English Version
This Site Is Available In English

القاء مثبت فقط در صراط مستقیم صورت می‌گیرد

القاء مثبت فقط در صراط مستقیم صورت می‌گیرد

چهاردهمین جلسه از دوره بیست و هشتم کارگاه‌های آموزشی خصوصی ویژه مسافران آقا کنگره 60؛ نمایندگی حسنانی؛ با استادی راهنمای محترم مسافر منوچهر، نگهبانی مسافر مجید و دبیری مسافر مازیار با دستور جلسه " وادی دوازدهم و تاثیر آن روی من " روز دوشنبه 1 بهمن ماه 1403، ساعت 17 آغاز به کار کرد.

سخنان استاد:

خداوند را سپاسگزارم که به من فرصت داده شد تا خدمت کنم و آموزش بگیرم و سعی می‌کنم لطفی که خداوند شامل حال من کرد و اجازه داد که در کنگره حضور داشته باشم را فراموش نکنم زیرا خیلی‌ها از نعمت سفر کردن در کنگره محروم هستند، بسیاری از  افراد درگیر اعتیاد با اینکه هر روز از جلوی شعبه رد می‌شوند، هنوز این فرصت به آنها داده نشده که به درمان و حال خوش برسند، پس من باید قدر این نعمت را بدانم و بابت داشتن حال خوش، هر روز شکرگزار خداوند و قدردان محبت‌های آقای مهندس باشم.

دستور جلسه امروز وادی دوازدهم است، این وادی‌ها برای شناخت خودمان است؛ رسیدن به خود مراحلی دارد که به برداشت من از سی‌دی‌ها و 14 وادی بستگی دارد، اینکه بدانم تفکر در زندگی من چه نقشی دارد؟ زمانی‌ که افکار منفی به سراغم می‌آیند چه واکنشی از خود نشان می‌دهم؟ به چه چیزهایی باید فکر کنم و به چه چیزهایی نباید فکر کنم؟ مثلاً روز اولی که وارد کنگره شدم فقط به درمان و رهایی فکر می‌‌کردم و بعد از مدتی این اتفاق افتاد، این یعنی وادی دوازدهم؛ یعنی در آخر امر، امر اول اجرا خواهد شد، البته در این مسیر ناامیدی هم به سراغم می‌آمد اما من ادامه می‌دادم و در نهایت به خواسته اولم که همان رهایی از اعتیاد بود رسیدم که آقای مهندس در سی‌دی خشم هم می‌فرمایند که در هر مسیری که قدم بگذارید و ادامه بدهید بیشتر درون آن فرو می‌روید؛ به خاطر همین است، زمانی‌که ناامید می‌شویم نباید در آن دنیای تاریک بایستیم و پیوسته باید در حرکت باشیم و به حرکت به سمت روشنایی ادامه بدهیم.

در وادی دوازدهم به نیروی القاء، احیا و تحرک اشاره می‎‌شود؛ زمانی که من یک هدفی دارم و در جهت آن تلاش می‌کنم به یکباره راهی برای من باز می‌شود، این یعنی القاء؛ سال‌ها درگیر اعتیاد بودم و از این بابت خسته شده بودم و نمی‌دانستم که چه کار باید انجام بدهم، آن زمان مثل الان اینترنت زیاد فراگیر نبود، سال 92 به یک شماره بهزیستی زنگ زدم و از آنجا به یک کلینیک معرفی شدم که من را با متادون آشنا کردند، در همان دوره یک روز در تلویزیون برنامه‌ای دیدم به نام "شروع خوب" که در آن برنامه به صورت اتفاقی از کنگره صحبت شد، اگر این اتفاق نمی‌افتاد و مسیر کنگره به من القاء نمی‌شد، هیچوقت راهم را پیدا نمی‌کردم.

حالا باید حرکتی از سوی من صورت می‌گرفت، استاد امین می‌فرمایند ما مثل یک دوچرخه سوار در مسیر زندگی هستیم و همیشه باید در حال رکاب زدن باشیم گاهی سریع‌تر و گاهی کند‌تر اما به محض اینکه از رکاب زدن دست برداریم بدون شک زمین می‌خوریم پس باید هیچ وقت خسته نشویم و به مسیرمان ادامه بدهیم، راهنمایم همیشه می‌گفت در بدترین و سخت‌ترین روزهای زندگی‌ات حضورت را بیشتر کن و بیشتر خدمت کن زیرا ما در مسیر درست حرکت می‌کنیم و القاء مثبت فقط در صراط مستقیم صورت می‌گیرد.

من همیشه به رهجوهایم می‌گویم که خداوند رحمت و نظری به ما داشته که ما در کنگره هستیم و به قول آقای حکیمی اگر بدانید سفر اول چیست و چه نعمتی در اختیار شما قرار گرفته شده و چه ارزشی دارد، دو دستی به آن می‌چسبید و همه مسیر برایتان لذت بخش می‌شود، این نوع نگاه ما است که تعیین می‌کند مسیری را که طی می‌کنیم چه شکلی باشد؛ مسیر زندگی سختی دارد، پستی و بلندی دارد، فراز و نشیب دارد ولی همه آن لذت‌بخش است و باید مطمئن باشیم که آن خواسته‌ای که در ابتدا داشتیم و در مسیر آن حرکت کردیم در انتها حتماً اجرا خواهد شد و این وعده خداوند است.

تهیه و تنظیم: گروه سایت نمایندگی حسنانی

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .