هر وادی یک پیام و هدف خاصی را دنبال میکند باید پیام را دریافت کنیم که چه گفته است برای اينكه آخر امر، امر اول اجرا شود نياز به زمان داريم انسان باید ذرهذره پخته شود همه ما میخواهیم بدون تغییرات تبدیل را انجام دهیم که این کار اصلاً امکانپذیر نیست در هستی همه چيز برای بوجود آمدن بايد تغيير كنند سپس تبديل صورت گيرد و در نهايت ترخيص وگرنه جهان به حالت سكون در میآيد و سه نيروی القاء، احیاء و تحرک کمك میكنند كه تغيير و تبديل صورت گيرد. روزی ما هم در آسمان بودیم و خداوند با ما پیمان بست؛ اما یادمان نیست روزی که در آسمان بودیم یک اسمی داشتیم؛ ولی امروز آن اسم یادمان نیست. آدم میتوانست بگوید نامهایشان چه بوده است قسمت صور پنهان ما از روز الست بوده؛ اما نمیتوان گفت چند هزار میلیارد سال پیش یکی اینکه همیشه بوده و دیگر اینکه در جهانهای دیگر که بوده که همیشه میدانسته پیشینهشان چه میباشد. قدرت مطلق به ساکنین میگوید انسان هم خلقی است مثل شما که صور پنهانش از آتش است؛ اما صور آشکارش اینگونه خلق شده است انسان دو قسمت است یکی جسم و یکی نفس است جسمش از خاک و نفسش از آتش است اگر جهانی از این امواج درست شود، انسان قادر به دیدنش نیست. جهان شما هم برای زمینیان قابل درک نیست. اصولاً عشق چیزی است که جمع میکند و تنفر دور میکند. قدرت مطلق از طریق القاء عشق را در ذرات دمید و در اثر قدرت شگفت انگیز عشق مقداری از امواج را به هم نزدیک و متراکم نمود و پایه جهان خاکی را بوجود آورد.
شما یک درخت گردو را میکارید؛ اما بقیه نیروها مثل آب، خاک، باد و آتش جمع میشوند تا یک گردو میشود میلیاردها گردو؛ چون نیروها ذرهذره گسترش پیدا میکند همانطور که هسته گردو در زمین شکافته میشود هسته اولیه جهان خاکی متولد گردید و با میلیونها میلیون تغییر به نقطه امروزی رسید. آن امواجی که جهان را بوجود آوردند با این امواجی که الان هستند با هم فرق دارند مثل خود ما آنی که آمدیم با اینی که الان هستیم با هم فرق دارند درست است که همهاش یک نفس است؛ اما همین نفس کلی آموزش دیده است. تمام صفات خداوند در درون ما است یعنی اگر خداوند مهربان و بخشنده است ما هم میتوانیم باشیم. خداوند شو شود را خلق میکند انسان هم میتواند؛ اما نوع آن فرق میکند. ما بایستی با آموزش و تجربه، آنها را از درون خودمان پیدا کنیم و اختیار کامل داریم تا سرنوشت خودمان را خودمان رقم بزنیم تا به مرحلهای برسیم که راه را از چاه تشخیص دهیم. اگر به طرف ارزشها حرکت کنیم به آرامش، آسایش، شادی و نشاط میرسیم اگر به طرف ضدارزشها برویم نگرانی، ترس، اضطراب، سختی و عذاب رهنمود میشویم. ساکنین پرسیدند: آخر امر، امر اول اجرا میشود یعنی چه؟ در زمین بایستی برای رسیدن به اهداف، زمان را در نظر داشت یعنی هر خواسته با گذشت به اجرا در میآید اگر خواست شما تولید برنج باشد، شما بلافاصله صاحب برنج نخواهید شد بلکه بایستی بذر برنج را کاشت و مراقبت نمود تا در آخر امر برنج یا برداشت محصول شما به دست آید و شما صاحب برنج شوید یعنی خواسته اولیهتان برداشت برنج بود؛ اما در آخر برنج برداشت میکنید.
