جلسه نهم از دوره بیست و ششم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی حسنانی به استادی راهنمای تازهواردین همسفر رویا، نگهبانی همسفر طیبه و دبیری همسفر اکرم با دستور جلسه «وادی دوازدهم (در آخر امر؛ امر اول، اجرا میشود) و تأثیر آن روی من» روز سهشنبه ۲ بهمنماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۶:۰۰ آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
زمانیکه وارد کنگره میشویم، هدف و مقصد ما درمان مسافران است. زمان درمان یک مصرفکننده بین ده تا یازده ماه تعیین شده است؛ اما گاهاً بعضی از تازهواردین اصرار دارند این مدت زمان را کاهش دهند و به سه یا چهار ماه تقلیل دهند که این خواسته امکانپذیر نیست؛ به طور مثال: گندم برای کاشت و برداشت به هشت ماه و یا یک جنین تا زمان تولد به نه ماه زمان نیاز دارد. مسافران نیز بدینگونه هستند. رهجویان در ابتدای ورود به کنگره سردرگم و مستأصل هستند و سؤالات زیادی در ذهن خود دارند که رسیدن به پاسخ آنها مستلزم زمان و کسب آموزش است. در ادامه همسفران میآموزند که بایستی صبور باشند و در صبر خود بیصبری نکنند. من نیز مانند دیگر همسفران فرد عجولی بودم. زمانیکه مسافر من اندکی دیر به منزل میآمد به او اتهام مصرف میزدم و دلایل او را نمیپذیرفتم؛ حتی اگر مصرف هم نمیکرد با پرخاشگریهای من، ترغیب به مصرف میشد.
اوایل ورود به کنگره فرد بسیار بیصبری بودم. سالهای گذشته قانون ممنوعیت صحبت با راهنمای مسافر وجود نداشت. در مورد مسافرم با راهنما ایشان صحبت کردم که چرا مسافر من اینگونه رفتار میکند!؟ برای خرید بیرون میرود و بعد از چند ساعت دست خالی برمیگردد. راهنما چنین بیان کردند: «میتوانید فرض کنید که مسافرتان یکی از اشیاء منزل شما است. آیا از اشیاء خانه درخواست خرید دارید و یا اینکه با شما صحبت و همدردی کند؟ ایشان نیز به همین صورت هستند، شما حدود یک سال چیزی از ایشان نخواهید؛ حتی اگر متوجه گریز و مصرف ایشان شدید عنوان نکنید. اجازه دهید در خانه آرامش باشد. پیش از این با مشاجره و دعوا به نتیجه مورد نظر نرسیدهاید؛ پس از این به بعد به روش کنگره عمل کنید.»
زمانیکه مسافر من گریز میزد و مواد مصرف میکرد، به شدت عصبانی میشدم و رفتار نامناسبی نشان میدادم. ایشان به دلیل نشئگی مصرف شیشه واکنش خاصی نسبت به عصبانیت من نشان نمیداد؛ اما چند ساعت بعد به علت خماری تمامی رفتارهای من را تحلیل میکرد و مشاجرات بین ما شروع میشد و تا یک هفته جدال در خانه ما ادامه داشت. به همین سبب من به نصیحتهای راهنمای مسافرم عمل کردم و از آن پس تصمیم گرفتم و سعی کردم، مسافر را رها کنم. آقای اشکذری نیز همیشه این موضوع را متذکر میشوند و بیان میکنند: «مسافران خود را رها کنید تا بتوانند سفر خوبی داشته باشند؛ برای مثال اگر گفتند من به مسجد رفتم، کلام وی را باور کنید و انرژی و تلقینات مثبت داشته باشید.»
انشاءالله همه تازهواردین این مسئله را بر خود هموار کنند و کفش آهنین بپوشند تا بتوانند در برف، باران، سرما و گرما اینجا حضور داشته باشند؛ چراکه کنگره مکان امنی است که میتواند به حال خوش آنها کمک کند و میتوانند آن حس را به خانواده خود منتقل کنند.
رهایی ۴۰ سیدی همسفر راضیه رهجوی راهنما همسفر پریسا
مرزبانان کشیک: همسفر مریم و مسافر حمید
تایپ: پروانه رهجوی راهنما همسفر مرضیه (لژیون چهارم) و همسفر معصومه رهجوی راهنما همسفر پریسا (لژیون دهم)
عکاس: همسفر منیره رهجوی راهنما همسفر مرضیه (لژیون چهارم)
ویرایش: همسفر نجمه رهجوی راهنما همسفر صنم (لژیون نهم) دبیر سایت
ویراستاری و ارسال: همسفر سارا رهجوی راهنما همسفر سمیه (لژیون ششم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی حسنانی تهران
- تعداد بازدید از این مطلب :
172