وادی دوازدهم میگوید؛ آخر امر، امر اول اجرا میشود. در ابتدا راجع به اختیار که از طرف خداوند به انسان داده شده صحبت میکند. اینکه آدمی اختیار کامل بر سرنوشتش دارد و آنگونه که خود بخواهد میتواند سرنوشتش را رقم بزند.
انسان خلقی است که صور پنهان او از عالمان خلق شده ولی صورت ظاهرش در جهان خاکی سکنی گزیده. جهان خاکی بر اثر تراکم امواج تشکیل گردیده و از ذرات تشکیل دهنده جهانهای خاکی مثل پتاسیم، کلسیم، فسفر، مس و آهن و... جسم یا کالبد خاکی انسان بنا شده است. خداوند برای خلق جهان خاکی از طریق القاء، عشق را در ذرات دمید و در اثر قدرت شگفت انگیز عشق، امواج، متراکم و به هم نزدیک شدند و هسته اولیه جهان خاکی بهوجود آمد. در نهایت نیروهای تغییر و تبدیل به صورت خودکار وارد عمل شدند و جهان خاکی متولد گردید. روزی هم منهدم و به نقطه اولش ترخیص خواهد شد و از نظر دانش و آگاهی در زمان ترخیص، متفاوت خواهد بود چرا که علم و آگاهی در نقطه باقی میماند.
نکته مهم در اینجاست که انسان علم را آموخته و اکثر صفات خداوند در درون او در اندازههای کوچک تعبیه شده تا با کمک اختیار و بهوسیله آموزش و تجربه سرنوشت خود را رقم بزند. اگر به طرف ارزشها حرکت کند، به آسایش و آرامش میرسد و اگر به طرف ضدارزشها برود، به ترس، اضطراب، حقارت، سختی و عذاب خواهد رسید.
و اما در آخر امر، امر اول اجرا میشود یعنی در زمین برای رسیدن به اهداف بایستی زمان را در نظر بگیریم. یعنی هر خواستهای که داریم در اثر گذشت زمان به انجام میرسد و نمیشود زمان را حذف کرد، مگر اینکه از ظرف زمان خارج شد. برای رسیدن به آخر امر باید از مرحله تغییر و تبدیل عبور کرد تا ترخیص شد. سه نیروی القاء، احیا و تحرک در این راه حامی ما هستند، چرا که اگر در هستی تغییر و تبدیل و ترخیص انجام نپذیرد، هستی به حالت سکون و متلاشی خواهد شد.
انسانها نیمی از عالم بالا، یعنی پاک و منزه و نیمی از عالم پایین، مثل پستترین انسانها تشکیل شدهاند و بایستی با کسب علم و معرفت و دانایی و تجربه آن نیمه حیوانی را تبدیل به صفات خوب انسانی نمایند. برای این کار مسلماً نیاز به زمان دارند تا با کمک نیروی القاء و احیا و تحرک حرکت خود را آغاز نموده و بر نیروهای تخریبی و بازدارنده غلبه کنند.
نیروهایی که فساد میکنند و کارهای ضدارزش انجام میدهند جزو نیروهای تاریکی، و نیروهایی که کارهای ارزشمند انجام میدهند و به سایر انسانها و هستی خدمت میکنند از نیروهای روشنایی محسوب میشوند. این دو نیرو دائماً در حال ستیز با هم هستند و البته در حال آموزش دادن و زیاد کردن افراد خود، هم در زمین و هم در آسمان میباشند. نیروهای تخریبی و بازدارنده به عنوان نیروهای مکمل در هستی عمل میکنند و میتوانند انسان را ارتقا بدهند.
القاء به معنی انتقال اطلاعات و آگاهی، چه مثبت و چه منفی میباشد. مثلاً وقتی دو موضوع رفتاری مثبت و منفی کنار هم قرار بگیرند هر کدام که قویتر باشد، روی دیگری اثر خود را القا میکند. پس نیروی القا برای تغییرات و تبدیلات در هستی جریان دارد.
احیا به معنی زنده کردن افرادی که در تاریکی فرو رفتهاند. افرادی که با مردگان فرقی نمیکنند و نیاز به احیاء دارند. انسانها یا نیروهایی که به عنوان کاتالیزور وارد عمل میشوند و باعث تغییرات و تبدیلات میشوند، نیروهای احیاء کننده هستند چه در زمین و چه در آسمان.
و اما تحرک، حرکت مهمترین اصل برای تغییرات و تبدیلات میباشد و رکود بر هیچ موجودی جایز نیست. با حرکت راه نمایان خواهد شد و بدون حرکت هیچ تغییر و تبدیلی شکل نمیگیرد.
در تمامی مراحل، این نیروها به ما یاری خواهند رساند ولی بار مسئولیت همیشه بر عهده خود شخص میباشد و دستهای آسمانی فقط القاء افکار را انجام میدهند. هیچ عمل ضدارزشی انجام نمیگیرد مگر اینکه در ابتدا ظاهری زیبا و منطقی به خود بگیرد.
نویسنده: همسفر محبوبه رهجوی راهنما همسفر شکوفه (لژیون هشتم)
ویرایش و ارسال: همسفر نگین رهجوی راهنما همسفر عطیه (لژیون سوم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی ارتش
- تعداد بازدید از این مطلب :
65