English Version
This Site Is Available In English

در صبر بی صبری جائز نیست

در صبر بی صبری جائز نیست

جلسه هشتم از دوره سی و یکم کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگره۶۰ همسفران نمایندگی میرداماد با استادی همسفر مرضیه، نگهبانی همسفر زهره و دبیری همسفر معصومه با دستور جلسه «وادی دوازدهم (در آخر امر، امر اول اجرا می‌شود) و تاثیر آن بر روی من» روز دوشنبه 1 بهمن‌ماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۵:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

وقتی شاگرد آماده باشد صدای پای استاد را هم می‌شنود و نیروهای الهی به کمک او خواهند آمد. به امید روزی که همه‌ همسفران، تغییر و تبدیل را از خودشان شروع کنند و بند پای مسافر نباشند. دستور جلسه هفتگی: وادی دوازدهم و تأثیر آن روی من (در آخر امر، امر اول اجرا می‌شود) است. تمام کارهای انسان با یک جرقه، ایده و فکر آغاز می‌گردد. مسافران ما به کنگره می‌آیند و هدفشان درمان اعتیاد است و در کنار آن‌ها همسفرانی حضور دارند که با تخریب بالایی وارد کنگره می‌شوند و در نهایت خواسته نهایی هر دوی آن‌ها رهایی و نجات خانواده است. این خواسته مثل بذری می‌ماند که کاشته می‌شود؛ اما زمان می‌برد تا این بذر به ثمر برسد.

اگر ما دانه‌ گندمی را در خاک بکاریم و هر روز بالای سرش بنشینیم تا این دانه گندم خودش رشد کند و یا پای آن کود بیشتری بریزیم و یا آب بیشتری به آن بدهیم و یا در معرض نور بیشتری قرار دهیم، آیا این اتفاق باعث رشد دانه می‌شود؟ هیچ کدام از این‌ها راه‌حل‌های موثری نیستند و ۸ ماه زمان لازم است برای به ثمر رسیدن دانه‌ گندم که باید سپری شود. این مسئله برای مسافران هم صادق است و باید حداقل ۱۱ ماه سپری شود.

وقتی نوزادی زودتر از زمان تولد و قبل از اتمام ۹ ماهگی به دنیا بیاید قطعاً نارس خواهد بود و باید در دستگاه گذاشته شود تا زمان باقیمانده تا تولد سپری شود؛ پس اگر قرار باشد امر اول شما، در آخر امر اجرا شود به زمان نیاز دارید و به همین دلیل در این وادی به پارامتر زمان پرداخته‌اند و به آن تأکید کرده‌اند. در صبر، بی صبری جائز نیست، اگر خواست شما رهایی است، یعنی بذر را خودت کاشتی، حالا باید زمان مورد نیاز طی شود تا شما به خواسته‌ خودت برسی و در این مدت شما در حال آموزش گرفتن به صورت تدریجی هستید. شخص وارد کنگره می‌شود و تا چند روز فقط دنبال استاد راهنما می‌گردد و فکر می‌کند راهنمایی که بیشتر صحبت می‌کند، بهتر است. حال در لژیون می‌نشیند و شروع می‌کند به مطالعه کردن و سی‌دی گوش می‌دهد و فکر می‌کند اگر این کار را انجام بدهد، در فرآیند زمان می‌تواند صرفه‌جویی بکند و زمان را کاهش بدهد، این‌گونه افراد از آن طرف بوم می‌افتند.

اگر روزی ۵ تا سی‌دی هم گوش کنی، به اندازه همان ۵ جمله که ظرفیت داری، دریافت می‌کنی و ممکن است اصلاً حالت خراب بشود. اگر مقایسه کنید و بگویید که خوب آن شخص یک سال آمده است و ۲۰ تا سی‌دی گوش کرده است؛ پس من ۳۰ تا سی‌دی گوش کنم آن یکسال را جبران می‌کنم، این‌طوری نیست و فرآیند زمان می‌خواهد تا ساختارها شکل بگیرد و علت تأکید این وادی بر روی مسئله زمان، شکل‌گیری ساختارها است.

وقتی شما می‌خواهید ساختمانی را بسازید تا ساختمان قبلی را خراب نکنید و گودبرداری نکنید و دوباره پی نریزید، نمی‌توانید هیچ ساختمان جدیدی بسازید. ساختار جسم و روان هم همین است و باید کاملاً خراب شوند تا دوباره بتوان ساخت و اگر ساختار جدید روی خرابه‌های قبلی بنا شود، مدتی تحمل می‌کند؛ ولی بعد خراب می‌شود.

مثل مصرف‌کننده‌ای که هنوز ساختارش شکل نگرفته است و به اصطلاح رها می‌شود؛ اما فقط ۶ ماه دوام می‌آورد و می‌رود تا جایی که توان دارد دوباره مصرف می‌کند و این را برای همسفرانی می‌گویم که مثل خانم معلم و مادر برای مسافرهایشان هستند و در آخر سفر با اعتمادبه‌نفس می‌گویند که سفر خوبی داشتیم و کاری کردم که حتی یک گریز هم نزند، خوب هنر کردی؟ در واقع آن مسافر با وجود عقابی مثل شما پوک بار آمده و گریزهایش را جمع کرده و در اولین فرصت بعد از رهایی تا خرخره مواد مصرف می‌کند و بعد می‌گوید کنگره به ما جواب نداد. آیا تو آنچه را که کنگره بهت گفت، انجام دادی؟!

مرحله‌ تغییر، تبدیل و ترخیص در همه‌ موجودات و در همه‌ سطوح مختلف وجود دارد و مثل یک قانون است. شما چه در کنگره باشی و چه نباشی، در هر جایی و به هر زبانی دروغ بگویی، دروغ گفته‌اید و دودش توی چشم خودتان می‌رود و در هر جایی از دنیا از یک بلندی افتادید حتماً آسیب می‌بینید؛ چون قانون جاذبه در همه جا وجود دارد؛ پس تغییر، تبدیل و ترخیص یک قانون است و در بین همه‌ موجودات وجود دارد؛ ولی در انسان‌ها به دلیل وجود تفاوت‌هایی از قبیل قدرت تعقل، تفکر، حس و نفس با بقیه‌ موجودات فرق می‌کند و یک مرحله‌ای است که زمان خاصی ندارد و چون انسان‌ها با هم متفاوت هستند و با توجه به تفاوت انسان‌ها، زمان تغییر، تبدیل و ترخیص‌شان متفاوت است و به‌ همین دلیل است که نمی‌توانی خودت را با کسی در لژیون مقایسه کنی.

برای تغییر یک مسافر ابتدا باید تخریب اتفاق بیفتد و باور داشته باشد که یک مصرف‌کننده است. یک همسفر هم همین‌طور است. تاریکی درون ما وجود داشته است که الان اینجا و در کنار یک مصرف‌کننده هستیم. اگر یک همسفر خودش قبول نکند که حالش بد است، کارش تجسس و کنجکاوی در کار مسافر می‌شود و این حالش را این‌قدر بد می‌کند که دیگر حال کنگره آمدن را ندارد و مثل این است که تا سر چشمه رفته و آب نخورده و تشنه برگشته است و بعد می‌گوید رودخانه آب نداشت. وقتی خواهان تغییر باشی، آموزش‌ها شروع می‌شود.

رهایی ۴۰ سی‌دی: همسفر محبوبه، سودابه، الهام و زهره به راهنمایی همسفر فاطمه

رهایی 30 سی‌دی: همسفر بیتا و مریم به راهنمایی همسفر مریم 
 

تغییر جایگاه دبیری

مرزبانان کشیک: همسفر الهام و مسافر محسن
تایپ: همسفر اعظم رهجوی راهنما همسفر اکرم (لژیون چهارم) تایپیست
عکس: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر نجمه (لژیون هشتم)
ویراستاری و ارسال: همسفر آرزو رهجوی راهنما همسفر هاجر (لژیون هفتم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی میرداماد اصفهان

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .