جلسه نهم از دوره سی و سوم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی صائب تبریزی به استادی همسفر معصومه، نگهبانی همسفر لاله و دبیری همسفر لعیا با دستور جلسه ( وادی دوازدهم « در آخر امر، امر اول اجرا میشود» و تأثیر آن روی من) روز دوشنبه ۱ بهمن ماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۶:۰۰ آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
از نگهبان جلسه، ایجنت و مرزبانان گرامی و راهنمای عزیزم تشکر میکنم که اجازه دادند در این جایگاه خدمت کنم و آموزش بگیرم. دستور جلسه این هفته وادی دوازدهم و تأثیر آن روی من است. وادی دوازدهم، با توجه به اینکه حجم کمی دارد ولی اگر به عمق مطالب این وادی برویم، گنجینهای بزرگ و بسیار ارزشمندی است که اگر در زندگی کاربردی کنیم، میتوانیم به نتایج مطلوبی در این بعد از زندگی دست یابیم.
من قبل از ورود به کنگره فردی بسیار عجول بودم و میخواستم به همه خواستههای خود در کمترین زمان ممکن دست یابم، زمان اعتیاد مسافرم نیز همیشه عجله داشتم که هر چه زودتر به نتیجه برسم ولی همیشه جز خسران و شکست چیزی عایدم نمیشد. بعد از ورود به کنگره و به تدریج متوجه شدم، بدون تفکر عمیق و صبر، نتیجه مطلوبی عاید انسان نمیشود و اگر برای رسیدن به خواست و هدفی، مسیری را با آگاهی و دانایی طی کند قطعاً نتیجه و پیامد بهتری نصیب او خواهد شد.در گذشته همیشه فکر میکردم مشکل اصلی سوء مصرف مواد مسافرم است و من مبرا از هر رفتار ضدارزشی هستم صورت حق به جانب به خود گرفته و ادعا میکردم که در زندگی هیچ کم و کاستی نگذاشتهام، غافل از اینکه اکثر مشکلات ازطرف من نشأت میگرفت.
همیشه از درگاه خداوند شاکی بودم که چرا سرنوشت من اینگونه رقم خورد ؟ چرا فرزند من باید به این بلا دچار میشد؟ من که برای فرزندم از هیچ تلاشی فروگذاری نکردم، این چراها برای من تبدیل به یک کوه شده بودند و نتیجه آن تصمیمات نادرستی میشد که همیشه با شکست و ناکامی همراه بود، در این میان هیچ وقت پارامتر زمان را در نظر نمیگرفتم و عجولانه از این شاخه به شاخه دیگر میپریدم، تا زمانی که با آموزشهای کنگره آشنا شدم و به این نتیجه رسیدم که صبر کردن به معنا واقعی را یاد بگیرم، دوربینها را به سمت خودم برگردانم و مسافرم را با عشق رها کنم، با این که مسافرم مصرفکننده بود ولی من تخریب خیلی بیشتری از او داشتم، اعتماد به نفس لازم را نداشتم و منیت و غرور وجودم رو فرا گرفته بود حتی هنوز هم بعد از سالها فکر میکنم که یخهای وجودی من آب نشدهاند.
اکنون بعد از طی مراحل متعدد و عبور از گذرگاههای سخت زندگی و در سایه آموزشهای کنگره احساس میکنم تغییرات در وجودم نهادینه شدهاند و به آرامش و آسایش نسبی دست یافتهام و در واقع وادی دوازدهم یعنی در آخر امر، امر اول اجرا شده است. هر روز که خواب بیدار میشوم خداوند را شکر میکنم که توانستم در طی زمان بر نواقص اخلاقی خود واقف شده و در پی جبران و بازسازی آنها برآیم و با تغییرات تدریجی بتوانم به تبدیلات نزدیک شده و در نهایت ترخیص شوم.
وادی دوازدهم بیانگر صبر کردن با آگاهی کامل است، با علم به اینکه مسیری سخت در پیش روی ما است ولی نتیجهای شیرین و گوارا در پایان این راه در انتظار ما هست و آن رسیدن به فرمان عقل است. آقای مهندس در مورد وادی دوازدهم می فرمایند؛ برای تبدیل شدن بذر گندم به خوشههای زیبای گندم، اول باید دانه را کاشته، آبیاری و مراقبتهای لازم را انجام دهید و مدت هشت ماه صبر کنید تا صاحب گندم شوید. امیدوارم در آخر امر، همه ما رستگار شویم و خداوند نیز از ما خشنود و راضی باشد.
تایپ: همسفر معصومه رهجوی راهنما همسفر منیره (لژیون ششم)
عکاس: مرزبان خبری همسفر شبنم
مرزبانان کشیک: همسفر مهسا و مسافر عزیز
ویراستاری و ارسال: همسفر لیلا رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون اول) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی صائب تبریزی
- تعداد بازدید از این مطلب :
196