ششمین جلسه از دوره یازدهم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی امامقلیخان با استادی راهنما همسفر الهه، نگهبانی همسفر مهری و دبیری همسفر بهاره با دستور جلسه «وادی دوازدهم (در آخر امر، امر اول اجرا میشود) و تأثیر آن روی من» روز دوشنبه 1 بهمن ماه 1403 ساعت 15:00 آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
از خداوند سپاسگزارم که خدمت در این جایگاه آموزشی را روزی من قرارداد؛ در وادی دوازدهم که گفتهشده است در آخر امر، امر اول اجرا میشود، منظور از امر همان هدف و خواستهی ماست، همه ما در کنگره یک هدف و خواستهای داریم، ما یک روزبه کنگره آمدیم و هدف ما درمان مسافرمان بود، مسافر من راههای مختلفی را تجربه کرده و به این نتیجه رسیده بود که هیچ جا به درمان نمیرسد تا وقتیکه فهمید راه درمان کنگره است و در اینجا به نتیجه میرسیم که تلاش خود را کردیم، فرمانبرداری کردیم و بعد از ۱۱ ماه و ۱۷ روزبه امر اول و خواستهی اولیه رسیدیم؛ یعنی ما باید برای خواستهای که داریم سعی و تلاش کنیم و زمان را طی کنیم و در طول زمان بیصبری نکنیم تا به خواستهی اولیه برسیم.
خداوند از خلقت ما چه امری داشته و میخواست درنهایت به چه خواستهای برسد؟ من یک روز وارد این جهان خاکی میشوم و یک روز هم بهجایی برمیگردم که آمدم و تنها تفاوت من الهه که وارد این دنیا میشوم با الههای که دوباره به مکان اولیه برمیگردد در آموزشها و آگاهی است که در طول زندگی میبینم، بعضی از علوم هستند مثل علوم پزشکی، مهندسی، هنری که باید اینها را در دانشگاه کسب کنیم که وقتی به دانشگاه برویم در زمان مشخص ۴ یا ۸ سال آموزشها را میبینیم، سختیهای مسیر را لمس میکنیم و به آن مدرک دست پیدا میکنیم؛ اما بعضی آموزشها هستند که در دانشگاه به دست نمیآید مثل عشق، محبت، ازخودگذشتگی، اینها مسائلی هستند که باید در دانشگاه زندگی به آنها پی بریم و باید در زندگی و تجربه به آنها دست پیدا کنیم، من وقتی به دنیا میآیم، عشق را از پدر و مادرم کسب میکنم و از آنها یاد میگیرم و درنهایت بهجایی میرسم که عاشق همسر و فرزندم میشوم و من که ادعای عشق و علاقه میکنم با مسافری روبهرو میشوم که مصرفکننده است و این مسافر میتواند همسر و فرزندم باشد و حالا اینجا است که وقت آزمون و امتحان است، ما در دانشگاه هم وقتی آموزش میگیریم باید امتحان دهیم تا مدرک دهند، مطمئناً در دانشگاهم از ما آزمون گرفته میشود، وقتیکه میبینم مسافرم بیمار است و اعتیاد دارد، ممکن است تقلا و بیصبری کنم و خودم را به درودیوار بزنم؛ اما با این کارها فقط تخریب ایجاد میکنم.
اعتیاد مثل یک آتش است و ما در کنگره شعار (یایید این آتش ویرانگر را مهار کنیم) داریم، آتش یک خاصیت سازندگی و یک خاصیت ویرانگری دارد، تمام عشق، مهر و علاقهای که به مسافرم داشتم، زیر این ویرانهها دفن میکنم؛ اما اگر به سراغ خاصیت سازندگی بروم من خودم و آن عشقی که به مسافرم داشتم را میسازم و در همان آتش اعتیاد این عشق را میپزم و این عشق خام را به عشق پخته و آبدیده تبدیل میکنم.
عشق را در خودم اجرا و تغییرات را در درون خودم ایجاد میکنم و تبدیل به الههی دیگری میشوم و در ادامه این تغییرات را در خودم و حتی در مسافرم مشاهده خواهم کرد؛ همیشه من این مطلب را در لژیون بیان میکنم که من ده سال با مسافری صحبت کردم که به رویش نیاوردم که مصرفکننده است، بعد از ده سال مسافرم خودش به کنگره آمد، اصلاً باورش نمیشد که من میدانستم، ده سال رهایش کرده بودم و قطعاً سوختن سخت است؛ ولی در ادامه ساختن را به همراه داشت.
گاهی اوقات خودمان را گناهکار و مقصر میدانستیم؛ اما آموزشهای کنگره به من کمک کرد که از درون به آن آرامش لازم دست پیدا کنم، مطلب را به همسفرانی میگویم که مسافرشان میآید و سفر میکند؛ اما هنوز حال خوب و خوشی ندارد، اگر کسی میآید و مسافرش خیلی عالی سفر میکند بدانید یک عَقبهی سختی را پشت سر گذارندِ تا به این مرحله و جایگاه رسیده است و همیشه باید سپاسگزار و ممنون باشیم.
این جمله خیلی در کنگره شنیده میشود که دوربین نمان را روی خودمان زوم باشد و تغییرات را اول روی خودمان اجرا کنیم؛ یک تجربهی خیلی جالب که روز جمعه در پارک از مسافرها دیدم، تغییر بود؛ چون در این وادی در مورد تغییر خیلی صحبت شده، باید تغییر کنیم تا به آن چیزی که باید و منتظر ماست تبدیل شویم، خداوند از ما خیلی بیشتر از اینکه هستیم توقع دارد؛ روز جمعه هوا خیلی سرد بود عزیزانی که در پارک بودند میدانند، اما خوب پارک اصلاً مسافری را به خودش ندید فقط مرزبانهای مسافر بودند؛ چون همهی مسافرها به درختکاری رفته بودند و من آنجا یاد روزهایی افتادم که مسافرم یا خانه نبود یا تا ظهر خواب بود؛ ولی آن روز خیلی برای من لذتبخش بود؛ چون آن مسافرهایی که همیشه خمار و خواب بودند به درختکاری رفته بودند آنهم جایی که هوا خیلی سرد بود و نکتهی آخر اینکه امیدوارم همگی از آموزشهای ناب کنگره بهره و استفاده کافی را ببریم، تغییرات را در خودمان ایجاد کنیم تا تبدیل شویم و به آن چیزی که خداوند از ما توقع دارد برسیم.
مرزبانان کشیک: همسفرسمیه و مسافر امیرمحمد
تایپ: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر لیلا (لژیون هفتم)
عکاس: همسفر مهشید رهجوی راهنما همسفر الهام (لژیون سوم)
ویراستاری و ارسال: همسفر مهلا رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون ششم)، نگهبان سایت
همسفران نمایندگی امام قلی خان
- تعداد بازدید از این مطلب :
321