جلسه یازدهم از دوره سوم کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ نمایندگی محمدیپور قم با استادی راهنما مسافر یاسر، نگهبانی مسافر حمید و دبیری مسافر محمدرضا با دستور جلسه (وادی دوازدهم و تاثیر آن روی من) روز یکشنبه مورخ 30 دی ماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۷ آغاز بکار کرد.
سخنان استاد :
تشکر میکنم از عزیزانی که نوشتارها را قرائت نمودند و دبیر جلسه که خلاصه گزارش جلسه قبل را قرائت نمود و تشکر میکنم از ایجنت محترم و گروه مرزبانی که اجازه خدمت و آموزش را در این جایگاه دادند. در آخر امر، امر اول اجرا میشود. تأثیری که وادی دوازدهم برای من داشته است این بوده که من بهعنوان مصرفکننده یک روز وارد کنگره 60 شدم و خواستهام درمان اعتیاد بود. اگر بخواهیم در قالب این وادی در موردش توضیح دهیم، امر اول من درمان اعتیاد بود و بعد از گذشت 11 ماه، آن خواستهای که داشتم برآورده شد و به درمان رسیدم.
در این وادی در مورد زمان صحبت میکنند و اگر ما هر خواستهای داشته باشیم، ارزشی یا ضدارزشی، یک زمانی را باید طی کند تا به خواستهمان برسیم، همه چیز در هستی به همین شکل است، یعنی هستی به این شکل است که انسان هر خواستهای داشته باشد میتواند به آن دست پیدا کند. حالا یک سری از خواستهها 10 دقیقه زمان میبرد و یک سری دیگر 10 سال زمان میبرد.
جناب مهندس در CD مکر یک نکته جالبی فرمودند؛ هیچچیز در دنیا نیست مگر اینکه ابتدا در اندیشه باشد، یعنی هر چیزی که در ذهن ما بوده. روزی ما مصرفکننده شدیم و بعد آمدیم تا به درمان برسیم و بعد وارد جایگاههای مختلف شدیم و خدمت کردیم. همه اینها یک اندیشه بوده است، یعنی انسان اگر اندیشه درون تفکراتش نباشد به نتیجه و آن خواستهای که دارد دست پیدا نمیکند.
نکته دیگری که جناب مهندس در این سی دی فرمودند این است که؛ ما زندگی و آیندهمان را با اندیشه و تفکراتمان میسازیم. در این وادی میگویند؛ در آخر امر، امر اول اجرا میشود. ما اگر باد بکاریم طوفان برداشت میکنیم، اگر عشق بکاریم محبت برداشت میکنیم، اگر حال خوب بکاریم زندگی خوب برداشت میکنیم. در همه اینها امر و خواسته من خیلی مهم است.، اگر من بخواهم در زندگی انسان موفقی باشم، در زندگی انسان سالم و صالحی باشم، باید به آن بذری که در ابتدا میکارم توجه نمایم. این وادی دوازدهم به همین نکته تأکید میکند که مثلاً من باید هر سال یک درخت بکارم، چون این کار عمل سالم را به من نشان میدهد. این بذری که میکارم را به من نشان میدهد. اینکه من بخواهم زیر سایه یک زندگی خوب و با حال خوب زندگی کنم، باید یک بذر درست بکارم و از بذر هم نگهداری کنم، آبیاری کنم، نور درست، تغذیه درست و آب اندازه به آن بدهم تا این بذر بزرگ شود و آن سایهای که میخواستم را به من بدهد.
دقیقاً زندگی ما هم همینطور است، اگر بخواهیم یک زندگی سالم و صالح داشته باشیم، مثلاً اگر من بهعنوان یک سفر اولی وارد کنگره 60 شوم و دنبال معرکهگیری باشم و به کار خودم توجه نکنم و به حرف راهنمایم توجه نکنم، در آخر مسیرم به آن حال خوشی که میخواهم نمیرسم.
من همیشه در لژیون به رهجوهایم میگویم که اگر به این مسئله که کنگره 60 میگوید، یک هروئینی که به درمان برسد، برود در لابراتوار هروئین بخوابد و خواب آشفته نبیند برسید، باید گوشبهفرمان باشید و باید قوانین کنگره 60 را اجرا نمایید. اگر من به سلیقه خودم باشم و یکبار به صحبتهای راهنمایم گوش ندهم، خب 10 ماه زمان را طی کردهام ولی خواسته درمان و رهایی و حال خوب که روز اول در کنگره 60 داشتم را هیچوقت به آن دست پیدا نمیکنم.
به بذری که در زندگیمان میکاریم خیلی باید توجه نماییم. اگر امروز ما بهعنوان یک مصرفکننده در اینجا حضور داریم، 10 یا 15 سال پیش مطمئن باشیم که یک بذری را در گذشته یک جایی کاشتهایم و الان در حال برداشتش هستیم.
اگر من بخواهم حال خوب یا زندگی سالم یا کاسبی سالم داشته باشم، جناب مهندس همیشه میفرمایند؛ در کاسبی و درآمدی که دارید خیلی باید دقت نمایید، چون همه اینها بذری است که من باید روزی برداشت نمایم. دقیقاً همانطور که میگویند؛ اگر باد بکاریم طوفان برداشت مینماییم، اگر کلاه سر کسی بگذاریم کلاه سرمان میگذارند، اگر حق کسی را بگیریم قطعاً روزی حق ما را میگیرند و هر اموالی که جمع کردهایم را از دست میدهیم.
اگر من حال خوب را بخواهم پیدا کنم، امروز که وارد سفر شدهام باید گوشبهفرمان باشم و باید به بذری که میکارم دقت کنم تا آن محصولی که به من میدهد رهایی و حال خوب باشد.
خیلیها در کنگره 60 رها میشوند، خیلیها قطع مصرف میشوند ولی خیلیها هم به حال خوب میرسند. خب تمام اینها با یکدیگر فرق میکند.
کنگره 60 رهایی بسیاری دارد اما حال خوب داشتن نسبت به تعداد رهاییها کمتر است. جناب مهندس میگویند؛ که یک نفر میشود مثل دیدهبانان، یک نفر میشود مثل آقای سلامی و آقای خدامی. امثال اینها خب خیلی کم هستند. اینها گوشبهفرمان بودند و لحظهبهلحظه در زندگی و کارشان، قوانین کنگره 60 را رعایت کردند تا یک نفر شده مانند آقای سلامی.
اگر من یاسر، بخواهم به حال خوب برسم باید به این زمانی که طی میکنم و بذری که میکارم خیلی دقت نمایم. در سفر دوم بسیار سختتر است، در سفر اول من شاید با مصرف شربت اوتی خیلی مسائل را متوجه نشوم، ولی در سفر دوم داروی اوتی نیست و سطح هوشیاری بالا است و همه حسها باز شده است و باید به آن مسائلی که برایم اتفاق میافتد خیلی دقت نمایم و کار بسیار سختتری است و باید بیشتر تلاش کنم.
امیدوارم که قدر کنگره 60 را بدانیم و این مسیر درمانی که برای سفر اولیها پیدا شده و به راحتی دارند به درمان میرسند و به حال خوب میرسند، قدرش را بدانیم و بتوانیم در این مسیر بمانیم و خدمتگزار باشیم.
برگزاری لژیون سردار:
تهیه و تنظیم: گروه سایت مسافران
- تعداد بازدید از این مطلب :
118