اولین جلسه از دوره چهاردهم سری کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ نمایندگی دکترعلیرضا (مبارکه)، با استادی مسافر وحید ، نگهبانی مسافر قاسم و دبیری مسافر سعید با دستور جلسه « وادی دوازدهم و تاثیر آن روی من » در روز سه شنبه 02 دیماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۷ آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان وحید هستم یک مسافر، دستور جلسه در مورد وادی دوازدهم و تاثیر آن روی من است. در اخر امر، امر اول اجرا میشود. اینکه ما راه راست یا راه کج را انتخاب کنیم با آموزش و تزکیه و پالایش میتوانیم این امر را به اجرا در آوریم. ما به یک حیوان نمیتوانیم ریاضی و یا انگلیسی یاد بدهیم چون در درونش وجود ندارد، اما در انسان این مورد وجود دارد و به راحتی میتواند همه چیز را یاد بگیرد. صفات خداوند در وجود همه وجود دارد. اگر بتوانیم بگوییم خداوند بخشنده و مهربان است پس ما هم میتوانیم بخشنده و مهربان باشیم. من هم میتوانم مانند خداوند بخشنده و مهربان باشم، در قرآن کریم امر اول با نام خداوند آغاز میشود و در ادامه اگر به دستورات کتاب آسمانی گوش دهیم و آن را عمل کنیم آخر امر هم اجرا خواهد شد. ما به هستی آمدهایم که بخشنده باشیم و اگر بخشندگی را که از صفات خداوند است اجرا کنیم میتوانیم در آخر امر امر اول را اجرا نماییم.
اگر راه کجی را انتخاب کنیم همه آن اضطراب و نگرانی است و اگر راه راست و صراط مستقیم را برویم به ما آرامش و آسایش میدهد. همیشه راحت است و نگرانی ندارد و فردی که ناراحت است باید بداند که یک کار بد انجام داده است. همیشه ترس دارم که کار اشتباه انجام دادهام. باید در این وادی پارامتر زمان را در نظر گرفت. من صفات اعتیاد را همیشه دنبال خودم داشتم. مصرف من شیره خوراکی بود و در سن کم مصرف کننده شدم و آرام آرام مصرفم در طول زمان بیشتر شد و به این نتیجه رسیدم که با سقوط آزاد و روشهای دیگر نمیشود راه را پیدا کرد تا اینکه با کنگره آشنا شدم و با ورود به کنگره به مرور زمان راه برای من نمایان شد و به حال خوب رسیدم و با گرفتن خدمت در کنگره روز به روز حالم بهتر و بهتر شد. توصیه میکنم در کنگره همیشه در حال خدمت باشید تا حال خوب را تجربه کنید. من در زمان مصرف و دوران کرونا با ترسهای زیادی مواجه شدم. ترس از دست دادن مادرم. مادرم در بیمارستان بستری بود و من در حال مصرف مواد مخدر بودم، در زمان کرونا همه افراد در کنگره حالشان خوب و خوش بود.
در بیرون کنگره خیلی از مردم حال خوبی نداشتند، با از دست دادن مادرم کفر میگفتم و من واقعا در آن لحظات جهنم را دیدم و حالم اصلا خوب نبود. بعد از وصل شدن به کنگره و در نظر گرفتن پارامتر زمان و پیدا کردن راه در کنگره سفر خوبی را تجربه کردم. باید در کنگره وارد بازی شوید تا در آخر امر، امر اول اجرا شود. من در چرخه خدمت یاد گرفتم تا وارد بازی کنگره شوم. با خدمتهای خود در کنگره یاد گرفتم که آلودگیهای درون خود را از بین ببرم. ما آنچه داریم از این خدمتهایی است که در کنگره انجام میدهیم. من اگر بتوانم با یک کلام خوب و رفتار خوب چیزی به دیگری یاد بدهم فقط این برای من ماندگار است. در پایان آن چیزی ماندگار است که بتوانم آن را از صمیم قلبم ببخشم.
تایپ: مسافر حسین و مسافر سعادت
عکس: مسافر حمید
تنظیم و ارسال: مسافر مهرداد
- تعداد بازدید از این مطلب :
190