سلام دوستان، عفت هستم همسفر.
وادی دوازدهم به ما میگوید که در نهایت، همان چیزی که در ابتدا تعیین شده بود، اجرا میشود. این جهان خاکی یا داستان انسان از یک نقطه شروع میشود. قصه به این صورت است که روزی انسان در بخش فیزیکی یا جسمی خود خلق شد. قدرت مطلق یا خداوند، فرشتگان را جمع کرد و گفت که من چنین موجودی را آفریدهام و به او سجده کنید. همه پذیرفتند، جز یک نفر که همان شیطان بود. شیطان گفت من از آتش و او از خاک است.
جناب مهندس گفتند آن لحظهای که قدرت مطلق این گردهمایی را برگزار کرد، این موجودات از قبل وجود داشتند و حیات از آنجا شروع نشده بود. جهان خاکی نیز هنوز وجود نداشت و بعدها ساخته شد. کالبد فیزیکی انسان نیز بعداً خلق شد. قدرت مطلق در این گردهمایی اعلام کرد که من در جهان خاکی جانشینی قرار دادهام. اولین چیزی که ساکنین آن گردهمایی سوال کردند این بود که چه کسی و با چه اختیاری؟ این اختیار برای آنها بسیار مهم بود. قدرت مطلق گفت آدم با اختیارات کامل بر سرنوشتش خواهد بود. اختیار یکی از مهمترین قدرتهایی است که خداوند به انسان داده است.
خداوند به ساکنین گفت که آدم چیزهایی را میداند که شما نمیدانید. ساکنین گفتند ما فقط آنچه را میدانیم که شما به ما یاد دادهاید. خداوند به انسان نامها را آموخت. این نامها شامل نامهای اشیاء هستند. برای انسانها، تمام اشیا نامگذاری شدهاند ولی برای حیوانات اینگونه نیست. یکی از برتریهای انسان این است که او مفهوم نامها را میداند، مانند کلمه "تلخی" که تا زمانی که آن را نچشید، معنای واقعیاش را نمیفهمید.
ساکنین از قدرت مطلق پرسیدند که انسان چگونه خلقتی است. خداوند فرمود که آدم خلقتی شبیه شما دارد؛ صور پنهان شما از آتش است و صور پنهان آدم نیز از آتش است. ساکنین از قدرت مطلق سوال کردند که جهان خاکی چگونه است. خداوند فرمود که جهان خاکی با جهان شما متفاوت است و شما نمیتوانید آن را درک کنید چون هر موجودی یک گیرنده دارد و گیرنده ما انسانها حواس ماست.
عشق، اصولاً قدرتی جمعکننده دارد و نفرت قدرتی دفعکننده. وقتی که هسته اولیه جهان خاکی کاشته شد، نیروی تغییر و نیروی تبدیل به صورت خودکار وارد عمل شدند. جانشین به فرشتگان گفت که مواد اولیه جهان خاکی از جهان شما گرفته شده و بعد فشرده شده و به چیز دیگری تبدیل شده است. حالا جهان خاکی برای شما قابل درک نیست و جهان شما هم برای زمینیها قابل درک نیست.
یکی دیگر از ویژگیهای ما انسانها اختیار است؛ یعنی خودمان بر سرنوشت خود مختاریم. همچنین، ما جانشین هستیم. علم در درون ما قرار دارد و بسیاری از صفات قدرت مطلق در اندازه کوچک در ما تعبیه شده است.
این وادی به من میآموزد که برای رسیدن به هر خواسته ای زمان را در نظر داشته باشم. خیلی از انسان ها میخواهند در زمان کوتاه به خواستههای خودشان برسند که امکان پذیر نیست و اگر در زمان کوتاه به نتیجه برسند با شکست مواجه میشوند.
ویراستاری و ارسال: همسفر معصومه رهجوی راهنما همسفر مهدیه (لژیون دوم)نگهبان سایت
همسفران نمایندگی سنایی
- تعداد بازدید از این مطلب :
83