هیچ چیزی در جهان مادی ساکن نیست همه چیز در حال حرکت است ما هم در حال حرکت هستیم هیچ راهی برای حذف زمان نیست مگر اینکه از مرحله تغییر و تبدیل عبور کنیم و به ترخیص برسیم ساکنین گفتند: این سه مرحله را توضیح دهید. این مراحل از مهمترین و اساسیترین و سرنوشت سازترین نکات میباشد تا قانون آخر امر، امر اول اجرا میشود را به اجرا در بیاورد هم صور جهان خاکی مثل امواج گازها، مایعات و جامدات گیاهان و حیوانات را شامل میشود و هم در صور پنهان، رفتار و کردار انسان مؤثر است تا انسان را به مرور زمان تبدیل به یک انسان خردمند و آگاه نماید. هر کسی که از دنیا میرود شخص دیگری به دنیا میآید هر مسافری که به مقصد میرسد شخص دیگری سفرش را آغاز میکند؛ بنابراین همه اینها در حال تغییر است بزرگان زیادی خواستند که انسان تغییر کند، خیلیها خواستند که یک انسان سارق را به یک انسان خوب یا یک انسان دروغگو را تبدیل به یک انسان راستگو کنند این کار اصلاً امکانپذیر نیست حتی در انقلابهای بزرگ دنیا وقتی در یک انقلاب دگرگونی میشود بعد از آن اوضاع بدتر میشود همه ما میخواهیم بدون تغییرات، تبدیل را انجام دهیم این کار اصلاً امکان پذیر نیست. شما وقتی میخواهید از آب انگور سرکه یا شراب بگیرید نمیتوان الان آب انگور را گرفت و بلافاصله تبدیل به سرکه یا شراب شود باید حتماً تغییر صورت بگیرد باید ذرهذره اطلاعات را بگیرد و با تغییر تبدیل شود به انسانی که زبان انگلیسی بلد است و این را باید تمام راهنماها در نظر بگیرند که تغییر شاگردان ذرهذره امکانپذیر است مثال وقتی یک اسپرم با یک تخمک در رحم مادر ترکیب شدند بلافاصله تغییرات شروع و پس از گذشت ۹ ماه این تغییرات در ظرف زمان، شکل میگیرند و تبدیل میگردند و آنگاه که تبدیل انجام شد، عملیات ترخیص انجام میگیرد و طفل به دنیا میآید البته نیروهای القاء، احیاء، تحرک نیز در هستی وجود دارند و آنها نیز وارد عمل شده و به یاری تغییرات و تبدیلات می آیند.
انسانها دو نیمه هستند نیمی از عالم بالا، پاک و منزه و نیمی از عالم پایین و شاید از بعضی از حیوانات نیز پستتر باشند. بایستی در طول مسیر تکامل آن نیمه حیوانی که میتوان آن را تاریکی نامید، تبدیل به روشنایی گردد و این مهم انجام نمیگیرد مگر با کسب علم، معرفت؛ دانایی و تجربه و بایستی نیک بدانیم که انجام نمیگیرد مگر آنکه تغییرات به آرامی و اندکاندک ایجاد گردد. عالم بالا مثل فرشته و عالم پایین مثل جن میباشد. هر موجود یک روح و یک جن در وجودش است درست است که همه کاره، نفس است؛ اما دو تا نماینده هم در کنارش است. آن چیزی که شما را به نیکی خوبی و پاکی دعوت میکند روح است و اونی که دائماً دنبال شر و کارهای ضدارزش است، جن است و در همه انسانها نیز وجود دارد با خلق انسان یک انشعاب اتفاق میافتد و نیروها را به دو قسمت تقسیم میکند. نیروهای روشنایی و نیروهای تاریکی خوب، بد و هر دو نیرو قدرتمند خواهد بود. کسانی که دروغ میگویند و ظلم میکنند بهطور کلی کارهای ضدارزش میکنند در زمره کسانی هستند که در تاریکی و نیروهای اهریمنی قرار دارند کسی که موادمخدر مصرف میکند جزء نیروهای اهریمنی است؛ چون چیزی که روی شخصیت و عقل انسان پرده بکشد، خمر میشود و خمر هم جزء نیروهای اهریمنی است. کسانی که صالح و خدمتگزار به دیگران صادق هستند در قسمت روشنایی قرار دارند. این دو نیرو دائماً در حال نبرد هستند. اینجوری همیشه تعادلشان را برقرار میکنند اگر قرار بود فقط در هستی یک نیرو بود حالا چه ارزشها و چه ضدارزشها اصلاً نمیشد؛ چون دیگر بازی نمیشد؛ چون زندگی با همه تکاملش بازی خیلی قشنگی است وقتی یک نیرویی دائماً کنار گوش شما حرف میزند با تکرار روی شما اثر میگذارد.
