نهمین جلسه از دوره سی و ششم از سری کارگاههای آموزشی، خصوصی کنگره 60، نمایندگی فردوسی مشهد، با استادی دستیار دیده بان محترم مسافر کاظم، نگهبانی مسافر محمد رضا و دبیری مسافر احسان با دستور جلسه «وادی دوازدهم و تاثیر آن روی من» سه شنبه دوم بهمن ماه 1403 ساعت 17 آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان کاظم هستم یک مسافر.
دستور جلسه: وادی دوازدهم و تأثیر آن روی من
در آخر امر، امر اول اجرا میشود، همینطور که جناب مهندس در صحبتهایشان فرمودند، اگر برای کسانی که خارج از این مجموعه هستند بخواهیم این دستور جلسه را عنوان کنیم شاید سخت و نامفهوم باشد، کنگره 60 میخواهد ارزش تفکر، ارزش حرکت، ارزش اختیار، ارزش انتخاب را به انسان بگوید، اگر امری میخواهد برایتان اتفاق بیفتد یا یک کاری را که خواستهٔ آن رادارید، در گام اول در وادی اول با تفکر شروع کردید و میخواهی برایت اتفاقی بیفتد، اگر همان لحظه برایتان اتفاق افتاد این اتفاق خوبی برایتان نیست زیرا انسان برای تغییر احتیاج به زمان دارد و این زمان صرف خوابیدن و بیهوده سپری کردن اگر باشد خوب نیست، این زمان باید برای اطلاعات کسب کردن برای آن امر باشد تا ازلحاظ اطلاعاتی به حد آن امر برسی، تا سقوط نکنی.
گاهی دیدهاید ثروتی به شخصی میرسد که قبلاً هیچ ثروتی نداشته است شاید چند سالی را بتواند با آن به خوشی سپری کند اما شخصی که با زحمت و تلاش پولش را به دست آورده از آن پول استفاده میکند و آن شخصی که بهراحتی به دست آورده نمیتواند بهره کافی از پولش ببرد، لذت آن هست اما پایدار نیست، در این وادی اگر بخواهیم در ما تغییر پایدار باشد باید سطح دانش در مورد آن امر و یا خواستهای که دارید تغییر کند.
اگر میخواهید پولدار شوید باید قانون آن را رعایت کنید مثلاً تلاش، صبح زود بیدار شدن، تجربه کسب کردن، علم و آگاهی کسب کردن و غیره. این پارامترها در طول زمان است و باید در مسیر آن باشیم، اگر رعایت کردیم در آخر امر، امر اول اجرا میشود و پایدار است. با سرقت کردن هم میتوان پولدار شد، تغییر هست، در آخر امر، امر اول اجرا میشود ولی حدفاصل زمان رعایت نشده است و تغییر پایدار نیست و آن پول یا مال وفا نمیکند چون تو در حد و اندازهٔ آن نیستی.
برای بیماری اعتیاد هم همینطوراست، زمانی که ما وارد کنگره شدیم محور اصلی ما با ورود به کنگره درمان اعتیاد است زیرا میخواهیم در آخر امر، امر اول اجرا شود که مستلزم رعایت 11 ماه سفر و نوشتن 40 عدد سی دی است و حضور منظم و رأس ساعت آمدن است. اگر اطلاعات و جهانبینی خودمان را تغییر ندهیم ازلحاظ خلقوخو و روان، و یا با خدمت کردن اگر خودمان را تغییر ندهیم عین همان حکایت سقوط آزاد میباشد فرقی نمیکند حتی بعضیها ترک اعتیاد را با همان روش سقوط آزاد ترجیح میدهند و روش درمانی ما را قبول ندارند، این روش پایدار نیست زیرا اطلاعات کافی، زمان و دانایی و در مسیرش دانش کافی کسب نشده است، تغییر در انسان برای پایداری باید همراه با دانش باشد.
