولا، در ذهن میتوانم فوری آن را تصور کنم و به زمان احتیاج ندارد. زمان به ما فرصت تغییر میدهد تا تبدیل به چیزی شویم که میخواهیم؛ بنابراین تغییر یکشبه ایجاد نمیشود و لازمه تغییر دانایی و علم است تا به شناخت و معرفت لازم برسیم.
وقتی بذر میکاریم به مراقبت و زمان نیاز دارد تا رشد کند و نتیجه خوب بدهد؛ هر چیزی در زمان خودش اتفاق میافتد. اگر صفت خوب من تغییر کند و تبدیل به صفت نیکویی شود آن زمان القاء مثبت اتفاق میافتد و با حس خوبی که در من به وجود میآید انرژی میگیرم و به رحمت قدرت مطلق بیشتر ایمان میآورم زیرا وعده و یاری خداوند دروغ نیست.
ما آموزش میبینم تا بدانیم آنچه نمیدانیم؛ امر اول، خواسته ذهنی است یعنی چیزی که دوست دارم در زندگی و شخصیت من اتفاق بیفتد و این امر وقتی تحقق میگردد که برای رسیدن به خواسته بعد زمان را در نظر بگیرم. در طبیعت چگونه تغییر به وجود میآید؟ هر تغییر دقیقاً در وقت خودش اتفاق میافتد بنابراین اگر توجه کنیم متوجه میشویم که صبر کردن و در نظر گرفتن زمان به من کمک میکند که نتیجه بهتری بگیرم و همیشه در تلاش باشم و بدانم که وعده خداوند دروغ نیست.
مشارکت همسفر فریده:
این سیدی را قبلاً کار کرده بودم اما امروز که گوش کردم هنوز تازگی خود را داشت؛ خداوند دستور داده بود که میخواهم روی زمین جانشین تعیین کنم ساکنین ناراحت شدند و گفتند مگر ما چه اشتباهی مرتکب شده بودیم؛ ما که سالهاست در درگاه شما هستیم خداوند فرمود: این را میدانم، این موضوع ربطی به شما ندارد بنابراین وقتی خداوند جانشین را که همان انسان بود انتخاب کرد ساکنین گفتند: این با ما چه فرقی دارد؟ خداوند فرمود: درون همه شما صور پنهان وجود دارد، درست است که انسان ازلحاظ فیزیکی از خاک است ولی درونش از آتش است که شامل روح و نفس میشود. اینجا بزرگترین کاری که خداوند در حق انسان انجام داد این بود که به او اختیار داد که این نشاندهنده عشق و علاقه خداوند به انسان است بنابراین متوجه میشویم که خداوند چقدر انسان را دوست دارد و برای او ارزش قائل است که او را اشرف مخلوقات قرار داده است. در مقابل اختیاری که به او داد راه هم به او نشان داد و به او گفت؛ این راه شر و این هم خیر است و این هم صراط مستقیم و این صراط غیرمستقیم حالا برو با این عقل و تفکری که داری راهت را پیدا کن.
در این سیدی موضوع دیگری که خیلی به دلم نشست این بود که خداوند اسما را به انسان داد یعنی برای هر چیز یک اسم قرار داده است همان اسما که در کتاب خداوند در آسمانهاست ولی ما درکی از آن نداریم، انسان فراموشکار است اما همه انسانها اینگونه نیستند بنابراین چه انسانهایی میتوانند این را درک کنند؟ انسانهایی که با دانایی به دنبال اطلاعات هستند تا آگاهی لازم را پیدا کنند. خداوند از صفات و ویژگیهای خود مانند بخشندگی، مهربانی، رحمان و رحیم بودن در انسان دمیده است یعنی روح خداوند در انسان قرار دارد بنابراین علم درون همه انسانها وجود دارد، خداوند به ساکنین گفت: من علم را درون انسانها به ودیعه گذاشتم اما آنها باید بروند و سعی و تلاش کنند تا به دانایی برسند و با آموزش و تجربه بتوانند همهچیز را درک کنند.
مطلب دیگر در ارتباط با فاکتور زمان است که خیلی برای من جالب بود با خود گفتم بنابراین هنوز زمان مسافر من نرسیده که به کنگره بیاید و به رهایی برسد ولی این به این معنی نیست که من باید راکد بمانم و تلاش و کوشش نکنم بلکه باید با جدیت کوشش کنم و به تلاش خود ادامه دهم؛ همچنین امیدوار باشم که بالاخره زمان فرزند من هم میرسد پس باید امیدوار باشم و دست از تلاش برندارم قطعاً نیروهای الهی به کمک من خواهند آمد.
مشارکت همسفر خدیجه:
این وادی به ما میگوید نتیجه کار همان میشود که در ابتدا به خاطر آن حرکت کردیم و تلاش خود را برای رسیدن به هدف آغاز نمودیم. سخنانی که در این وادی مطرح میشود بسیار وزین و عمیق است همچنین درک این مبحث وقت و زمان زیادی را میطلبد. این وادی در اصل میگوید؛ اگر میخواهی به هدف و خواسته خود دست پیدا کنی باید طبق تکنیک و اصولی خاص حرکت کنی تا به نتیجه برسی و چند نکته مهم و اساسی را به ما یادآور میشود یکی اختیار و چند نکته دیگر هم در ارتباط با زمان، تغییر، تبدیل و ترخیص همچنین نیروهای القاء، احیاء و تحرک را به ما یادآور شده است.
برداشت من از این وادی این است که اگر هدفی در نظر دارم باید شروع به حرکت کنم و همچنین در بعد جهانی که در آن زندگی میکنیم بدون توجه به زمان نمیتوانیم کاری انجام دهیم برخلاف ابعاد دیگر هستی که زمان در آن دخالتی ندارد برای مثال: در درمان اعتیاد ده ماه زمان نیاز است ولی مواردی مانند ذهن انسان هم است که هر چه بخواهد بدون در نظر گرفتن زمان میتواند آن را تصور کند برای مثال تصور یک ماشین مدلبالا در ذهن به زمان نیاز ندارد.
مسئله مهم و درعینحال ساده که در این وادی به آن پرداخته شد این بود که در زمین زندگی میکنیم و یکسری خطوط قرمز داریم که باید رعایت کنیم و هر بازی هم قطعاً قوانینی دارد که باید اجرا شوند بنابراین هر کاری که انجام میدهیم قانون دارد، رابطه دوستان با یکدیگر و یا رابطه راهنما و رهجو هم دارای قوانین است که اگر آنها را رعایت کنیم و خطوط قرمز را بشناسیم و از آنها رد نشویم زندگی انسان خیلی زیباتر و مشکلات هم کمتر میشود.
موضوع مهم و کلیدی برای من در این سیدی که بسیار ارزشمند بود این بود که در زمین زندگی کنید و بگذارید دیگران هم زندگی کنند؛ متأسفانه بعضی از ما آدمها فقط به فکر خودمان هستیم و به کسانی که کنار ما هستند توجهی نداریم، پدری که مشروب میخورد تنها به خود ضرر نمیرساند بلکه همسر و فرزندان نیز آسیب میبینند؛ پس باید بیشتر مراقب رفتارهای خود باشیم تا عزیزانی که در کنار ما زندگی میکنند آسیب نبینند.
ویرایش: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر طاهره (لژیون نهم)
ویراستاری و ارسال: همسفر رها دبیر سایت
همسفران نمایندگی خلیجفارس بوشهر
- تعداد بازدید از این مطلب :
51