سلام ما را یادی نمودهای و از اینکه تکیه بر پته زرشکی زرنگار داده بودیم، برخاستیم و دیدیم بوی آشنا است و اکنون که نزد شما میباشیم خشنود هستم که از تنهایی به در آمدهایم خوب است که میبینیم با توان تازهای غلبه بر مشکلات خود مینمایید با وجود اینکه میدانم اسیر هستید و آن اسارت از خویش نبوده و نیست بلکه بیگانه، ناشناخته بوده و با شناخت بر تو تاخت و بر تو ای دوست گرامیام تأثیر آن چنان نگذاشت که منجر به نابودی جسم و روان تو شود و تو بر پا شدهای پس مانند درفش استوار باش تا آنان که خواهان درفش هستند در پایان درفش سر فرود آورند پس بنگر خوب بنگر؛ چون باید آنگونه سرافراز باشی تا در زمین و آسمان سفر کنی. تمام روابط مثلثی هستند که یک ضلع آن من، یک ضلع آن تو و قاعده آن روابط بین ما است. حالا میتواند این ضلع بین من، همسر، فرزند من، همکار من یا دوست من باشد و رابطه بین آنها قاعده و ضلع دیگر آنها است بهنظر من انسان بد نداریم کسانی که بدی میکنند، یاد نگرفتند و ناآگاه هستند و هر کاری که میکنند از روی جهل و ناآگاهی آنها است. فضای این رابطهها بستگی به رفتار خودمان دارد اینکه ما چگونه با دیگران برخورد میکنیم، نمایشگر این فضا میباشد اگر در این رابطه گمان بد، غیبت، تجسس، تهمت، گله و شکایت باشد فضای رابطه بهجای اینکه عطرآگین باشد منزجر آلوده میشود اگر کسی در فامیل یا آشناهایمان ماشین یا خانه جدید خریداری کرد نباید گمان بد ببریم که حتماً از راه درستی به دست نیاورده است بلکه باید برایشان خوشحال بود که توانسته ماشین یا خانه جدیدی خریداری کند.
نباید در زندگی کسی حتی فرزندان یا همسر خود تجسس کرد به هیچ عنوان نباید گوشی همسر و فرزندان خود را چک کنید و این تجسس باعث میشود فضای بین شما و همسر یا فرزند شما آلوده شود. یک پدر و یک مادر حق ندارد وقتی فرزندش در اتاقش است سرزده و بدون در زدن وارد اتاق فرزندش شود بلکه باید حتماً قبل از ورود در بزند و اینکه در زد باید صبر نماید تا اجازه ورود به آن داده شود و این فکر را نکند که چون فرزندش است میتواند بدون اجازه وارد اتاق فرزندش شود به هیچ عنوان کسی را بازجویی نکنید این کارها همه آفت هستند و به کسی تهمت نزنید. وقتی فردی از بحث یا کاری خوشش نمیآید نباید وارد آن بحث شد. نباید لجبازی کرد مثلاً فرد مقابل ما از یک میوه خوشش نمیآید و ما نباید همیشه مسئله را به سمت آن میوه ببریم و او را اذیت کنیم و این یک نوع لجبازی است.
از قهر کردن هم بپرهیزید و شاید در قهر کردن کسی برای آشتی کردن پیش قدم نشد حالا اگر بخواهیم این مطالب را بهتر درک کنیم و بفهمیم، چهار اصل است که مولانا میگوید: اگر میخواهید در زندگی به تعادل برسید باید حتماً این چهار اصل را رعایت کنید ۱- اصل بیثباتی که در سیستم هستی ثابت نیست و همه چیز تغییر میکند و تنها چیزی که ثبات دارد خود بیثباتی است هیچ چیز در طبیعت ثابت نیست و همه چیز در حال تغییر است. روز به شب و شب به روز، سیاهی به روشنایی؛ همچنین روشنایی به تاریکی تبدیل میشود بهطور مثال میخواهیم جوان بمانیم و خودمان را میسپاریم به دست دکترهای زیبایی، کلی هزینه و وقت میگذاریم در نتیجه متوجه میشویم که باز هم تغییر میکند در کنگره هم همینطور است مثلاً راهنمایی ۴ سال است و تمام میشود، دوره ایجنت و مرزبانها هم تغییر میکند و ثابت نیستند.
