English Version
This Site Is Available In English

به توانایی‌های خود ایمان داشته باشید

به توانایی‌های خود ایمان داشته باشید

دهمین جلسه از دوره نهم کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگره۶۰ نائین با استادی مرزبان گروه خانواده همسفر بهار، نگهبانی همسفر طیبه و دبیری همسفر زهره با دستور جلسه «وادی دوازدهم (در آخر امر؛ امر اول، اجرا می‌شود) و تأثیر آن روی من» روز دوشنبه ۱ بهمن‌ماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۵:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

وادی دوازدهم «در آخر امر؛ امر اول، اجرا می‌شود.» ما در کنگره منابعی داریم که باید بر اساس آن منابع حرکت و آموزش‌های لازم را دریافت کنیم؛ یکی از این منابع کتاب عشق است و در کتاب عشق، چهارده وادی داریم که با وادی تفکر آغاز می‌شود و جالب است به هر وادی که قدم می‌گذاریم، اولین چیزی که مطرح می‌شود تفکر است؛ یعنی در کنار این وادی‌ها ما باید تفکر لازم هم داشته‌ باشیم و در کل وادی دوازدهم می‌گوید: همه‌ چیز با تفکر و با یک جرقه آغاز می‌شود که در آخر امر؛ امر اول، اجرا می‌شود و این به چه معنی است؟ به فرض مثال من تصمیم می‌گیرم لیسانس بگیرم، تفکر کردم، یک جرقه هم در ذهن من زده‌ شده، اکنون باید برای رسیدن به خواسته خود حرکت کنم. آیا من می‌توانم بلافاصله بعد از تصمیم، بگویم من امروز تصمیم گرفتم و روز بعد هم با موفقیت لیسانس بگیرم؟ خیر، هر کاری باید دوره زمانی خودش را طی کند تا بتواند به آن مرحله لازم و پختگی لازم برسد؛ یعنی شما الان تصمیم می‌گیرید قرمه‌سبزی درست کنید، برای درست‌کردن قرمه‌سبزی ابتدا باید تفکر کنید به چه موادی نیاز دارید و آموزش‌هایی دیده‌ باشید که بعد بتوانید این مواد را با هم ترکیب کرده و در آخر یک قرمه‌سبزی تحویل دهید. آیا شما تصمیم گرفتید قرمه‌سبزی درست کنید، همان لحظه آماده می‌شود؟ خیر، باید در مرحله اول ابزار و امکانات کار را فراهم کنید؛ زیرا شروع هر کاری نیاز به ابزار اولیه دارد و تا ابزار لازم را برای کار مهیا نکنیم قادر به اجرای تصمیم نیستیم.

برای اجرای موفق هر تصمیم باید ابتدا ابزار و وسیله را مهیا کنیم و برای رسیدن به هر خواسته و اجراکردن هر امری، باید سه مرحله را طی کنیم. مرحله «تغییر، تبدیل و ترخیص» یعنی من باید در ابتدا خواسته داشته و بعد با تفکر شروع و در ادامه ابزارآلاتی را مهیا کنم تا بتوانم تغییر را شروع کنم. تغییر چگونه آغاز می‌شود؟ تغییر با آموزش شروع می‌شود و اگر در طول آموزش، آموزش‌های ناقص و بی‌محتوا بگیرم تغییر من هم ناقص و بی‌محتوا خواهد بود؛ پس اولین قدمی‌ که برمی‌دارم باید آموزش‌های نابی را انتخاب کنم و برای این‌که ما بتوانیم این تغییرات را درون خود ایجاد کنیم، کنگره۶٠ آموزش‌ها، اطلاعات، منابع و ابزارآلات را در اختیار ما قرار داده‌ است.

فکر نکنید اعتیاد یک مسئله ساده است! من همسفر اکنون که در آرامش هستم، متوجه می‌شوم قبلاً در چه جهنمی زندگی می‌کردم. وقتی مشکلی سر راه شخصی به‌وجود می‌آید؛ حتماً خداوند توانایی را در این شخص دیده که مشکل را عطاکرده و من همسفر که در اعماق تاریکی بودم، وارد کنگره و روی صندلی نشستم؛ درحالی‌که ذهنم خیلی آشفته بود. من در اوایل ورودم به کنگره حتی یک جمله هم نمی‌توانستم حفظ کنم و بعد از آموزش با خودم گفتم من هم شروع می‌کنم و نگاه کردم دیدم به آزمون راهنمایی نزدیک شدیم و چون به رهایی مسافرم امید نداشتم، هیچ انگیزه‌ای برای شرکت در آزمون نداشتم؛ ولی در نهایت با حرکت، تلاش و قبولی در آزمون، خداوند اذن ورودم را برای جایگاه راهنمایی صادر کرد؛ پس این در انسان یک تغییر بزرگ محسوب می‌شود و شما هم که در اینجا نشسته‌اید، می‌توانید تغییر کنید؛ چون خداوند این‌قدر به شما توانایی داده که وقتی در پایان امر، امر اول اجرا می‌شود، حال خواسته شما درمان مسافر، درمان نفس خود یا رسیدن به آرامش نهایی است، در پایان متوجه می‌شوید؛ چقدر زیبا توانسته‌اید این‌کار را انجام دهید و فقط باید بتوانید به توانایی‌های خود ایمان داشته باشید؛ وقتی ایمان داشته‌ باشید که قادر به تغییر هستید، آن زمان دیگر هیچ‌چیزی جلودار شما نیست.

در این وادی از نیروهای بازدارنده و تخریبی صحبت شده که به آن‌ها نیروهای مکمل می‌گویند. من همیشه می‌گفتم چرا خداوند شیطان را خلق کرد؟ ولی در کنگره آموزش گرفتم که شیطان باید وجود داشته باشد تا تفاوت بین ما مشخص شود، تفاوت این‌که وقتی من می‌توانم دروغ بگویم؛ ولی دروغ نگویم، وقتی بتوانم غیبت کنم؛ ولی غیبت نکنم، این زیبا است و به من حس خوب می‌دهد. اگر قرار بود هیچ کار ضدارزشی نباشد که فرشته‌ها کار ضدارزشی انجام نمی‌دهند و دیگر چه دلیلی داشت که خداوند انسان‌ها را خلق کند؟ در کتاب ادموند و هلیا آمده یکی از دلایلی که خداوند انسان را خلق کرد، درخواست آدم و حوا برای یک تغییر بزرگ بود که از حالتی که تجرّد و جبر هست، خارج و دارای اختیار شوند؛ وقتی دارای قدرت اختیار شدند شروع به تغییر کردند که تغییر هم با آموزش همراه است.

وقتی درست آموزش بگیریم ذره‌ذره تبدیل می‌شویم. تبدیل یعنی آموزش را شروع کردیم و بازی در آگاهی داریم، دروغ می‌گوییم، غیبت می‌کنیم؛ ولی نسبت به قبل کمتر غیبت می‌کنیم و اینجا می‌دانیم کار ما اشتباه است و این رفت‌وبرگشت انجام می‌گیرد تا تبدیل اتفاق بیفتد؛ وقتی ما از این حال خراب به یک انسانی که آرامش دارد، می‌رسیم؛ می‌توانیم از این مرحله ترخیص شویم و تمام این‌ها در طول زمان انجام می‌گیرد. یک فرد هم که باردار می‌شود؛ حتماً باید ۹ ماه را طی کند تا بتواند نوزادی را متولد کند، همه چیز در هستی به پارامتر زمان نیاز دارد.

وقتی ما می‌خواهیم در مرحله تغییر، تبدیل و ترخیص قرار بگیریم نیروی القاء، احیاء و تحرک به کمک ما می‌آیند تا این تغییر صورت بگیرد و به نظر من مرحله تغییر مهم‌ترین و زمان‌برترین بخش است. مثل بذر گندم وقتی در زمین کاشته می‌شود تا زمین را بشکافد و بالا بیاید چند ماه طول می‌کشد و انسان هم همین‌طور است؛ یعنی نگران نباشید که مطالب آموزش زیاد است و من این‌ها را یاد نمی‌گیرم؛ اصلاً نگران نباشید؛ زیرا این‌ها آرام‌آرام به‌جان‌ودل ما می‌نشیند و باعث می‌شود یک تبدیلاتی در درون ما انجام گیرد و از یک انسان حال خراب به یک انسان آرام تبدیل شویم و وقتی به تعادل رسیدیم، ترخیص می‌شویم که آن مرحله بسیار زیبا است و این را بگویم اگر ما در این دنیا نتوانیم خود را به مرحله‌ای که خداوند خواسته؛ یعنی همان مرحله تکامل انسان، جایی که خداوند به ما بگوید: «اُدخُلوها ِبسَلامٍ آمِنین» (به‌سلامت داخل شوید) برسانیم، ما باید آن‌قدر جهان‌ها و بُعدها را طی کنیم تا این مرحله تغییر و تبدیل انجام شود که بعد ترخیص شویم. لحظه ترخیص، لحظه‌ای است که خداوند به ما سلام می‌دهد، یعنی خسته نباشید از راه و بَدوی که تو را موجود کردم، گفتم باش و بودی.

مرزبانان کشیک: همسفر طیبه و مسافر محمدرضا
تایپ: همسفر اکرم رهجوی راهنما همسفر محبوبه (لژیون‌ اول)
عکس: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر محبوبه (لژیون اول)
ارسال: راهنمای تازه‌واردین همسفر سمانه نگهبان سایت
همسفران نمایندگی نائین

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .