جلسه دهم از دوره چهارم جلسات لژیون سردار همسفران نمایندگی حافظ با استادی راهنما همسفر فرشته، نگهبانی راهنما همسفر سکینه و دبیری همسفر زهرا با دستور جلسه «وادی دوازدهم؛ در آخر امر، امر اول اجرا میشود و تاثیر آن روی من» روز سهشنبه مورخ ۲ بهمن ماه ۱۴٠۳ ساعت ۱۳:۰۰ آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
از همه همسفران و خدمتگذاران نمایندگی حافظ تشکر میکنم که فرصت دادند تا در این جایگاه خدمت کنم و بهره لازم را ببرم. دستور جلسه وادی دوازدهم میباشد، هر وادی قوانین درست زندگی کردن را به انسان آموزش میدهند، با یادگیری این قوانین و کاربردی کردن آنها میتوانیم به حال و حس خوب برسیم.
ما از وادی اول تفکر کردن را آموزش گرفتیم، از ناامیدی خارج شدیم، مسئولیتهای خود را پذیرفتیم و تصورات را از قوه به فعل درآوردیم، فرمان عقل را اجرا کردیم، مسیر درست را یافتیم و با حرکت راه برای ما نمایان شد، در مسائل زندگی نقطه تحمل خود را بالا بردیم، آموزش گرفتیم که صفتهای زشت قابل تغییر میباشند و با یک حرکت میشود به عرش یا فرش رسید سپس وادی یازدهم که باعث تحرک در ما شد و مانند چشمهای شروع به حرکت کردیم.
اکنون به وادی دوازدهم رسیدیم، وادی که زمان را آموزش میدهد، ما هر خواستهای که داریم توانایی رسیدن به آن نیز در ما نهادینه شده باید در این راستا تلاش کنیم و حرکت کنیم توام با صبر و زمان درنظر گرفته شده. در بسیاری از مواقع انسان به دنبال حذف زمان است، افراد مصرفکننده به دلیل این که میخواستند مواد شبه افیونی سریع به جسم آنها برسد به سمت موادمخدر بیرونی گرایش پیدا کردند و درگیر اعتیاد شدند اما؛ متاسفانه در درمان اعتیاد نیز مسئله زمان را نادیده میگیرند.
در کنگره۶۰ مسئله زمان را آموزش گرفتیم، تغییر و تبدیل و ترخیص با زمان دادن امکانپذیر است و القا و احیا و تحرک نیز در این راستا به کمک ما میآیند. خداوند به انسان قدرت اختیار داد تا حاکم بر سرنوشت خود باشد، اگر در جهت ارزشها یا ضدارزشیها حرکت کند نیروی القا و احیا و تحرک به کمک او میآیند تا بتواند به سقوط واقعی یا صعود دست پیدا کند. همسفر و مسافر با طی شدن مدت ۱۰ ماه به درمان میرسند و در این مسیر آموزشهایی را دریافت میکنند و به شناخت واقعی میرسند، تبدیل به انسانهایی میشوند که ماهیت اعتیاد را شناختند و در نهایت ترخیص میشوند، اگر همسفر خواسته حال خوش را دارد باید آموزشها را جدی بگیرد.
در مسیر آموزش نیروهای بازدارنده وجود دارند و نقش خود را به خوبی بازی میکنند زیرا؛ آنها در جهان هستی به عنوان مکمل میباشند و وجود آنها الزامی است، جهان بر مبنای اضداد است یعنی من تا زمانی که تاریکی، قهر و نفرت را حس نکنم نمیتوانم به روشنایی، مهر و عشق برسم. همسفران اعتیاد نداشتند اما؛ اولین کسانی بودند که سایه اعتیاد بر سر آنها افتاد و تاریکی بسیاری را تجربه کردند، زمانی که در مسیر کنگره۶۰ قرار گرفتیم روشنایی در ما اتفاق افتاد.
انسان با توجه به اختیار خود میتواند انتخاب کند در مسیر ارزشها باشد یا ضدارزشیها، قطعا بودن در مسیر ارزشها او را به صلح و آرامش هدایت میکند بودن در لژیونسردار یکی از مسیرهای ارزشی است، این نیست که من ۶ میلیون را بپردازم و بروم، من باید در لژیون سردار حضور داشته باشم و به شناخت واقعی بخشش برسم، آموزش بگیرم که بیشتر ببخشم و حس خوب را دریافت کنم، سالهای آینده من برداشتی داشته باشم تا انشاالله اگر توانایی دارم بتوانم خود را به عنوان دنور یا پهلوان معرفی کنم زیرا؛ با شرکت در لژیونسردار ظرفیت در من شکل گرفته و هر جایگاهی نیز نیاز به ظرفیت خاص خود را دارد، جایگاه دنوری و پهلوانی یا نشان بینشانی که توسط آقای مهندس اعلام شد هر کدام نیاز به آموزش و ظرفیت خاص خودش را دارد.
من برای خواستهها و اهداف خود باید زمان را فراموش نکنم، اگر خواسته راهنما شدن دارم باید صبر و تلاش را درنظر بگیرم سپس با کسب نمره قبولی در مصاحبه شرکت کنم و پیمان وادی هشتم را اجرا کنم و در نهایت شال نارنجی را از دستان آقای مهندس دریافت میکنم بنابراین در آخر امر امر اول اجرا شد، من راهنما شدم اما؛ باید این مراحل را طی کنم در هر شرایطی و از هر مسیری ما خواستیم زمان را حذف کنیم با شکست مواجه شدیم بنابراین ما نمیتوانیم جلوتر از زمان حرکت کنیم و انتظار دریافت خوب نیز داشته باشیم.
خدا را شکر که در کنگره قرار گرفتیم تا به آگاهی برسیم، این آگاهی برای رشد ما بسیار کمککننده است، نباید هدف من از کنگره آمدن فقط رهایی مسافرم باشد هدف باید آن چیزی باشد که من آرامش واقعی را لمس کنم و از زندگی برخوردار باشم، در مسیر باید هوشیار باشم که نیروهای بازدارنده همواره وجود دارند تا ما را از هدف اصلی دور کنند، سرمای هوا یک نیروی بازدارنده میتواند باشد. من سال گذشته آخرین پرداختی سردار باقی مانده بود و ایجنتی خود را تحویل داده بودم و زمانی بود که من خدمتی در کنگره نداشتم، نجوایی به من میگفت فرشته تو که در کنگره حضور نداری بنابراین پرداخت هم نداشته باشی اتفاق خاصی نخواهد افتاد، در همین جنگ درونی بودم که یخچال خانه من خراب شد؛ بین من و من برتر باید یکی را انتخاب میکردم، من برتر میگفت: ببخش و وفای به عهد داشته باش، این دو مدام در ذهن من درگیر بودند تا زمانی که من از این گذرگاه سخت عبور کردم و پرداختی خود را انجام دادم، من در این مکان آموزش میگیرم که چگونه با این نیروها برخورد کنم، نیروی بازدارنده همواره بد نیست زمانی نیز نقش نگهدارنده دارد و من باید تشخیص مناسب را در مکانها و زمانهای متعدد داشته باشم.
عکاس: همسفر مریم مرزبان خبری
تایپ و ارسال: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر خدیجه (لژیونچهارم)
همسفران نمایندگی حافظ
- تعداد بازدید از این مطلب :
85