جلسه ششم از دوره چهلم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰، نمایندگی ابوریحان با استادی مرزبان همسفر غزاله، نگهبانی همسفر زهره و دبیری همسفر فاطمه با دستور جلسه «وادی دوازدهم (در آخر امر، امر اول اجرا میشود) و تاثیر آن روی من» روز سهشنبه ۲ بهمنماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۶:۰۰ آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
خدا را شکر میکنم که به من فرصت داد تا یکبار دیگر این خدمت را تجربه کنم. از ایجنت همسفر طیبه و گروه مرزبانی تشکر میکنم که به من فرصت دادند تا در این جایگاه خدمت کنم. دستور جلسه امروز وادی دوازدهم و تاثیر آن روی من است. در آخر امر، امر اول اجرا میشود. امر یعنی دستور؛ یعنی دستور اول در آخر انجام میشود. فرمان؛ یعنی همان شُو شود. ما هر خواستی که داشته باشیم بالاخره روزی به آن میرسیم. انسان در زمان تولد با اختیار و خواست خودش به دنیا میآید حتی با خواست خودش انتخاب میکند که فرزند کدام پدر و مادر باشد؛ ولی چون انسان فراموشکار است در ذهنش نمیماند که حتی اسمش را خودش انتخاب کرده است.
زندگی دائم تکرار میشود. ما میآییم و میرویم تا به تکامل برسیم. برای رسیدن به فرمان در آخر امر، امر اول اجرا میشود ما باید زمان را در نظر داشته باشیم؛ یعنی ما هر چیزی که میخواهیم به آن برسیم باید به آن زمان بدهیم و فوری به انجام نمیرسد. شاید از نظر ذهنی آنچیزی که فکر میکنیم به آن برسیم؛ ولی در عالم واقعیت باید زمان را طی کند؛ مثلاً برای به عمل آمدن برنج باید زمان لازم طی شود. مثال بعدی تولد یک نوزاد است. امر اول خواستن فرزند است؛ اما باید نه ماه زمان طی شوند تا فرزند به دنیا بیاید و به امر آخر برسیم.
در کنگره امر آخر خواست فرد برای رهایی و درمان شدن است. در مدت زمان ده الی یازده ماه باید سفر کند تا به رهایی برسد. کنگره مانند NGO های مختلف نیست که درمان در زمان خیلی کوتاهی اتفاق بیفتد. برای کسی که قلیان یا سیگار مصرف میکند نمیتوان به صورت یک دفعه مواد را قطع کرد؛ چون ممکن است مشکلات بزرگتری برای او بهوجود آید و تخریبهای بیشتری ایجاد شود. او از آدامس نیکوتین استفاده میکند و به صورت تدریجی آدامس خود را کم میکند تا جایی که دیگر نیازی به مصرف آدامس نباشد. علاوه بر پروسه زمان باید سه مرحله تغییر، تبدیل و ترخیص را هم پشت سر بگذاریم تا به قانون امر اول در آخر اجرا میشود، برسیم. ما اگر بتوانیم بهدرستی فکر کنیم از نیروی القا، احیاء و تفکر استفاده خواهیم کرد تا به سه مرحله تغییر، تبدیل و ترخیص برسیم. در این مسیر نیروهای بازدارنده و مخرب هم وجود دارند. اگر در مسیر جهانبینی به این تشخیص برسیم که چه راهی خوب است و چه راهی بد است آنموقع در مسیر درست قرار میگیریم.
القاء؛ یعنی تاثیرگذاری. مثالی که برای القاء میتوانیم بزنیم آن است که دو شخص تازهوارد در کنگره با هم همکلام نشوند تا روی هم تاثیر منفی نگذارند و از مسیر کنگره خارج شوند. احیاء؛ یعنی زنده شدن و تحرک یعنی حرکت در راستای احیاء شدن. مثالی که برای تغییر میتوانم بزنم درست شدن سرکه است. باید زمان بگذرد تا انگور به سرکه تبدیل شود. ترخیص؛ یعنی رها شدن از همه بندهایی که قبلاً به آنها بسته شده بودیم. مثلاً ترخیص از فشار بیماری و ترخیص از قضاوت دیگران و... !
وادی دوازدهم روی من این تاثیر را گذاشت که تغییرات را در خودم ایجاد کردم. من خیلی دگرگون بودم و با کسی صحبت نمیکردم. من مصرفکننده قلیان بودم؛ ولی خودم را مصرفکننده نمیدانستم. خدا را شکر میکنم که در طی مدت زمان تغییرات در من ایجاد شد و تبدیل شدم؛ اما من تا زمانی که به یک انسان کامل تبدیل نشوم، ترخیص نخواهم شد و به کنگره خواهم آمد. وادی دوازدهم به من میگوید آنقدر به این دنیا میآیم و برمیگردم تا به آن تغییر و تبدیل برسم و ضد ارزشهایم را کنار بگذارم و در نهایت به ترخیص برسم. ترخیص من زمانی اتفاق میافتد که من به نتیجه رسیده باشم.
اهداء تقدیرنامه به اعضاء لژیون سردار
مرزبان کشیک: همسفر زهرا و مسافر کوروش
عکاس: همسفر نرگس رهجوی راهنما همسفر معصومه (لژیون چهاردهم)
تایپ: همسفر راحله رهجوی راهنما همسفر سمیه (لژیون دوم)
ویراستاری و ارسال: همسفر آتوسا رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون هفتم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی ابوریحان تهران
- تعداد بازدید از این مطلب :
152