سلام دوستان مرجان هستم همسفر
در آخر امر؛ امر اول، اجرا میشود. برای رسیدن به اهداف خود، باید زمان را در نظر داشت؛ یعنی هر خواسته یا دستوری میتواند با گذشت زمان به اجرا در بیاید و در همان لحظه که ما تصمیم میگیریم انجام نمیگیرد؛ پس بایستی نظارهگر وقایع باشیم تا به آخر امر نزدیک شویم و نتیجه مشخص شود. این معجزهٔ زمان است که فرصت میدهد تغییرات صورت بگیرد و گیاهان و موجودات بهوجود بیایند، رشد کنند، متنوع شوند، تکثیر گردند و انسانها، گیاهان و سایر موجودات زیاد شوند و لذت و ارزش بودن و حیات را درک کنند؛ بنابراین هم خلقت و هم هر فردی برای رسیدن به نتیجه دلخواه باید زمان را با موفقیت سپری کند. هیچ راهی برای حذف زمان وجود ندارد. برای رسیدن به آخر امر باید از مراحل تغییر و تبدیل عبور کنیم تا به مرحله نتیجه یا ترخیص برسیم، البته سه نیروی القاء، احیاء و تحرک یا حرکت نیز وجود دارند که ما را به نتایج دلخواه یا آخر امر هدایت میکنند. این مراحل از مهمترین، اساسیترین و سرنوشتسازترین نکات هستند تا قانونی که در آخر امر؛ امر اول، اجرا میشود را به اجرا در آورند که هم در ساختار صور ظاهر جهان خاکی مثل امواج، گازها، مایعات، جامدات، گیاهان، حیوانات و انسان نقش به سزایی دارند و هم در صور پنهان انسان از جمله عقل، اندیشه، گفتار، رفتار و کردار انسان مؤثر هستند تا انسان کمخرد را بهمرورزمان تبدیل به انسانی خردمند و آگاه نمایند و چنانچه در هستی تغییر، تبدیل و ترخیص صورت نمیگرفت هستی به حالت سکون درمیآمد و بلافاصله متوقف و متلاشی میشد. ما میتوانیم شاهد تغییرات و تبدیلات در کاشت و برداشت محصولات کشاورزی و حتی شاهد متولد شدن انسان و دیگر موجودات هم باشیم، البته نیروهای القاء، احیاء و تحرک هم در هستی وجود دارند و به کمک تغییرات و تبدیلات میآیند و بدون کمک و یاری آنها هیچ تغییر و تبدیلی صورت نمیگیرد.
تمامی علوم و صفات خداوند در اندازههای کوچک درون ما انسانها قرار گرفته است، بایستی در طول زمان با آموزش، تجربه، تلاش و کوشش آنها را از درون خود پیدا کنیم. ما اختیار کامل داریم که سرنوشت خودمان را خودمان رقم بزنیم و به مرحلهای برسیم که راه را از چاه تشخیص دهیم اگر بهطرف ارزشها برویم به آسایش و آرامش میرسیم و اگر به طرف ضدارزشها برویم به ناآرامی، ترس، اضطراب، حقارت، سختی و عذاب میرسیم، برای مثال یک مسافر خواستهاش این است که به درمان و رهایی برسد، همانطورکه در طی زمان دچار اعتیاد شده برای درمان هم باید با گذشت زمان تغییراتی را در خود بهوجود آورد تا تبدیل و در نهایت ترخیص شود.
وادی دوازدهم به من آموخت برای رسیدن به هر چیزی شتابزده و عجول نباشم، صبور باشم و پروسه زمان را در نظر داشته باشم و اگر هدفی دارم شرایط لازم را فراهم کنم، مراحل آن را طی کنم سختیها و مشکلات را بپذیرم و در طول زمان سعی کنم تجربه و دانایی خودم را زیاد کنم تا به نتیجه دلخواه برسم. از آقای مهندس و تمامی افرادی که تلاش میکنند تا تغییرات مثبت در گفتار، رفتار و کردار ما بهوجود بیاید و به انسانهایی سالم و شایسته تبدیل شویم بسیار تشکر میکنم.
سلام دوستان زهرا هستم همسفر
این جهان در حال انبساط است و روزبهروز گستردهتر میشود این جهان فیزیکی مثل یک گل است که میآید باز میشود و بعد بسته میشود، یعنی از یک نقطه به نام بینگبنگ آغاز شده و گسترده میشود و دوباره جمع میشود و به حالت اول برمیگردد، یعنی چند میلیارد سال طول میکشد و به پایان میرسد که این مرحله از نظر ما قیامت است. همه چیز در حال تغییر و تکامل است، مثلاً تحقیقاتی که داروین انجام داد و متوجه شد گیاهان و حیوانات از یک شاخه شروع شدند و ذرهذره گسترش پیدا کردند و در اثر شرایط آبوهوا و شرایط اقلیمی تغییر پیدا کردند؛ مثلاً شاخ گوزنها بر اثر کاربرد خاص خودشان به این شکل درآمد یا بعضی از جانوران بر اثر شرایط اقلیمی دم داشتند و این تغییرات در تمام سطوح هستی ادامه دارد اینها در صور آشکار بود. در صور پنهان هم اتفاقاتی میافتد و این تغییرات و تبدیلات است. در عالم هستی هیچ نقطهای در سکون نیست و اگر بود عالم هستی متوقف میشد. این تغییرات هم در صور آشکار است هم در صور پنهان؛ ولی اگر بخواهد در صور آشکار این تبدیل انجام شود باید جداییپذیر باشد؛ مثلاً اگر درخت کاج را درنظر بگیریم این درخت تغییر میکند، رشد میکند، قویتر میشود، بزرگتر میشود؛ ولی نمیتواند تبدیل به یک درخت صنوبر شود و اگر بخواهد به درخت دیگری تبدیل شود این درخت کاج باید کامل از بین برود که صور ظاهر است؛ ولی صور پنهان درخت که درواقع نفس درخت کاج است به بعد دیگر میرود و اگر اطلاعات و آگاهی آن بالا رفت در برگشت خودش ترفیع میگیرد و به درخت انگور یا درخت دیگری تبدیل میشود. این تغییر و تبدیلات در انسان هم میتواند انجام شود ولی ماهیت تغییر نمیکند، یعنی اگر یک سلولی از بدن تکثیر شود مانند همان سلول میشود نه کمتر نه بیشتر، برای مثال بچه گاو میشود گوساله، زرافه یا پلنگ نمیشود، ماهیت آن تغییر نمیکند. این تغییرات بهصورت تدریجی و اندکاندک انجام میگیرد تا وارد یک پروسه دیگر شود و وقتی وارد آن پروسه شد در آنجا یومالفصل اتفاق میافتد؛ مثلاً یک بچه وقتی درون شکم مادر است این تغییرات در آن بهوجود میآید وقتی از شکم مادر خارج میشود و به دنیا میآید و پا به هستی میگذارد و محیط زیست او تبدیل به چیز دیگری میشود و یومالفصل اتفاق میافتد یا یک میوه وقتی میرسد از درخت جدا میشود، یعنی مرحله یومالفصل.
در تقسیمبندی سیستم عرفان اولیاء خداوند هستند که گروهی از آنها به نام ابدال هستند، یعنی کسانی که تبدیل شدند نه در صور ظاهر، بلکه صور پنهان آنها تبدیل و بدل شده است مثل سرکهای که به شراب تبدیل میشود و یک انسان به مرحله بالاتر میرسد و یک انسان بههمریخته تبدیل به انسان سالم شده، یک موجود شیطانی به موجود رحمانی تبدیل شده و آن افراد چون تمام جوهره، فکر و اندیشه آنها تبدیل به مسئله خوب و الهی شده به آنها ابدال میگویند. کسانی که در کنگره وارد سفر اول میشوند ابدال میشوند و همینطور که مواد مصرف میکنند ذرهذره تغییرات در قسمت فیزیولوژی، تفکر و اندیشه ایجاد میشود و ادامه پیدا میکند تا روزی که فرمان قطع صادر میشود و این تبدیل در صور پنهان است. ابدالی که از یک موجود مصرفکننده به یک آدم رها شده تبدیل میشود و این تبدیل خیلی سخت است، باید تغییرات اندکاندک باشد تا تبدیل انجام شود. هر موجود در هر قسمتی که به یک مرحله لازم برسد از آن مرحله ترخیص میشود، مثل سربازی که سربازی را تمام میکند، ترخیص میشود. باید تغییرات و تبدیلات انجام گیرد تا به مرحله ترخیص برسیم و این تغییر تبدیل و ترخیص فقط در جهان فیزیکی نیست در همه جهانها است. انسان هم مثل اعداد است که هر انسانی بهتنهایی از روز الست شمارش او آغاز شده تا به اینجا رسیده و از اینجا باید به مراحل دیگر برسد و در جهان همه چیز در حال تغییر و تبدیل است.
در وادی دوازدهم به این نتیجه میرسیم که وقتی وارد کنگره میشویم امر اول که درمان شدن است با تغییر صفات در جسم، روان و جهانبینی؛ در مدت زمان ۱۰ الی ۱۱ماه فرد مصرفکننده تبدیل و ترخیص و در آخر امر، امر اول اجرا میشود و فرد به درمان و رهایی میرسد؛ مثلاً اگر امر اول ما یا خواست اولیه یا نیت ما برداشت گندم باشد، این مسئله، یعنی گندم، چه زمانی به دست ما میرسد؟ زمانی که حرکت کرده، زمین را آماده کنیم و گندم را بکاریم و بعد در ادامه، آبیاری و مراقبت کنیم و پس از گذشت حدود ۸ماه گندمها میرسند و باید آن ها را درو کنیم، یعنی در آخر امر به گندم میرسیم و صاحب گندم خواهیم بود. صاحب گندم بودن یا گندم داشتن یا به عبارتی امر اول ما در آخر امر بهدست آمد، این مسئله یک قانون کلی است که در تمامی سطوح زندگی ما و هستی حکمفرما است.
ویراستاری: رابط خبری همسفر زهرا رهجوی راهنما اسماء (لژیون اول)
ارسال: همسفر آرزو رهجوی راهنما اسماء (لژیون اول) دبیر سایت
همسفران نمایندگی سیرجان
- تعداد بازدید از این مطلب :
105