به نام خدا
آقای مهندس در سی دی خشم میفرمایند:
چند جلسه دررابطهبا حس صحبت کردند و همچنان هم صحبت میکنند.
در مدرسه و دانشگاه همه در یک سطح هستند و مخاطب مشخصی دارند؛ ولی جهانبینی که جناب مهندس درس میدهند، مخاطب مشخصی ندارد و در کنگره بیسوادی وجود ندارد، ممکن است یکی در حد خواندن و نوشتن بلد باشد و یکی در بالاترین مدارج تحصیلی باشد. صحبتهای آقای مهندس برای همه است و یک مقداریاش، مال آیندگان است. بهطورکلی صحبت میکنند، هر کس بهاندازه خودش برداشت میکند.
در ادامه میفرمایند:
ما برای درمان اعتیاد سه مؤلفه جسم، روان و جهانبینی را مطرح کردیم و روی هر کدام بحثهای متعددی انجام شده است. درمورد جسم، بحث فیزیولوژی است. راجع به جهانبینی، درسها و مطالب مهم را پیگیری میکنیم که ۱۴ وادی که خودش ۱۴ گام هست، برای پیشرفت ما میباشد. روان هم مسئلهای است که اصلاً معلوم نیست چه است و به یک نقطه مشترکی نرسیدهاند و باید از نو تعریف شود.
ما هر چیزی را راستیآزمایی میکنیم و تعریف دیگری برایش میگزاریم. وقتی میخواهید روان را درست کنید، اول باید بدانید روان چه است؟ یا برای مثال میخواهید اتومبیل درست کنید، اول باید ببینید اتومبیل چه است.
ما باید تعریف قاطعی داشته باشیم که همه ببینند و بپذیرند، همه ما پذیرفتیم که مثلث سه تا ضلع دارد، آبروی علم به عملش است. اگر علمی که به نتیجه رسید، عملکرد و نتیجه داشت، قابلقبول است. ما باید روی هر سهشاخه جسم، روان و جهانبینی حرکت کنیم. بهخاطر همین به تأسیس دانشگاه در جزیره قشم اقدام کردیم.
در ادامه در مورد مبحث حس صحبت میکنند:
حس درون که میدانید در بدن و قابلفهم است. مثل بینایی، چشایی، بویایی، شنوایی و لامسه. اما بحث شما پنج حس دیگر بیرون بدن است که با هفت اندام نزدیکی بیشتری دارند، حس ششم رابط بین حس درون و بیرون است. حسهای برون قابل رویت نیستند؛ اما قدری فکر کنید. قبلاً گفتیم که حس غیر قابل رویت است و همنام خودش را میجوید و بدون حس هیچ حرکتی انجام نمیشود، چه در صور آشکار چه در صور پنهان. تا زمانی که حس گرسنگی نداشته باشیم، بهطرف غذا نمیرویم. حس یک گیرنده است، مرکز حس در سینه است که همان قلب است.
هر کاری را که ما بخواهیم انجام بدهیم، اول باید حس آن در وجودمان باشد؛ اگر نباشد، هیچ حرکتی انجام نمیشود، پس منشأ تمام حرکتهای ما، حس ما است و بستگی دارد به اینکه حس ما چگونه حسی است.
وقتی ما عصبانی میشویم، ضریب هوشی ما ۳ مرتبه کاهش پیدا میکند. موقعی که خشمگین شویم، تفکر از بین میرود.
چقدر حس در ما نقش سازنده دارد که در تمام قسمتها برای ما تعیینکننده است و حس ناامیدی، بدترین حس است. کسی که حس ناامیدی دارد، هیچ حرکتی انجام نمیدهد و این القای شیطانی است.
حسهای متعددی وجود دارد: حس شادی، حس افسردگی، حس امیدواری یا ناامیدی، حسهای جاهطلبی یا حس کمک به دیگران. این حس باید باشد تا یاد بگیریم. اگر انسان از آموزگار آموخت، آموخت. اگر نیاموخت، از روزگار میآموزد.
اما بحث دیگر پنج حس بیرون بدن است. پنج حس بیرون دقیقاً مثل پنج حس درون هستند و حس ششم رابط بین درون و بیرون است که بهصورت الهام به انسان خبر میدهد.
اگر بخواهی به هر آنچه که وجود دارد، پی ببری؛ باید دلت و حست بخواهد. وقتی خواسته داشتی، الهام به آن شکل میدهد و الهام میتواند منفی یا مثبت باشد، بستگی دارد ما چه را انتخاب کنیم؟ انسان در پی هرچه هست همان به او الهام میشود. حالا انسان هرچه پالایش بیشتری داشته باشد، تراوش بیشتری میشود، موفقتر میشود، دریافتش بیشتر میشود و باعث صعود انسان میشود.
حس مانند خداوند است و در تمام هستی و نیستی وجود دارد، اگر میخواهیم به خارج از جسم حرکت کنیم، باید بدانیم مبدأ، منشأ و ریشه از جسم است.
هر چیزی آغازی دارد. برای حرکت باید، یک وسیله مشخص باشد. تا ما مجهولات را پیدا کنیم. برای مثال: همین اعتیاد، اولین شرط این است که صورتمسئله اعتیاد را بدانیم که اعتیاد چه است. باید بعضی چیزها معلوم باشد تا مجهول رو پیدا کرد و اگر حس نداشته باشید، هیچ حرکتی صورت نمیگیرد. خواه در خواب باشید یا بیداری.
پس اگر قدری خوب فکر کنید، خواهید دانست که آن نیروی که ما را در جاهای مختلف میبرد و دوباره میآورد و شما آگاه نمیشوید و یادتان نمیماند، همان حسهایی هستند که طبق فرمان، انجام عمل مینماید، همان حسهای بیرون و پیکرهها هستند. شاید مفهوم کامل نشود، اما اطلاعاتی که به بدن ما میرسد، همه به ما داده نمیشود؛ بلکه در ضمیر ناخودآگاه باقی میماند؛ زیرا با مسائل اطراف ما مطابقت ندارد و باعث مشکلات میشود، پس پنج حس دیگر شما نیاز به ابزار ندارد و این به هر کس داده نمیشود، مگر فرمان داشته باشد.
برداشت من از سیدی:
حس ما خیلی تعیینکننده است، بدون حس هیچ حرکتی انجام نمیشود. حس میتواند منفی یا مثبت باشد. با حس هست که من هر چیزی را میتوانم درک کنم و برای مشخصشدن هر مسئلهای، باید یک سری نقاط حتماً معلوم باشد، اگر معلوم نباشد آن کار انجام نمیگیرد.
نگارش و تایپ: همسفر پروانه رهجوی راهنما همسفر مهری (لژیون دهم)
تنظیم و ارسال: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر اعظم (لژیون ششم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی زنجان
- تعداد بازدید از این مطلب :
2844