یک گل را که بگذارید کنار گل بوی گِل هم بوی عطر خواهد گرفت؛ بنابراین القاء انجام میگیرد و شما هم باورتان خواهد شد الهام هم به همین صورت است شما بدون اینکه متوجه شوید الهام انجام میگیرد. شیطان ضد خداوند نیست بلکه مخلوق خداوند است باید این نیروی تخریبی وجود داشته باشد تا نیروهای مثبت و خوب خودشان را نشان دهند در واقع به صورت مکمل ارتقادهنده انسانها باشند اگر موضوع را از بالا نگاه کنیم نیروهای تخریبی و بازدارنده میتواند ارتقادهنده و مکمل انسانها باشتد البته گفتیم بین این دو نیرو یک نبرد در جریان است و نبرد بدون کشته و خونریزی فایده ندارد و قطعاً انسانهای بیشماری در این مسیر زخمی و نابود خواهند شد یا باید بکشی یا کشته شوی به همین دلیل به انسان اختیار کامل داده شده تا خودش جبهه خودش را انتخاب کند و هر انسانی اختیار کامل دارد تا خودش مسیر خودش را انتخاب کند و زیبایی انسان هم همین است. القاء به معنی انتقال و اطلاعات و آگاهی است چه منفی چه مثبت چه از طریق مستقیم چه غیر مستقیم حال در مورد احیاء یعنی زنده کردن بزرگترین احیاء کننده قدرت مطلق است که انسانهای مرده را نیز زنده میکند. انسانها و نیروهایی که برای یاری رساندن انسانها اقدام میکنند و باعث تغییر و تبدیل آنها میشوند، نیروهای احیاءکننده میگوییم. یک راهنما یک نیروی احیاء کننده است؛ چون دارد احیاء میکند؛ چون باعث تغییر و تبدیل میشود در فرهنگ خود ما و خیلی از فرهنگهای دیگر است که میخواهند بعضی چیزها را به صورت خلاصه و خیلی کوتاه به انجام برسانند و راهها و روشهای گوناگونی را به انسان پیشنهاد کردند که یک مرتبه بتوانیم تغییر و تبدیل شویم.
