چهارمین جلسه از دوره چهل و دوم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی ارتش با استادی همسفر امینه، نگهبانی همسفر نگار، دبیری همسفر مریم با دستور جلسه «وادی دوازدهم (در آخر امر، امر اول اجرا میشود) و تأثیر آن روی من» در روز سهشنبه 2 بهمنماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کارکرد.
خلاصه سخنان استاد:
ابتدا خوش آمد می گویم به خانم آذر، به نمایندگی خودتان خوش آمدید. خدمت خانم حشمت بانو هم خوش آمد میگویم که نمایندگی را نورانی کردند. دستورجلسه این هفته برای ما خانوادگی شد، چراکه روز شنبه مسافرم و امروز هم من در این جایگاه هستم.
دستور جلسه وادی دوازدهم است که میگوید در آخر امر، امر اول اجرا می شود. روزی که ما وارد کنگره۶۰ شدیم، البته ورود خودم را می گویم؛ آن روز تولد دوباره من بود. در زندگی تکتک ما، به هر دلیل هر کدام از ما در کنار مسافرمان قرار گرفتهایم و قطعاً از روز الست این برای ما مقدر شده. البته من اینگونه حس میکنم که باید در کنار آنها قرار میگرفتیم. روزی که وارد کنگره60 شدم، امر اول درواقع خواست ما و هدف، رهایی مسافر بود. میتوان گفت در اصل رهایی خودمان به عنوان همسفر و از بین رفتن گرههایی که داشتیم.
تکتکمان در زندگی دچار مشکلاتی شدیم که هر فردی با خودش و وجدان خودش میداند و نمیتوانیم دروغ بگوییم. به همین خاطر زمانی که وارد کنگره60 شدم و هدف و خواسته داشتم، قطعاً باید حرکت میکردم. طبق اصل هستی که حرکت بوده و هست، من باید حرکت کنم و به جلو بروم. حال من آمدم و مسافرم رها شده، خودم هم تقریباً سه سال میشود که در کنگره60 حضور دارم و به نظر خودم خیلی کامل شدهام.
من شخصاً در این مکان حضور پیدا میکنم تا بتوانم مشکلات و گرههای وجودی خودم را حل کنم. شاید در بسیاری از موارد، خیلی چیزها را ندانم و یا خیلی مشکلات در وجودم باشد که ندانم اما به کنگره60 میآیم تا یکسری چیزها برای من اتفاق بیافتد. درحین خدمت کردن و آموزش گرفتن، همان نکاتی که میآموزم باعث میشود تا اگر گرهای دارم، متوجه شوم که این مشکل را داشتم. آنجاست که شروع میکند به تغییر کردن و سپس تبدیل و ترخیص اتفاق میافتد؛ مهم این است که من تغییر را در خودم به وجود بیاورم. اینکه حضور پیدا کنم و هیچ تغییری در خودم به وجود نیاورم، رفت و آمد من بیفایده است.
اینکه ده ماه سفر میکنیم و مسافر و همسفر رهایی چهل سیدی میگیریم، تازه آنجاست که من حس میکنم منِ امینه دچار تغییر شدم. خدمت ما در کنگره60 بدون حقوق و مزد مادی است اما همه ما همچنان خدمت میکنیم تا تغییر اتفاق بیافتد و بعد از آن تبدیل اتفاق میافتد. جناب مهندس میگویند، ما خارج از اینجا نماینده کنگره60 هستیم. هرکدام از ما وقتی رفتارمان تغییر کند، همکار و فامیل و آشنا متوجه تغییر من میشود و قطعاً این سؤال برایش پیش می آید که امینه کجا میرود و چه چیزی در درونش اتفاق افتاده؟ آن زمان است که میتوانم با افتخار بگویم من یک کنگرهای هستم.
امیدوارم بتوانم در مسیر حرکتم به خوبی عمل کنم و ایراداتم را بشناسم، خودم را تغییر دهم و تبدیل کنم. در نهایت روزی که ترخیص اتفاق بیافتد قطعاً در جهت سازندگی خودم خواهد بود. در آخر از نگهبان لژیون سردار نیز بسیار تشکر میکنم که اجازه خدمت در این جایگاه را به من دادند.
مرزبانان کشیک: همسفر لیلا و مسافر قاسم
تایپ: همسفر الهه رهجوی راهنما همسفر نسرین (لژیون یکم)
عکاس: همسفر غزل رهجوی راهنما همسفر نسرین (لژیون یکم)
ویرایش و ارسال: همسفر نگین رهجوی راهنما همسفر عطیه (لژیون سوم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی ارتش
- تعداد بازدید از این مطلب :
130