English Version
This Site Is Available In English

باید هدف مشخص باشد

باید هدف مشخص باشد

اولین جلسه از دور چهارم کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ ویژه مسافران نمایندگی آزادشهر با استادی مسافر حسن، نگهبانی مسافر علیرضا، دبیری مسافر علی، با دستور جلسه " وادی دوازدهم و تاثیر آن روی من " روزیکشنبه 30 دیماه ۱۴۰۳ راس ساعت ۱۷ آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد:

 

سلام دوستان حسن هستم یک مسافر.

ازحسین آقا ایجنت محترم تشکر می‌کنم از علی آقا استاد راهنمایم که درمان را به من هدیه دادند بی‌نهایت تشکر می‌کنم. از مرزبانان محترم و همه آنانی که خدمت می‌کنند تا من به رهایی و حال خوب برسم تشکر می‌کنم. از نگهبان محترم تشکر می‌کنم که استادی جلسه را به من سپرد تا بتوانم خدمت کنم و آموزش بگیرم.

دستور جلسه این هفته در آخر امر؛ امر اول اجرا می‌شود به این معنی است که هر چیزی که در آخر می‌خواهیم باید اول انجام بدهیم. جناب مهندس در مورد خلقت انسان صحبت می‌کند. روزی که خدا خواست جانشین انتخاب کند؛ به تمام فرشتگان دستور داد تا جمع بشوند چون فرشتگان امر بر خداوند بودند و انسان چیزی بود که تازه خلق شده بود. وقتی همه فرشتگان جمع شدند و منتظر دستور خداوند بودند. خداوند فرمود: من انسان را جانشین و خلیفه خود در نظر گرفتم اکثر فرشتگان معترض بودند خداوند با آنها گفت چیزی که من می‌دانم شما نمی‌دانید بعد انسان به عنوان جانشین خدا انتخاب شد. یکی از فرشتگان از حرف خدا تمکین نکرد. چرا؟ چون خودش را از انسان برتر می‌دانست و اون فرشته‌ای به نام شیطان بود. و به انسان سجده نکرد و از درگاه خداوند رانده شد این ماجرا در قرآن هم هست و همه شما هم آن را مطالعه کردید.

همین مسئله اعتیاد ما ؟ اگر ما از دستورات راهنما، ایجنت ، مرزبان سرپیچی کنیم مثلاً می‌گویند: سر وقت بیایید؛ مرتب خدمت کنید اگر از حرفهای آنها سرپیچی کنیم چه اتفاقی پیش می‌آید؟ ما به حال خوش نمی‌رسیم و آن چیزی که قرار است برای ما رقم بخورد شاید به رهایی برسیم ولی به آن حال خوش نخواهیم رسید. چرا نباید ما درست سفر کنیم و رضایت راهنما را نداشته باشیم؛ باید در پایان سفر هم رهجو و هم راهنما از سفر ما رضایت داشته باشند. جناب مهندس می‌گوید: برای من مهم نیست چند نفر به رهایی می‌رسند برای من مهم است که چند نفر برگشت نخورند وقتی ما دوباره برگشت بخوریم و دوباره بیاییم روی صندلی کنگره بنشینیم و بگوییم که ما برگشت خوردیم آن خستگی ده ماه سفر برای راهنما دو چندان خواهد شد وقتی من بخواهم سفر کنم می‌گویم حالا می‌رویم سفر می‌کنیم مشکلی نیست؟ این طور سفر کردن فایده ندارد مثل این می‌ماند که بخواهی راهی را بروی ولی هدف نداشته باشید هدف را مشخص نکرده باشید.

جناب مهندس می‌گوید ما یک درخت گردو می‌کاریم چرا از این درخت میلیون ها گردو بدست نیاوریم چرا باید برای یک بار از آن استفاده کنیم باید از این درخت خوب مواظبت کنیم خوب آبیاری کنیم آفت ها را از بین ببریم تا این درخت میلیون ها گردو به ما بدهد تمام صحبت های مهندس برای من مصرف کننده است می‌گوید کسی درد مصرف کننده را می‌داند که خود مصرف کننده باشد مثلاً کسی که ترشی خورده باشد مزه ترشی را می‌داند اگر اسم ترشی را بیاورید فوراً مزه ترشی به زیر زبانش می‌اید پس باید همه چیز را در آخر امر، امر اول اجرا بشود تا به نتیجه نهایی برسیم از اینکه به صحبت هایم گوش کردید ممنونم .

تایپ ، تهیه و ارسال گزارش: مسافر محمد و مسافر جواد لژیون یکم

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .