سلام دوستان صدیقه هستم همسفر حسین
خدا به همهٔ انسانها قدرت اختیار داده و ما میتوانیم با استفاده از آن هر کاری را انجام دهیم؛ ولی نتیجه کار برای ما جبران میشود ما هر چه بکاریم همانی را که کاشتهایم درو میکنیم.
وادی دوازدهم به ما میگوید: برای هر چیزی؛ باید یک هدف داشته باشیم. برای یادگرفتن هر چیزی؛ باید حروف الفبا را یاد بگیریم تا نوشتن را یاد بگیریم. این مقوله برای اعتیاد مصرفکننده مثال زده شده است. مثل یک مصرفکننده که یکشبه دچار اعتیاد نشده؛ بلکه بهمرورزمان به بیماری اعتیاد مبتلا شده و یکشبه هم نمیتواند از اعتیاد بیرون بیاید؛ باید بهمرورزمان و طی مراحل مختلفی بگذرد تا فکر و اندیشه کند تا بتواند راه درست را پیدا کند و به درمان برسد. مثل کنگره ۶۰ که مثال بارزی است که میشود بهمرورزمان به درمان اعتیاد دست پیدا کرد.
جا دارد اینجا از آقای مهندس بنیان کنگره ۶۰ تشکر کنیم که چنین بستری را در اختیار ما قرار داده و درمان اعتیاد را کشف کرده تا من همسفر از آموزشهای کنگره بهرهمند شوم.
سلام دوستان فاطمه هستم یک همسفر
این وادی، مانند وادیهای دیگر چراغ راه ما انسانها است، انسان را بهسوی تعادل و آرامش سوق میدهد و از جهل و تاریکی به سمت نور و روشنایی هدايت میکند.
این وادی به من صبر را میآموزد و به من میگوید که برای رسیدن به خواستههای خود؛ باید زمان را در نظر بگیری؛ چون زمان بسیار مسئله مهمی است و بدون درنظرگرفتن زمان من به خواستههای خود نمیرسم و تکامل نمییابم و در طول زمان است که ما به خواستههای خود دست مییابیم. اساس طبیعت این است که همه چیز در طول زمان به تکامل میرسد. اگر گندم کاشتیم هشت ماه یا نه ماه زمان میبرد تا کامل شود. پس آخر امر؛ امر، اول اجرا میشود. امر اول من، کاشت گندم است؛ ولي آن را آخر امر برداشت میکنم؛ یعنی باید مراحل تغییر، تبدیل و ترخیص را طی شود و بدون گذراندن این مراحل امکانپذیر نیست. سیستم الهی بدون مکانیزم امکانپذیر نیست.
حال اگر خواسته من و یا امر اول من درمان اعتیاد است؛ باید زمان را در نظر بگیرم، صبر کنم و آموزش بگیرم تا جسم و روانم درست شود تا افکار و اندیشهام را تغییر دهم؛ چون برای درمان اعتیاد، هم باید جسم و همروان و هم جهانبینی درست شود. برای این امر مهم، 11 ماه زمان لازم است و باید زمان بگذرد تا اعتیاد درمان شود، وگرنه در غیر این صورت درمان اتفاق نمیافتد. طبق قانون طبیعت همه چیز؛ باید طي فرایند زمان باشد.
سلام سکینه هستم یک همسفر
برای رسیدن به اهداف خود؛ باید پارامتر زمان را در نظر بگیریم؛ یعنی هر خواسته و دستوری میتواند باگذشت زمان به اجرا درآید. اگر خواسته ما درمان مسافر باشد، بلافاصله درمان نمیشوند؛ باید در زمان مناسب ۱۰ الی ۱۱ ماه طی شود و اینکه خداوند به همه ما انسانها قدرت اختیار داده و ما میتوانیم با استفاده از آن هر کاری انجام دهیم و ما هرچه بکاریم همان را درو میکنیم. مثلاً اگر گندم کاشتیم همان گندم را برداشت میکنیم.
سلام حلیمه هستم یک همسفر
تمام کارهای انسان با یک جرقه، یک ایده و فکر آغاز میشود. خداوند را بسیار سپاسگزارم که به من فرصت داد تا بتوانم آموزش بگیرم. از آقای مهندس سپاسگزارم که این بستر را فراهم کردند تا بتوانم به حال خوب برسم.
عنوان وادی دوازدهم میگوید: قانونی است که برای بهدستآوردن هر چیزی؛ باید حرکت کنم و انرژی صرف شود. این وادی، وادی زمان، مکان و فضا است. این وادی به من میگوید: هر کاری که بخواهم انجام دهم؛ باید ابتدا بذر آن را بکارم و عجله نکنم تا بتوانم در آخر به هدفم برسم. انسان برای انجام هر کاری؛ باید خواسته داشته باشد و برای رسیدن به خواسته خود؛ باید تلاش و حرکت کند تا بتواند به هدف خود برسد و این امر باعث انرژی در انسان میشود.
اگر ما بهطرف ارزشها حرکت کنیم، قطعاً آرامش و آسایش داریم؛ ولی اگر بهطرف ضدارزشها برویم، نگرانی، سختی و ناامیدی در پیش داریم. با حضور بهموقع در کنگره و آموزش گرفتن، اطلاعات خودمان را بالا ببریم و با خدمتکردن و آنچه که به دست میآوریم انرژی بگیریم. در این مسیر خوب و مقدس همسفر خواهیم شد که با کمک یکدیگر، باقدرت حرکت کنیم و آرامآرام مشکلات را حل کنیم و تا آخر هستی اوج خواهیم گرفت.
من بهعنوان همسفر پذیرفتم که برای درمان به کنگره آمدهام و خواستهاش را داشتم و در این مسیر حرکت کردم؛ اما باید زمان مقرر برای رهایی برسد. من هم مانند مسافرم در طول 10 تا 11 ماه سفر می کنم تا با آموزشهای ناب کنگره به تعادل روح و جسم برسم؛ بنابراین، مسئلهٔ آخر امر؛ امری که به آن اشاره شده؛ یعنی مجموعه حرکتهای ما چه در درمان مسافرم چه تخریب روح و روان خودم. من همسفر بعد از انجام صحیح حرکتها و بازسازی شهر وجودی؛ یعنی جسم، روان و جهانبینی روزی فرامیرسد که فرمان رهایی و آزادی من هم صادر میشود.
به امید آن روز برای همه همسفران و مسافران عزیز
سلام دوستان راضیه هستم همسفر ابراهیم
در کتاب عشق یا کتاب وادیها ۱۴ قانون بنیادین از قوانین آفرینش وجود دارد که هر یک قوانین متعددی را بهصورت آشکار و نهان در خود دارد. قوانينی در قالب دانش چگونه زندگیکردن و چگونه انسان بودن به صورتی کاملاً علمی و کاربردی شرح و بیان شده است.
در وادی دوازدهم، در آخر امر؛ امر، اول اجرا میشود. وادی دوازدهم یک قانون کلی و اساسی است که ما در تمام امور حیات خود از این قانون استفاده میکنیم. اين وادی به ما میآموزد که برای رسیدن به هدف يا خواستهٔ خود؛ باید حرکت کنيم تا در آخر کار به امر اول که همان هدف یا خواستهٔ موردنظر ماست برسیم. برای مثال: امر اول ما اگر تولید گندم باشد، گندم ما کی به دست ما میرسد؟ برای پاسخ به این سؤال بایستی گفت: حدود ۸ ماه بعد از کاشت، یک سری آیتمها را پشت سر بگذاریم، مراقب و آبیاری، به دیگر سخن ((در آخر کار)) امر اول ما که تولید گندم است به آن میرسیم.
در مسئلهٔ اعتياد هم همین قانون مطرح است. یک فرد مصرفکننده یکشبه مصرفکننده نشده است که یکشبه هم بخواهد درمان شود. یک فرد مصرفکننده، بایستی حداقل ۱۰ ماه مواد مصرف کند تا به یک مصرفکننده تبدیل شود. پس ما برای درمان این شخص حداقل به ۱۰ ماه زمان نیاز داریم تا این شخص به درمان و تعادل برسد؛ ولی ما به پارامتر زمان توجهی نداریم و میخواهیم از کوتاهترین راه به نتیجهٔ دلخواه برسیم که چیزی جز آسیب و تخریب بیشتر به خود فرد نیست.
ما در تمام کارها و برنامهریزیهای زندگی خود این قانون را میدانیم و آن را اجرا میکنیم؛ ولی در مسئلهٔ اعتیاد این قانون را در نظر نمیگیریم؛ چون به علت عدم آگاهی از ساختارهای جسم خود به این قانون بهای چندانی ندادهایم.
برای تغییرات در صفات انسان هم بایستی در مدتزمان و بهآرامی این تغییرات ایجاد شود. ما نمیتوانیم به طور ناگهانی و یکشبه فردی را تغییر دهیم یا اینکه صفات خودمان را عوض کنیم، بایستی این کار با آموزش صحیح، شناخت و معرفت در طول زمان و بهآرامی اتفاق بیفتد. تا از مراحل تغییر و تبدیل عبور کنیم تا به مرحلهٔ نتیجه یا ترخیص برسیم که در این زمینه با شروع تغییرات ما سه نیروی القا، احیا و تحرک نیز به کمک ما میآیند تا ما را به نتیجهٔ دلخواه یا آخر امر هدایت کنند.
نتیجهای که از این وادی میگیرم این است که اگر هدف یا خواستهای دارم برای رسیدن به آن؛ باید حرکت و تلاش کنم تا در آخر امر؛ امر، اول اجرا شود.
سلام دوستان فخری هستم یک همسفر
وقتی خداوند انسان را خلق کرد به او اختیار کامل داد و گفت همه باید به این موجود احترام بگذارند؛ ولی اهریمن نافرمانی کرد که من از آتش هستم و انسان از خاک است، من بالاتر از انسان هستم. فرصتی خواست تا برتریاش نسبت به انسان را به خداوند ثابت کند؛ البته خداوند خودش آگاه است این جنگ اهریمن با انسان است.
انسان وقتی در جهان خاکی قرار گرفت اختیار کامل به او داده شد که برای زندگی در کره خاکی. در مسیر زندگی، انسان بر سر یک دوراهی قرار میگیرد که یکی انسان را به سمت ارزشها و روشنایی هدایت میکند و دیگری انسان را به سمت تاریکی و ضد ارزشها هدایت میکند و اگر تاریکی نباشد روشنایی هیچ ارزشی ندارد. تاریکی و روشنایی مکمل یکدیگر و لازمه حیات انسان در کره خاکی هستند. برای اینکه انسان ارزشها و ضد ارزشها را بشناسد؛ باید دانش آگاهی و اطلاعات کافی داشته باشد.
انسان برای داشتن دانش، جسم سالم میخواهد. جسم سالم، روح و روان سالم میخواهد. روح و روان، فکر و عقل سالم میخواهد. داشتن عقل سالم، جهانبینی میخواهد. ما در دو زمان زندگی میکنیم، زمان ذهن و زمان گذر. زندگی در زمان ذهن یا خیال هرچه در ذهن تصور کنیم به آن میرسیم و از آن لذت میبریم؛ ولی بهانجامرساندن و به مرحله عمل درآوردن لذتبخشتر از زمان ذهنمان است. بهعنوانمثال برای اینکه یکدانه گندم سبز شود، ابتدا زمین یا بستر مناسب لازم دارد که آماده شود و خاک برای کاشتن بذر مناسب و همینطور آبوهوای مناسب داشته باشد و در زمان خودش بذر کاشته شود. وقتی بذر کاشته شد؛ باید فرایند زمان را در نظر داشته باشیم که بستگی دارد مدتزمان برداشت آن بذر طی چند ماه تبدیل به محصول میشود.
بعد آماده برداشت و مصرف میگردد که همان مرحله تغییر، تبدیل و ترخیص طی زمان؛ باید صورت بگیرد. در مورد اعتیاد هم همین مسئله صادق است. وقتی یک مصرفکننده وارد کنگره میشود با اسم مسافر دیگر معتاد معنا ندارد طی ۱۱ ماه بهوسیله OT به روش DST مورد درمان قرار میگیرد در اینجا جسم او طی ۱۱ ماه زمان به درمان میرسد؛ ولی روح و روان او بیمار است که با جهانبینی آن هم طی ۱۱ ماه به درمان میرسد. وقتی جسم، روح و روانش به تعادل رسید، فکر کار میافتد و حرکت میکند. برای امرارمعاش با تصمیمگیری مناسب، تحقیقات لازم را انجام میدهد و ذرهذره و پلهپله پیشرفت میکند.
با جنگ با ضدارزشها که با بهترین نقاب میآید که همان وسوسه شیطانی است تا انسان را از راه اصلی و صراط مستقیم خارج میکند؛ ولی با دانش و آگاهی که این مدت کسب کردیم، میتوانیم ضد ارزشها را بشناسیم و هیچوقت اسیر دام شیطان نشویم. کمکم عشقورزیدن به کل هستی، حیوانات، موجودات، گیاهان و حیات زمینی شیرین میشود. دیگر دلمان نمیآید؛ حتی به بدترین انسانها بدی کنیم؛ بلکه جز محبت چیزی ما را خوشحال نمیکند. انشاءالله و به امید خدا بتوانیم پیشرو راه استاد عزیزمان و خانواده محترمشان باشیم که در این مسیر چراغ راه ما بودهاند و هستند، بهترینهای این دنیا و آخرت نصیب همه ما انسانها شود.
ویراستاری، ویرایش و ارسال: همسفر فاطمه رهجوی راهنما صبحگل (لژیون ششم)
همسفران نمایندگی قائمشهر
- تعداد بازدید از این مطلب :
50