یکی از چیزهایی که در فرهنگ ما است توبه است که شخص یک مرتبه توبه کند و درست شود البته توبه یعنی بازگشت و بازگشت در آن واحد، نیست؛ اما شروعش است. هر چیزی باید در مسیر خودش حرکت کند اگر قرار است اخلاق تذهیب شود باید ذرهذره و پلهپله این تغییر ایجاد شود این هم میسر نمیشود مگر با شناخت و آگاهی و دانش؛ چون خیلی از افراد وعده میدهند شما را در بهشت موعود قرار دهند؛ اما شما را در قعر جهنم فرو میبرند؛ بنابراین برای اینکه آخر امر، امر اول اجرا شود زمان میخواهد و ما باید این زمان را طی کنیم؛ ولی برای تربیت و اخلاق خیال میکنیم که نمیخواهد حرکت اساس هستی و اساس تغییرات و تبدیلات میباشد. اگر در هستی حرکت نباشد، ستارگان در یک لحظه فرو خواهند ریخت. هیچ چیز در هستی ثابت نیست یعنی نه در کره زمین نه در جهان فیزیکی و نه در جهانهای پس از مرگ و در همه جهانهای دیگر هیچ جا نیست که حالت سکون داشته باشد و اصلاً قابل تصور نمیباشد. خیلی از انسانها مثل مصرف کنندگان مواد یا الکلیها در حالت رکود در میآیند و دائماً در حال مصرف هستند و همهشان فرو میریزند، نابود میشوند و از بین میروند با حرکت، راه نمایان خواهد شد بدون حرکت هیچ تغییر و تبدیلی شکل نخواهد گرفت رمز و راز کشف در دو چیز است یکی یافتن راه و دوم آنچه برداشت میکنید. همه ما میگوییم خدایا ما را به راه راست هدایت کن یعنی ما را در راهی قرار بده که اگر حرکت میکنیم با حرکت به مقصد برسیم این کسی که ما به عنوان خداوند قبولش داریم اگر میخواهد حرفش را به ما بزند نیازمند است که یک نفر را بهنام پیامبر برای ما بفرستد تا به ما بگویند چه کاری را انجام دهیم یا ندهیم خیلیها برای لذت جویی، پوست و عاج حیوانات را شکار میکنند و یا زبالههایشان را در طبیعت میریزند و رودخانهها آلوده میکنند بدون اینکه حقی برای دیگران قائل شوند آنوقت میخواهیم خداوند به ما رحم کند.
توصیه آخر من برای آبادانی زمین، محیطی پاکیزه و سالم برای وجودتان این است که همه ساله یک درخت بکارید از هر نوعی که باشد و در هر کجا که باشد تا شاید ذره ای از فرمان آخر امر، امر اول اجرا میشود را با بزرگ شدن درختانی که خود کاشتید رؤیت کنید برای اجرا وادی دوازدهم باید یک سال از سفر دوم و رهایی ما گذشته باشد در هفته درختکاری میتوانیم به صورت انفرادی یا گروهی با سایر مسافران و همسفران اقدام به کاشت درخت نمائیم. من سمیه از این وادی فهمیدم که در آخر امر، امر اول اجرا میشود. ما برای رسیدن به اهداف خود باید پارامتر زمان را در نظر بگیریم یعنی هر خواسته و دستوری میتواند با گذشت زمان به اجرا در آید اگر خواسته ما درمان مسافر باشد آنها بلافاصله به اوج رهایی نمیرسند باید با روش مناسب که همان متد DST و در زمان مناسب حداقل ۱۰ الی ۱۱ ماه و با استفاده از داروی مناسب یعنی OT به درمان برسند و حال خوش را تجربه کنند. من سمیه هم به عنوان یک همسفر با تخریب زیادی به کنگره آمدم و با مسافرم ۱۱ وادی را اجرا کردیم حالا به وادی دوازدهم رسیدیم و وادی دوازدهم به ما میآموزد که باید راه درست را انتخاب کنیم و حرکت خود را در این مسیر ادامه بدهیم تا تعادل لازم را کسب کنیم و از حال خوش بهره ببریم تا خواسته و هدف ما به نتیجه موردنظر برسد که همان در آخر امر، امر اول اجرا میشود.
نویسنده: همسفر سمیه(ز) رهجوی راهنما همسفر محیا (لژیون سوم)
رابطخبری و ویراستاری: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر محیا(لژیون سوم)
ارسال: همسفر مهدیه نگهبان سایت
همسفران نمایندگی کریمان
- تعداد بازدید از این مطلب :
28