ششمین جلسه از دور نهم سری کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ نمایندگی رضا مشهد به استادی مسافر مجتبی، نگهبانی موقت مسافر جواد و دبیری موقت مسافر سعید با دستورجلسه " وادی دوازدهم و تاثیر آن روی من " سه شنبه 2 بهمن ماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد
سلام دوستان مجتبی هستم یک مسافر
ممنون و سپاسگزارم از ایجنت محترم گروه مرزبانی و دبیر عزیز که اجازه دادند در این جایگاه خدمت کنم و آموزش بگیرم.
دستور جلسه: وادی دوازدهم و تأثیر آن روی من "در آخر امر، امر اول اجرا میشود"
در ابتدا تشکر میکنم از شخصی که پیام کنگره را به من رساند، یک روز در دوران تاریکی و مصرف مواد وقتی مواد مصرف میکردم، یکی از دوستانم پیام کنگره را به من رساند ولی متأسفانه به دلیل اختیاری که هر انسان دارد خود ایشان نتوانست سفرش را به اتمام برساند و من با همین اختیاری که داشتم، توانستم آموزش بگیرم و سفرم را به پایان برسانم و به سفر دوم راه پیدا کنم، در اینجا بود که امر اول اجرا شد.
خدا را شکر که با آموزشهای کنگره آشنا شدم و در لژیون، همان دوست سفر اولی که درست سفر میکرد و به قوانین احترام میگذاشت برای من الگو شد، دوستی هم که درست سفر نمیکرد نیز برای من درس عبرت شد.
مواد مخدر بسیار نیرومند بود و چنان من را در خود پیچوتاب داده بود که برای هیچ کاری رمقی نداشتم و به خود نمیدیدم که بتوانم کاری انجام دهم.
خیلی دوست داشتم تغییر کنم و از این زندگی عذابآور نجات پیدا کنم ولی متأسفانه راهش را پیدا نکرده بودم و آن جرقه خورده نشده بود، زمانی که در منزل شروع به مصرف مواد مخدر میکردم فرزندم که تقریباً یک سال سن داشت، رفتار من "رفتار یک مصرفکننده" را تقلید میکرد و این من را عذاب میداد، این رفتار فرزندم من را خیلی تکان داد و جرقهای شد که به درمان خودم فکر کنم و خدا را شکر که با کنگره آشنا شدم و در مسیر درمان قرار گرفتم.
وقتی سفرم به پایان رسید متوجه شدم که امر اولم اجراشده است که آنهم خواسته رهایی بود و همیشه سعی کردم به قوانین و حرمتهای کنگره احترام بگذارم و گوش به حرف راهنما باشم، کمکم تغییر و تبدیل در زندگی من رخ داد و زندگی من را زیبا و زیباتر کرد و این تغییر و تبدیلشدن بهزور و بهسرعت اتفاق نمیافتد، همیشه در سفر اولم بالا آمدن و نشستن در این جایگاه را برای خودم تصویرسازی میکردم و لذت میبردم.
قبل از ورود به کنگره همیشه میخواستم که بهطوری سریع این بیماری اعتیاد را به درمان برسانم ولی همیشه به بنبست میرسیدم، در کنگره یاد گرفتم که باید با دادن پروسه زمان به خودم این بیماری را درمان کنم.
در سفر اولم اولویت من تغییر و درمان بود و با آموزش گرفتن از سیدیها و کتابهای آموزشی توانستم به درمان برسم و خدا را شکر که به هدفم رسیدم.
فکر میکنم همه ما که به کنگره میآییم یک هدف مشخص داریم، هیچ فرقی نمیکند که ما در جامعه در چه رتبهای باشیم، باید اینجا گوش به حرف راهنما باشیم و فرمانبردار.
از اینکه با سکوت زیبایتان به صحبتهای من گوش کردید از همه شما عزیزان سپاسگزارم.
خدمتگزاران واحد صوت و آبدارخانه
تایپ: مسافر قربان لژیون 15
ویرایش: مسافر حسین لژیون 15
ارسال خبر: مسافر علی لژیون 9
تأیید خبر: مسافر داوود لژیون 3
مرزبان خبری: مسافر مصطفی
- تعداد بازدید از این مطلب :
141