زمانی توانستم به نتیجه برسم که تغییر کردم

چهارمین جلسه از دوره پنجاه و یکم کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ نمایندگی شفا مشهد، با استادی مسافر هادی، نگهبانی مسافر ناصر، دبیری مسافر کاظم با دستور جلسه " وادی دوازدهم و تاثیر آن روی من " سه شنبه 02 بهمن ماه ۱۴۰۳ راس ساعت ۱۷  آغاز به کار نمود.

سخنان استاد:

سلام دوستان هادی هستم مسافر، تشکر می‌کنم از اینجت محترم و گروه مرزبانی و راهنمای محترم آقا رسول افروزی که اجازه خدمت در این جایگاه را دادند. وادی دوازدهم در آخر امر، امر اول اجرا می‌شود. یک مسافر که به کنگره می‌آید 10 ماه زمان نیاز دارد تا به درمان برسد. درمان در این مدت فقط با فرمانبرداری به نتیجه می‌رسد. من از سال 91 با کنگره 60 آشنا هستم، خواسته درمان داشتم اما چون تلاشی برای این موضوع نبود درمان برای من اتفاق نمی‌افتاد.
انسان چه به سمت ارزش‌ها یا ضد ارزش‌ها برود، خداوند درهرحال کمک‌حالش است. مسافر سفر اولی که به کنگره 60 می‌آید اگر این مطلب را دقیق متوجه شود راحت‌تر به درمان می‌رسد. اما فرق درد با درد چیست؟ به نظر من پادرد یا بی‌خوابی درد نیست، درد این است که همسرت با شما بیرون نیاید یا پدر و مادر تو را به منزل راه ندهند. با رعایت این مسائل که به شما گفته می‌شود، خیلی راحت می‌توانید سفر اول را تمام کنید.
من زمانی توانستم به نتیجه برسم که تغییر کردم، خیلی از صفات گذشته‌ام را تغییر دادم و باراهنمای خودم صادق بودم. فقط یک رهجوی انضباطی متوجه می‌شود که حال یک مسافر که سفر خود را خراب کرده است و دوباره برای درمان پشت درب کنگره می‌رود چگونه است. هم‌دوره‌های من در حال حاضر دیده‌بان و راهنماهای موفقی هستند و این خیلی درد دارد که شما دوباره بخواهید با دیدن دوستان قدیمی دوباره سفر کنید.

به نظر من درد این مواردی بود که گفتم نه اینکه شما با 2 روز پله کم کردن حالت بالا و پایین می‌شود. اگر فرق درد با درد را متوجه شوید، خیلی راحت سفر اول را به اتمام می‌رسانید. سفر اول را که می‌گذرانید و به سفر دوم ورود می‌کنید تازه زندگی شروع می‌شود، دوستان سفر اولی از من سؤال می‌کنند که شما آلان خمار نیستید و حالت خوب است، شما همین جایگاه استادی را که من امروز نشستم اگر تجربه کنید متوجه حال من می‌شوید و گلی که من امروز بو کردم را نمی‌توانم برای شما شرح دهم، باید شما خودتان تجربه کنید تا متوجه بوی خوشش شوید. اتفاق دیگری که در این مسیر برای من افتاد، یک روز من دعای آخر جلسه رسیدم کنگره و از همه‌چیز خیلی خسته شده بودم چون از سال ۹1 با کنگره 60 آشنا هستم و از سن ۱۳ سالگی درگیر مواد بودم آن‌هم از نوع شیمیایی، این دعای آخر کنگره واقعاً نتیجه می‌دهد چون برای من نتیجه داد. روز تولد رهایی برادرم در دعای آخر گفتم خدایا این رهایی برای من هم اتفاق بیفتد و افتاد، از آن به بعد هر جا که هستم برای دعای آخر کنگره خودم را می‌رسانم، امیدوارم برای شما هم اتفاق بیفتد.

مرزبان خبری: مسافر علی اصغر
تایپ مسافران: کوروش ل۱۰، محمدرضا ل۱۰
مهدی ل۱، مالک ل ۱۹
عکس: مسافر مجتبی۱۹، علی ل7
صوت مسافران: محمد ل۲۰، ابراهیم ل ۷
ارسال: مسافر مهدی لژیون ۱۴