English Version
This Site Is Available In English

القاء شیطان برای انسان حس ناامیدی است

القاء شیطان برای انسان حس ناامیدی است

مبحث جهان‌بینی که آقای مهندس درس می‌دهد مخاطب مشخصی ندارد؛ مخاطب ایشان، همه انسان‌ها هستند، حتی کسانی‌که تحصیلات ابتدایی دارند. حداقل خوبی کنگره این است که بی‌سواد ندارد و اگر کسی بی‌سواد به کنگره بیاید اول، باید سواد خواندن و نوشتن یاد بگیرد و بعد وارد کنگره شود. بنابراین سواد بعضی ممکن است درحد خواندن و نوشتن باشد و مخاطبی هم ممکن است در فلسفه، الهیات، روان‌شناسی و ... بالاترین مدرک را داشته باشد. صحبت آقای مهندس، شامل همه می‌شود و مخاطب‌های مختلفی دارد و حتی بعضی از صحبت‌های ایشان برای آیندگان است.

بدون حس هیچ حرکتی، چه در صور پنهان و چه در صور آشکار انجام نمی‌شود‌. شما تا زمانی‌که حس گرسنگی نداشته باشید به سمت غذا نمی‌روید. فکر کنید، اگر حس گرسنگی نداشته باشید چه اتفاقی می‌افتد؟ حس اصولاً یک گیرنده است و مرکز حس در سینه قرار دارد که به‌عبارتی همان قلب است که می‌توانیم آن را در‌نظر بگیریم حال این گیرنده شرایط متفاوتی دارد. حس گرسنگی؛ یعنی احساس گرسنگی را دریافت می‌کنید که باید بروید و غذا بخورید و دیگر حس‌ها، مثل حس تشنگی، خوابیدن، مال‌اندوزی، لاغری، کینه و ... وجود دارد. ما هرکاری، هر‌چیزی و هرحرکتی که باید انجام دهیم اول، باید حس آن در وجود انسان باشد و اگر حس آن وجود نداشته باشد هیچ حرکتی انجام نمی‌شود. منشأ تمام حرکت‌های ما، آن حس ما است و بستگی به این دارد که حس ما چگونه حسی باشد. یک‌نفر با کوچک‌ترین حرف‌ها فوری حسش به هم می‌ریزد، عصبانی می‌شود و جبهه می‌گیرد و یک‌نفر حرفی هم می‌شنود و به‌راحتی از کنار آن می‌گذرد‌.

مثلاً در حال رانندگی هستید و یک‌نفر چیزی به شما می‌گوید، هیچ حرفی نمی‌زنید و در دل، با خودت می‌گویی: «با نادان سخن مگو»‌، این حالش خراب است ولش کن! کسی هم ممکن است با شنیدن ناسزا حس کینه و انتقام بگیرد حتماً می‌خواهد جواب او را بدهد و درگیری پیش می‌آید، حس خشم جلو می‌آید و با آمدن خشم، ضریب هوشی او سه مرتبه کاهش پیدا می‌کند و تقسیم بر ۳ می‌شود‌. ضریب هوشی انسان معمولی ۱۰۰، تیزهوشان ۱۲۰، نابغه ۱۴۰، خنگ ۸۰ و کودن ۶۰ است کسی‌که جزء تیزهوشان است ۱۲۰ تقسیم بر ۳ و ضریب هوشی او ۴۰ می‌شود که از خنگ و کودن هم پایین‌تر می‌آید. پس این نکته از لحاظ علمی ثابت شده است که وقتی ما خشمگین می‌شویم چه پوئن‌‌هایی (امتیاز) را از دست می‌دهیم‌. هنگامی‌که خشمگین می‌شویم، چه احمق‌هایی می‌شویم و کارهایی انجام می‌دهیم که در زمان معمولی انجام نمی‌دهیم؛ ولی در زمان خشمگین شدن تفکر از بین می‌رود که همان قضیه؛ ترس تفکر را می‌خورد و تفکر خورده شده مانند غذای مانده است و غذای مانده انسان را مسموم می‌کند‌.

بدترین چیز و بدترین گناه حس ناامیدی است. کسی‌که حس ناامیدی دارد؛ یعنی دست از همه‌چیز کشیده و هیچ حرکتی انجام نمی‌دهد. به عقیده آقای مهندس، القاء شیطان برای انسان حس ناامیدی است، اگر در درس خواندن ناامید باشید دیگر درس خواندن را ادامه نمی‌دهید. انسان ناامید، ناامیدتر است هنگامی‌که در ناامیدی فرو می‌رود. اگر راهنما حس کمک به دیگران را نداشته باشد، چه‌طوری می‌تواند خدمت کند مرزبان و ایجنت هم همین‌طور. حس خدمت به دیگران، باید باشد و کسانی هستند که با آمدن به کنگره‌۶۰ حس کمک به دیگران را یاد می‌گیرند و ممکن است دیگرانی هم باشند که یاد نگیرند؛ چون به آن آگاهی لازم نرسیده‌اند و یک روزی از روزگار خواهند آموخت.

ما هم حس درون و هم حس بیرون داریم و حس درون ۵ تا هستند و شامل: چشایی، بویایی، لامسه، شنوایی و بینایی می‌شوند؛ چون چشم و گوش در داخل بدن هستند، به این‌خاطر حس درون به آنها می‌گوییم، ولی حس‌هایی که در خواب، با یک‌جسم و پیکره دیگر آنها را می‌بینیم حس بیرون می‌گوییم. بیشتر بحث و صحبت ما، روی حس‌های بیرون هستند، چون شناخته شده نیستند و صحبتی در مورد آنها نمی‌شود. بعضی‌ها حس متخیله و متفکره را حس بیرون می‌گویند، ولی ما این پنج تا حس را دقیقاً، مانند حس درون می‌دانیم ۵ حس درون برای همه قابل‌حس است و ۵ حس بیرون را در خواب می‌بینیم و قابل‌رؤیت نیستند حس مشترک بین این حس‌ها را حس ششم می‌گوييم. به آنچه که هست، پی بردن تمنای دل می‌خواهد و هرچه وجود دارد، اگر بخواهی به وجودش پی ببری؛ باید دلت بخواهد. اگر می‌خواهی بدانی که در کتاب آسمانی چه نوشته شده‌است، باید دلت بخواهد که بدانی. انسان در پی هرچه است همان به انسان الهام می‌شود‌.

انسانی که درپی تقلب و مسائل منفی باشد، مرتب مسائل منفی به او الهام می‌شود و کسی که به‌دنبال مسائل مثبت است مسائل مثبت به او الهام می‌شود. پس بستگی به این دارد که ما کدام رنج را انتخاب کنیم و کسی که در رنج تاریکی‌ها‌ و به سمت تاریکی‌ها حرکت می‌کند مرتب تاریکی‌ها به او الهام می‌شود و بیشتر در تاریکی‌ها فرو می‌رود، مثل مصرف مواد که به‌تدریج مصرف زیاد و زیادتر می‌شود. حس، مانند خداوند است و در تمام هستی و نیستی موجود و رؤیت‌ناپذیر است و حتی در یک‌اتم، مولکول، حیوانات، کهکشان‌ها و ... وجود دارد، اما هم‌نام خودش قابل‌حس است. بدون حس هیچ حرکتی انجام نمی‌شود و حس ما خیلی تعیین‌کننده است حس ناامیدی، تنفر، کلاهبرداری، سازندگی و ... این‌ها همه تعیین‌کننده است و بعد برای مشخص شدن هر مسئله باید یک‌سری نکات معلوم باشد، اگر معلوم نباشد انجام نمی‌گیرد از جمله چیزهایی که لازم است و ضروری است؛ باید صورت‌مسئله هر چیزی کاملاً مشخص باشد.

منبع: سی‌دی خشم
نویسنده، تایپ و ویرایش: همسفر فریبا رهجوی راهنما همسفر حمیرا (لژیون دوم)
رابط خبری: همسفر لیلا رهجوی راهنما همسفر حمیرا (لژیون دوم)
ارسال: همسفر اعظم رهجوی راهنما همسفر مرضیه (لژیون پنجم) نگهبان سایت 
همسفران نمایندگی بیستون کرمانشاه

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .