English Version
This Site Is Available In English

کنگره برای من معجزه کرد

کنگره برای من معجزه کرد

یازدهمین جلسه از دور سی و نهم کارگاه‌های آموزشی کنگره ۶۰ نمایندگی صالحی به استادی مسافر جواد و نگهبانی مسافر فرید و دبیری موقت مسافر نعیم با دستور جلسه "کمک من به کنگره و کمک کنگره به من" چهارشنبه ۲۶ دی ۱۴۰۳ ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
خیلی خوشحال هستم که این فرصت به من داده شد تا در این جایگاه خدمت کنم و حس و حال این جایگاه را تجربه کنم و از مشارکت‌های شما دوستان آموزش بگیرم.
در ابتدا جا دارد از راهنمای عزیزم آقا مسعود بسیار تشکر کنم که ۲۴ ماه پیش یک دانه بی‌ارزش را تحویل گرفتند و بسیار زحمت کشیدند و تلاش کردند تا به من کمک کنند که به رهایی برسم.
من ۱۰ سال گذشته زندگی‌ام را تسلیم مطلق هروئین بودم و به خانواده‌ام هم گفته بودم که آن‌ها هم بدانند و با این مسئله کنار بیایند، چون خودم قبول داشتم که بربادرفته‌ام و نمی‌توانستم هروئین را کنار بگذارم؛ همه مواد مخدر بد هستند و جزو مسائل ضد ارزشی می‌باشند. به نظر من بدترین نوع آن هروئین و شیشه است.
من در زمان مصرف طوری بودم که هم مواد مخدر را دوست داشتم مصرف کنم و هم از طرفی از آن متنفر بودم؛ چون می‌دیدم که زندگی من را نابود کرده است و خدا را شکر می‌کنم که کنگره ۶۰ سر راه من قرار گرفت و درست بعد از یک اوردوز، زمانی که با اتفاقات بسیار بدی درگیر بودم به کنگره ۶۰ آمدم.

راجع به دستور جلسه کمک من به کنگره و کمک کنگره به من در مورد کمک من به کنگره که اصلاً حرفی برای گفتن ندارم، نه اکنون و نه هیچ وقت، چون من برای کنگره کاری نمی‌توانم انجام دهم؛ چون کنگره برای من کار نکرد، کنگره برای من معجزه کرد، چون من اصلاً انتظاری نداشتم که به درمان برسم و هیچ دری برای من گشوده شود.


معنی کلمه معجزه یعنی کسی که انتظار نداشته باشد دری به رویش باز شود، معجزه زمانی برای من اتفاق افتاد که من در یک شرایط خیلی بد در طول سفرم بودم. این را من به‌عنوان تجربه برای دوستان عزیزی که تازه‌وارد سفر شده‌اند می‌گویم، زمانی که شما کنگره ۶۰ را درک می‌کنید، سرعت اتفاقات خیلی بالا می‌رود.
تا زمانی که من وارد کنگره ۶۰ نشده بودم و به‌اصطلاح الگوها را ندیده بودم، باور به درمان نداشتم. زمانی که یک فردی مثل آقا اردلان را دیدم که با توجه به اینکه تزریقی بوده، به درمان رسیده است و حال خوش را تجربه می‌کند به درمان اعتیاد باور پیدا کردم. در کنگره ۶۰ در ازای هر قدم مثبت که برمی‌داریم، یکی از درهای الهی به روی ما باز می‌شود، مشکلات و گرفتاری‌های ما فریز می‌شود تا درست سفر کنیم.

ولی خدا نکند که بخواهید بد سفر کنید یا زیرورو بکشید، آن موقع است که جهنم را به معنای واقعی کلمه تجربه می‌کنید.
من زمانی اینجا جهنم را تجربه کردم که به من گفتند به خاطر بد سفر کردن باید بروید؛ کار دولتی‌ام را از دست دادم، خانواده‌ام در حال فروپاشی بود، واقعاً در جهنم بودم؛ بر این باور بودم که من نمی‌توانم تغییر کنم؛ اما خدا را شکر ورق برگشت من آن زمانی دست به دامان سردار و لژیون سردار شدم، ورق برگشت و این فرصت به من داده شد.

درست زمانی که هیچ‌کس در کنگره ۶۰ این اجازه را به من نمی‌داد و من مثل یک توپ فوتبال در دست مرزبان‌ها بودم و هرکدام یک سیلی به من می‌زد، به توصیه یکی از دوستانم دست به دامان لژیون سردار شدم. گفتم سردار، می‌دانم تو وجود داری، یک کاری برای من کن و من بدون اینکه مبلغی پرداخت کنم خواستم که عضو لژیون سردار شوم.

از جلسه بعد با اعمال شرایط سخت به من فرصت دادند؛ سه بار در هفته باید می‌رفتم و آزمایش می‌دادم و جواب آن را به مرزبانی تحویل می‌دادم. بازهم خدا را شکر که به خاطر سردار، با این شرایط به من اجازه دادند که بمانم و آن زمان که شروع به درست سفر کردن نمودم، حال خوب و آرامش به زندگی من برگشت و بعد از یک سال سفر فهمیدم که چه اتفاقات خوب و عمیقی در درون من اتفاق افتاده است.

خداوند را شکر می‌کنم که اکنون در این مکان مقدس هستم و برای شما هم آرزوی موفقیت دارم.تایپ و تنظیم: مسافر فرهاد لژیون نهم

تنظیم و بارگزاری خبر: مسافر هادی لژیون نهم
مرزبان خبری: مسافر احمد
مرزبان کشیک: مسافر سعید
شعبه صالحی (تهرانپارس)

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .