جلسه هشتم از دور اول لژیون سردار نمایندگی محمدیپور قم با استادی راهنما مسافر مجید و نگهبانی پهلوان مسافر علیرضا و دبیری راهنما مسافر امیر و خزانهداری راهنما مسافر محسن با دستور جلسه «وادی دوازدهم و تاثیر آن روی من» در تاریخ 30 دی ماه ۱۴۰۳ راس ساعت 16 شروع به کار کرد.
سخنان استاد:
از نگهبان لژیون سردار، خزانهدار و دبیر لژیون سردار تشکر میکنم که اجازه دادند در این جایگاه قرار بگیرم، همچنین خداقوت عرض میکنم به ایجنت محترم و گروه مرزبانی و خوش آمد میگویم به تمامی اعضای لژیون سردار.
دستور جلسه ما وادی دوازدهم و تأثیر آن بر من است؛ در آخر امر، امر اول اجرا میشود.
در حین خواندن وادی نکته جالبی به نظرم رسید که به لژیون سردار مرتبط است. در این وادی بیان شده که خداوند از تمام صفات و علم خود در درون انسانها نهادینه کرده است. به صورت بالقوه، تمام علوم و خصوصیات خداوند به اندازهای کوچکتر در انسان وجود دارد. برای مثال، وقتی میگوییم خداوند قادر مطلق است، به این معناست که او میتواند در یک لحظه هر چیزی را به وجود آورد، مثلاً کره زمین را. این قابلیت در انسان نیز وجود دارد، به طوری که وقتی انسان میخواهد کاری انجام دهد، در مرتبهای کوچکتر و با گذر زمان و کسب آگاهی و تجربه، میتواند آن کار را انجام دهد. برای مثال، شخصی که میخواهد ساختمانی بسازد، ابتدا علم آن را یاد میگیرد و سپس به تجربه میرسد و پس از گذشت زمان، میتواند ساختمان را بسازد.
همچنین، خداوند رحیم است و بخشندگی او در مرتبهای خیلیبزرگ است که برای انسان، یک هستی به وجود آورده است که 93 میلیارد سال نوری طول و عرض آن است، یا زمینی قرار داده که اکسیژن، آب، درختان و خورشید برای آن قرار داده و بخشش او نیز به اندازهای کوچکتر درون انسان است. با آموزش و تجربیات، میتوانم این بخشش را بزرگ و بزرگتر کنم. زمانی که شخصی به من ناسزا میگوید، ممکن است نتوانم از آن بگذرم، اما با آموزش، به آرامی میتوانم به بخشش برسم، یا اگر کسی در گوش من بزند، میتوانم گذشت کنم، در درجات بزرگتر، دیدهایم که شخصی از قاتل فرزندش میگذرد، این همان بخششی است که خداوند در دل انسانها قرار میدهد.
از نظر مادی نیز همینطور است. افرادی وجود دارند که از 5000 تومان مال خود نمیتوانند بگذرند، ولی کسی با آگاهی و فهمی که پیدا میکند، از یک میلیون یا یک میلیارد تومان مال خود میگذرد. همه اینها به علمی که انسان میتواند به دست بیاورد بستگی دارد و بدون علم، هیچ چیزی انجام نمیگیرد.
در وادی، از تغییر، تبدیل و ترخیص صحبت میشود که نکته جالبی است. مثالی برای خودم دارم: وقتی دانه سیبی در زمین میکارم، تغییرات در آن آغاز میشود و در لحظهای به جوانهای نرمتر از حریر تبدیل میشود که از دل آن هسته بیرون آمده و بعد تغییرات ادامه مییابد تا در یک لحظه سر از خاک در میآورد و به جوانه تبدیل میشود، تغییرات ادامه دارد و باعث میشود که به نهال تبدیل شود و باز تغییرات انجام میگیرد تا در یک لحظه به درخت تبدیل شود و لحظهای که میوه میدهد، زمان ترخیص آن است. تمام این تغییر و تبدیل به من نشان میدهد که باید زمان را در نظر بگیرم و به یکباره نمیشود شخصی از تاریکیها به طرف روشناییها بیاید یا از صفر به هزار برسد.
نکته زیبایی که در بحث زمان مطرح است، این است که عمر انسان دست بالا 100-120 سال است و فکر میکنیم خیلی زیاد است، ولی اگر به 20 یا 30 سال قبل برگردیم متوجه میشویم که چقدر با سرعت میگذرد و این عمر باقی مانده نیز به همین سرعت میگذرد. باید قدر زمان را بدانم و از موهبتهایی که نصیبم میشود غافل نشوم. شاید امروز قدرت بخشش چیزی را داشته باشم، اما اگر نبخشم، فردا ممکن است دیر باشد، شاید فردا آن چیز نباشد یا حتی من نباشم. اگر زمان را در نظر داشته باشم، آن چیزی که در اختیار دارم و با دیگران به اشتراک میگذارم، برگ برنده من است. جناب مهندس همیشه میفرمایند که؛ ما صاحب چیزی هستیم که میبخشیم، خانه، سکه طلا، ماشین و حتی نزدیکان من برای من نمیمانند، تنها چیزی که برای من میماند، بخششی است که از خود انجام میدهم.
بخشش در مرتبههای مختلف وجود دارد. مثلاً یک لبخند قشنگ یا مشارکت در کارگاه، که من از حال خوشم و از درمانی که درونم اتفاق میافتد، انجام میدهم، با یک اعلام سفر، این هم نوعی بخشش است. همچنین وقتی از مال خود میبخشم، ابتدا باعث میشود چراغی که بالای سر من است روشن خواهد ماند و نیز آیندگان میتوانند از این مکان و چراغ استفاده کنند. این امر با لژیون سردار انجام میگیرد که جناب مهندس هوشمندانه انجام دادند، یک بازیای راه انداختند که من هم بتوانم در آن بازیگر باشم، کسانی که از مال خود گذشتهاند و در این بازی شرکت کردهاند، باعث میشوند من نیز از آن استفاده کنم و لذت بخشش را بچشم.
انشاءالله در مسیر پیش رویمان موفق باشیم و یک لژیون سردار پربار با فهم لژیون سردار داشته باشیم و موهبتی که داریم را قدر دان باشیم. نگهبان لژیون سردارمان، پهلوان هستند و بسیاری از اعضا دنور و سردار هستند، آقا مجید هم پهلوان هستند و از حس و حال بخشش و اتفاقاتی که در زندگیشان بر اثر بخشش میافتد، میتوانم استفاده کنم.
تهیه و تنظیم: گروه سایت مسافران محمدی پور قم
- تعداد بازدید از این مطلب :
176