دومین جلسه از دوره یازدهم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی دکتر مسعود با استادی همسفر فرزانه، نگهبانی همسفر فهیمه و دبیری همسفر معصومه با دستور جلسه «وادی دوازدهم و تأثیر آن روی من» روز دوشنبه 1 بهمن ماه 1403 ساعت 16:00 آغاز به کار کرد.
سخنان استاد:
زمانی که متوجه مصرف عزیزانم شدم دنبال راهی بودم که به اینها کمک کنم تا اینها را نجات بدهم، منتها همیشه راه را اشتباه میرفتم. وارد یک NGO شدم پانزده سال آنجا بودم و خدمت میکردم ولی در آنجا اعتقاد به درمان اعتیاد نداشتند، بر این باور بودند که اعتیاد مهار شدنی است و فقط میتوان از طریق پرهیزمداری آن را کنترل نمود.
من همیشه مسافرم را با دیگر مسافرها مقایسه میکردم و این مقایسه باعث خشم و عصبانیت من میشد و این خشم و عصبانیت باعث می شد من یک جاهایی به مشکل برخورد کنم. وادی دوازدهم به ما میگوید در جهان هستی همه چیز نیاز به زمان دارد یعنی زمان معجزه میکند اگر زمان نباشد اتفاق خاصی نمیافتد و تغییر، تبدیل و ترخیصی صورت نمیگیرد. برای به دنیا آمدن نوزاد انسان به نه ماه زمان لازم است، همچنین برای کاشت و برداشت گندم هشت ماه زمان لازم است همه چیز در طبیعت بدین صورت است آقای مهندس بیان میکند صبور باشید. امر اول، اول در ذهن من شکل میگیرد، تفکر در ذهن ساخته میشود. با آموزشهایی که در کنگره میگیرم با تغییر در رفتار، کردار، گفتار در تغییرات من تاثیرگذار است وقتی تغییر کردم تبدیل و ترخیص در من اتفاق میافتد و همه اینها به زمان نیاز دارد آرام آرام و ذره ذره. در این وادی میگوید خداوند از آفرینش انسان هدفی داشته است مرا خلق کرده است که اطلاعات کسب کنم، به آگاهی و رشد برسم تا بتوانم زندگی بهتری داشته باشم. خداوند از وجود خودش در درون من گذاشته است و من با آموزش باید این را از درون خودم بیرون بکشم که یک سری مربوط به صور پنهان من است که من از آنها هیچ اطلاع و آگاهی نداشتم، وقتی اینها را بیرون بکشم به خودشناسی بعد به خداشناسی میرسم و حالم بهتر میشود و میتوانم در صلح و آرامش باشم. در جهان هستی به امواج فرصت داده شد تا اینکه گازها، مایعات و جامدات پدیدار بشوند وقتی پدیدار شدند آرام آرام گیاهان شروع به رشد نمودند یک موجود تک سلولی به نام آمیب شروع کرد به تکثیر و زیاد شدن و موجودات به وجود آمدند شاید میلیونها سال طول کشید تا انسان پا به حیات گذاشت و توانست راه خودش را پیدا کند تا امروز به این حد برسد.
هفت ماه سفر بودم که متوجه مشکل جسمی خودم شدم و خدا را شکر خانه نشین نشدم که انرژی منفی به دیگران انتقال دهم برعکس قویتر شدم آمدم کنگره۶۰ بیشتر سی دی گوش کردم سعی کردم بیشتر بخوانم و بنویسم یاد بگیرم که به خودم کمک کنم و همه اینها ریشه در خشم و عصبانیت در گذشته من بود من نمیدانستم ولی در کنگره۶۰ متوجه این موضوع شدم و ادامه دادم خدا را شکر میکنم اینجا هستم و نتیجه خوبی میگیرم.
تایپ: همسفر معصومه، راهنما همسفر شیدا (لژیون دوم)
عکاس: همسفر زهره، راهنما همسفر شیما (لژیون سوم)
ویرایش و ارسال: همسفر نرگس (دبیر سایت)
مرزبان کشیک: همسفر زهرا، مسافر قنبرعلی
همسفران نمایندگی دکتر مسعود
- تعداد بازدید از این مطلب :
207