English Version
This Site Is Available In English

کنگره خیلی مطالب گران بهایی به من آموخت

کنگره خیلی مطالب گران بهایی به من آموخت

بنام قدرت مطلق الله

آنچه کاشته اید، رشد خواهد نمود و تمامی دشتها را سبزپوش خواهد کرد؛
بایستی حرکت نمود و قدم ها را استوار.
از بیداری تا هوشیاری، فاصله چندانی نیست؛ اما ما انسان ها بایستی صبر داشته باشیم، برای هر یک از ما قدمی تازه؛ یعنی آمیختن با روشنایی، درج است بر پیشانی عالم.

با خدمت کردن یا بنده صالح خداوند بودن و یا کمک و دستگیری دردمندان با اعمال و رفتار خود مراتب شکر گذاری از خالق خود را نشان می‌دهیم و همچنین این خدمت و یا با این نوع بندگی کردن نشان می‌دهیم که ما قدر رهایی و خروج از ظلمات اعتیاد را می‌دانیم. خدمت در کنگره اشتیاق مسافر محمد است، اینگونه بود که با ما گپ و گفتی صمیمانه داشتند که شما را به خواندن آن دعوت می‌کنیم. 

لطفا به رسم کنگره 60 خود را معرفی کنید.
سلام دوستان محمد هستم مسافر، تخریب 17 سال، آخرین آنتی ایکس مصرفی 3 گرم تریاک و شیره کشیدنی، مدت سفر ده ماه و بیست روز، روش درمان dst، داروی درمان ot، راهنمای درمان سید جلیل موسوی لژیون 3 نمایندگی شفا، ورزش باستانی و دارت، رهایی سه سال و پانزده روز.

در آخر امر، امر اول اجرا می‌شود به چه مفهوم است؟
من روی سفر اول که مهمترین بخش یک مسافر است پاسخ این سوال را می‌دهم، شما اگر وارد کنگره 60 می‌شوید، از ابتدای کار به فرامین راهنما گوش دهید و وظایفی که به شما داده می‌شود را درست و کامل انجام دهید، مواردی مثل سر وقت آمدن، لباس آراسته و پیراهن سفید پوشیدن، نوشتن به موقع چهل سی دی و کم کم گرفتن خدمت، مطمئنا شما با حال خوب سفر خواهید کرد و در آخر به سفر دوم و رهایی می‌رسید، شما امر اول را اجرا کردید با گوش دادن به حرف راهنما، اساتید، مرزبان و ایجنت و در آخر رهایی با حال خوش نصیب شما می‌شود.

آیا تغییر، تبدیل و ترخیص فقط برای سفر در کنگره است؟
در کنگره با گرفتن آموزش‌هایی که به ما داده می‌شود و عوض شدن عادات بد به خوب، شما خود به خود در بیرون از کنگره هم تغییر می‌کنید چون صفات بد را کنار گذاشتید، من با یک ساختار و جهان بینی اشتباه در زندگی وارد کنگره شدم، با گرفتن آموزش و تغییر صفات بد، نه تنها در کنگره بلکه در جامعه و خانواده هم افکار و خلق و خوی من تغییر کرد. شما اگر به خود نگاه کنید تا تغییر نکنید به تبدیل و ترخیص هم نخواهید رسید. من به جرأت می‌توانم بگویم کنگره خیلی مطالب گران بهایی به من آموخت و من توانستم راکت نباشم و به دیگران که بعد از من آمدند بیاموزم.

تلخ‌ترین و شیرین‌ترین خاطرات شما در کنگره 60 را برای ما بفرمائید؟
اول از تلخ‌ترین شروع می‌کنم، یک هفته قبل از اینکه من برای رهایی به تهران سفر کنم، مادرم را متأسفانه از دست دادم و جالب بود برای خودم و دیگران که با آموزش‌هایی که گرفته بودم  سفرم را خراب نکردم و بعد از مراسم مادرم رفتم تهران و رهایی ام را گرفتم.
شیرین‌ترین خاطره هم دادن خدمت استاد جلسه به من بود، آن روز خیلی شیرین بود و انرژی و حال آن را هیچ وقت فراموش نمی‌کنم، باورش برای من سخت بود که یک روز من هم بتوانم در این جایگاه بشینم و به چهارصد نفر آموزش دهم و آموزش بگیرم. 

مرزبان خبری مسافر علی اصغر
تایپ و مصاحبه کننده مسافر محمدرضا لژیون 10
عکاس مسافر علیرضا لژیون 7
تنظیم و ارسال مسافر مهدی لژیون 7

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .