اگر باشد هست، قسمتی از مکالمه بین استاد و شاگرد است در مورد حس و میگوید: حسهایی که درون جسم ما هستند، مانند گوش و چشم، حس درون نام دارد (حس آشکار) و مواردی که در خواب میبینیم و یا میشنویم؛ چون با حس جسمی ما صورت نمیگیرد، حس بیرون از جسم نام دارد (حس پنهان). همینطور در مقوله اعتیاد، افکار، اندیشه، عشق، محبت و کینه هم صور آشکار و پنهان وجود دارد. بنابراین شخصیت ما انسانها به دو قسمت آشکار و پنهان تقسیم میشود ولی ممکن است باطن خود را پنهان کنند، یکی از این مسائل مهم و موجود در صور پنهان(مکر) میباشد که به معنای حیله و فریب و یا به زبان ساده، چارهاندیشی برای آسیب زدن به دیگران است.
تشخیص دادن مکر نیز برای ما بسیار حائز اهمیت است، در همه موارد باید مراقب باشیم تا اسیر مکر دیگران نشویم. حیوانات برای شکار و ادامه بقا خود مکرهای بسیاری به کار میبرند ولی انسان مکرهای بسیار بزرگتری دارد. همانطور که از عشق و محبت صحبت میکنیم باید از مکر هم حرف بزنیم تا همیشه مراقب آن باشیم. همیشه حیله و نیرنگ بالباس زیبا جلو میآید و همراه با طمع انسان را گرفتاری میکند،در داستانهای قدیمی، تاریخی و افسانهها، از قبیل داستان رستم و سهراب، اسب چوبی تراوا و غیره نمونههای بارزی از مکر روایتشده است. غیبت کردن بهنوعی مکر است، زیرا بهمنظور ضربه زدن انجام میشود. مبحث دیگری که ما به آن برخورد میکنیم خشم است. هوش و آی کیوی هر انسان معمولی ۱۰۰ است و زمانی که خشمگین میشود آیکیو شخص به یکسوم کاهش پیدا میکند، بنابراین رفتاری از خود نشان میدهد که فقط یک انسان نادان و کوتهفکر ممکن است مرتکب شود.
آقای مهندس دژاکام میفرمایند: ما ۵ حس ظاهر یا درون که مربوط به جسم است داریم و ۵ حس بیرون از جسم یا پنهان داریم که خارج از جسم است، همانطور که مولانا نیز فرموده است، ۷ اندام دگر داریم که ما دو کالبد را تجربه کردهایم، یکی کالبد فیزیکی خودمان و دیگری جسمی که در خوابداریم و میبینیم. این ده حس که نام بردیم همراه با هر ۷ اندام و جهان های دیگر ارتباطی را شکل میدهند که برای ما قابلدرک و لمس نیست، اما میشود آنرا حس کرد مانند خواب که با چشم دیگر و با کالبد دیگر و در بعد دیگری در حال دیدن آن هستیم. بنابراین خواب سیر و سلوکی است که زندگی بعد از مرگ را به ما نشان میدهد که جسم در آن دخیل نیست و اندامها و کالبدهای دیگر در کار هستند.
کلام استاد: هیچچیز در دنیا نیست، مگر اینکه ابتدا در اندیشه و تفکر باشد. پس نتیجه میگیریم که با اندیشه خود تعیین میکنیم که چه چیزی میخواهیم و به کجا خواهیم رسید. اگر اندیشهمان درست باشد، تولید درستی هم به وجود خواهد آمد.
به قلم مسافر: مهدی اکبری لژیون 22
تهیه وتنظیم : سعید راستی لژیون 3
- تعداد بازدید از این مطلب :
98