یکی از بهانههایی که ما وارد کنگره 60 شدیم مصرف مواد مخدر بوده است و یکی از قوانینی که در هستی است قوانین خلقت بشر است رسالت خلقت بشر، کسب دانایی و ارتقا پیدا کردن است، مصرف مواد مخدر بهانهای شد که ما در مسیر دانایی قرار بگیریم. سفر اول پایه و اساس است و از اهمیت بالایی برخوردار است و محور اصلی آن جمع شدن ما در کنار هم میباشد. درمان اعتیاد کمترین کاری است که در کنگره 60 انجام میشود اما پایهٔ اصلی است وازاهمیت بالایی برخوردار میباشد. جناب مهندس فرمودند من کنگره را اگر فقط برای درمان اعتیاد بود به وجود نمیآوردم. حالا چه کسی ضرر میکند؟ کسی که مواد را مصرف کرده و آسیبهای مواد را لمس کرده و کنگره 60 را هم پیداکرده اما فقط صرف تیپر کردن (پلههای کاهشی) و با رفتن به تهران و گرفتن گل رهایی دلش خوش است، اما دانایی آن هیچ تغییری نکرده، سیدیها را خودش ننوشته و یا مقداری از آن را جا زده است، با اشتیاق و شوق به جلسه نمیآید، این افراد واقعاً بهاصطلاح سرشان بیکلاه مانده است، یکراه و یک نوری از سمت خداوند نشان دادهشده و یک مقداری هم به سمت نور حرکت کرده اما به اصل نور نمیتواند نزدیک شود برای همین هم پایدار نیستند.
همانطور که در سی دی معبد جناب مهندس میفرمایند به هر انسانی اجازهٔ دانستن داده نمیشود. زیرا خیلی از ما در زمان مصرف مواد برای پول و مکان مشکلی نداشتیم اما روش زندگی و کاسبی را ازدستداده بودیم که اینها میشود قوانین که علت آن مصرف مواد مخدر بود. درکنگره 60 ما آموزش چگونه زندگی کردن و آداب و معاشرت را آموزش میبینیم و فقط با خدمت کردن میتوانیم آگاهی خود را بالا ببریم تا اجازهٔ دانستن به ما داده شود.
در سی دی خشم جناب مهندس به ما آگاهی میدهد که در هنگام خشم تصمیم نگیریم و خودمان را در آن شرایط قرار ندهیم. ما آموزشهای متعددی مثل خشم، کینه و دانشهایی مثل نفس، عقل، قضاوت را فرامیگیریم و ابزارهایی به ما داده میشود که در زمان مواجهه با آن چگونه برخورد و عکسالعمل نشان دهیم و همهٔ اینها به زبان خیلی ساده به ما آموزش داده میشود. در گام اول 10 تا 11 ماه سفر باید اولویت ما باشد آنهم بهصورت کاملاً مطیع و فرمانبردار و گام دوم بعداز اتمام سفر اول، خدمت کردن است خدمت کردن نشانهٔ تعادل و تمرین تعادل است. حالا ما در سفر دوم از خدمت کردن چه چیزی میخواهیم به دست آوریم؟ اینکه ما از وقت، کار، وزندگی خودمان میزنیم و خدمتی را انجام میدهیم اما اصول و قوانین را رعایت نکنیم بازنده هستیم شاید مواد مصرف نکنیم اما حالمان خوب نیست پس صرفاً برای قطع مصرف مواد ما اینجا جمع نشدهایم ما آمدهایم تا روش زندگی خودمان را تغییر دهیم یعنی روش زندگی که منجر به مصرف مواد مخدر و باعث مشکلات در زندگیمان شده بود را تغییر دهیم و برای تغییر هم باید دانشمان را افزایش دهیم.
از اینکه به حرفهای من گوش کردید صمیمانه سپاسگزارم.
اعلام رهایی و ورود به سفر دوم جهان بینی
تایپ: مسافر موسی لژیون دهم
ویرایش : مسافر محمد لژیون پنجم
تصویربردار : مسافر کاظم لژیون سوم
تنظیم و ارسال : مسافر علی لژیون هجدهم
- تعداد بازدید از این مطلب :
397