ممکن است روزی پولدار باشی چند صباحی بعد فقیر میشوی و بالعکس روزی فقیر هستی و چند صباحی پولدار میشوی زیرا هستی در گردش است و حرکت میکند و باید بپذیریم که همه چیز تغییر میکند اگر بپذیریم ناراحت نمیشویم؛ ولی اگر نپذیریم اذیت میشویم و ناراحت میشویم. ۲- مقایسه، مقایسهکردن بلا جان همه انسانها شده است. در مقایسه کردن خود با شخص یا چیزی تنها کسی که ضرر میکند و حالش خراب میشود، خودمان هستیم که نباید زندگی خودمان را با دیگران، کار خودمان را با دیگران، ماشین یا خانه خودمان را با دیگران، مقایسه کرد و همیشه ما در قیاس کردن سعی میکنیم که خودمان را با بالاتر و جلوتر از خودمان مقایسه کنیم. آدم باید به پشت سر خودش هم نگاه کند. روزی فردی از خانه بیرون آمد و کفش نداشت همین که خواست لب به شکایت از خداوند باز کند و بگوید که چرا من کفش ندارم یک نفر را در کوچه دید که پا ندارد، خدا را شکر کرد که حداقل خودش پا دارد پس همیشه سعی کنید از قیاس کردن با بالا دست خود بپرهیزید. خوب است که تلاش کنیم خودمان را به بالا دست خودمان برسانیم و از این تلاش لذت ببریم؛ ولی اگر دائماً در حال قیاس کردن باشیم همیشه حس و حالمان خراب میشود. ۳- در بند توصیف و توجه دیگران نباشیم یعنی نباید هیچ وقت در بند توصیف و توجه دیگران باشیم اگر ما در بند توصیف و توجه دیگران باشیم، روزی این توجه و توصیف از سمت دیگران برای ما نباشد خود ناراحت میشویم. بهطور مثال اگر فردی روزی به من بگوید چه زیبا شدهای و چقدر قشنگ ساز میزنی اگر روزی این توجه و توصیف از سمت دیگران نباشد ناراحت و افسرده میشویم و قرار نیست که توجه و توصیف همه مردم روی ما باشد و ما از تعریف و توصیف دیگران انرژی میگیریم و اگر روزی این توجه و تعریف نباشد وا میرویم و انرژی نمیگیریم.
ساعتی میزان آنی ساعتی موزون این، بعد از این میزان خود شو تا شوی موزون خویش.۴- در زندگی همه چیز به یک نفر داده نمیشود ما باید بدانیم این یکی از قوانین زندگی است که همه چیز به یک نفر داده نمیشود به طور مثال یک نفر خانه و ماشین و شغل خوب داده شده است؛ ولی فرزند ندارد و برعکس به کسی که فرزند دارد، خانه و ماشین داده نمیشود. آن یکی خر داشت پالانش نبود یافت پالان، گرگ خر را در ربود پس این را خوب بدانید که فضای بین مثلث را ما خودمان مشخص میکنیم که عطرآگین باشد یا آلوده، منزجر باشد و آن هم با برخورد و رفتار خودمان است که سعی کنیم فضای مثلث را همیشه عطرآگین کنیم. تجربه و آموزش من از این سیدی این بوده که هیچگاه زندگی خودم را با دیگران مقایسه نکنم سعی کنم از آن چیزی که پروردگارم به من داده است، شکرگزاری کنم و قدردان پروردگارم باشم. من از این سیدی متوجه شدم که هیچگاه نباید گله و شکایت کنم اگر چیزی با تقدیر الهی به من داده نشده است، ناسپاسی نکنم. من تا قبل از اینکه به کنگره بیایم همیشه خودم را با بالا دست خودم مقایسه میکردم؛ ولی از این سیدی آموزش گرفتم که هیچگاه خودم را با بالا دست خودم مقایسه نکنم از این به بعد سعی میکنم غیبت کردن، تجسس و تهمت را کنار بگذارم و آن را به حداقل برسانم و سعی کنم در زندگی فرزندانم و مسافرم به هیچ عنوان تجسس نکنم؛ همچنین گله و شکایتی از آنها نداشته باشم. من الان میدانم که در سیستم هستی هیچ چیز ثابت نیست و همه چیز تغییر میکند پس من از آن چیزی که برایم رقم میخورد خدا را شکر میکنم من میدانم که با بالا رفتن سن خود دیگر آن طراوت و شادابی را نخواهم داشت پس تقدیر را میپذیرم و میدانم که همیشه در زندگی همه چیز تغییر میکند.
خدا را شکر که فهمیدم همه چیز به انسانها یکجا داده نمیشود و من همیشه بابت این موضوع ناسپاسی میکردم و الان میدانم که خداوند همه چیز را به یک نفر نمیدهد و من سعی میکنم به همان چیزی که دارم قانع باشم و سپاسگزار پروردگارم باشم؛ همچنین من از این سیدی درس قشنگی گرفتم که بیخود و بیجهت خودم را عصبانی و ناراحت نکنم تا هورمون کورتیزول در بدنم ترشح نشود و من میدانم که اگر هورمون کورتیزول در بدنم ترشح شود چه فاجعهای در بدن من رخ میدهد پس سعی میکنم همیشه شاد باشم و آدمهای اطرافم را شاد کنم و در آخر سعی کنم در روابطی که یک ضلعش من هستم، سعی کنم روابط و برخوردم جوری باشد که فضای آن مثلث عطرآگین و خوشبو باشد.
نویسنده: همسفر صالحه رهجوی راهنما همسفر محیا(لژیون سوم)
رابطخبری و ویراستاری: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر محیا(لژیون سوم)
ارسال: همسفر مهدیه نگهبان سایت
همسفران نمایندگی کریمان
- تعداد بازدید از این مطلب :
48